با سوءپیشینه میتوان استخدام شد؟
با سوءپیشینه میتوان استخدام شد؟
با سوءپیشینه میتوان استخدام شد؟
وقتی بنا بههر دلیلی افراد مجرم شناخته میشوند، مورد تعقیب دستگاه قضایی و پلیس قرار میگیرند. آنها به علت برهم زدن نظم عمومی و ارتکاب جرم توسط قانون، محکوم و مجازات میشوند.
استخدام مجرمان
گروهی از محکومان، دورانی را که در حبس بهسر میبرند با توجه به اهداف و برنامههای دستگاه قضایی، در جهت آمادهسازی زندانیان برای آیندهای روشن، در زمینههای مختلف از جمله سوادآموزی و انواع رشتههای کارآمد فنی و حرفهای، آموزش میبینند و گواهینامههای معتبر این دورهها را نیز دریافت میکنند. در این بین، باوجود هزینههای قابل توجهی که صرف آموزش و نگهداری زندانیان میشود، اما معضل بیکاری برخی محکومان پس از آزادی از زندان، دایره جرم و بزه را بازتر میکند.
حس نفرتزدگی به دیگران با بهانه بیکاری
بیکاری و در نتیجه فقر، پیامدها و آسیبهای فراوانی را برای شهروندان هر جامعهای بهبار میآورد. گروهی از افراد، هنگامی که بیکار باشند و یا شغل به همراه درآمد مناسب نداشته باشند برای تأمین نیازهای اساسی خود و گذراندن زندگی حداقلی، به سمت انواع گوناگونی از انحرافات اجتماعی مثل طلاق، خشونت و بزهکاری میروند.
بیکاری، علت موجبه بسیاری از آسیبهای برجسته، جرایم کیفری و انواع بیماریهای روانی و گاهی اوقات ایجاد نوعی حس نفرتزدگی نسبت به سایر اعضای جامعه است. بعضی از افراد بیکار که در تأمین مخارج اولیه زندگی ناتوانند حس انسان دوستی خود را نیز از دست میدهند. آنها به اشتباه احساس میکنند حقشان توسط سایر افراد جامعه پایمال شده است؛ بنابراین از راههای نابهنجار و غیرقانونی درصدد بازپس گرفتن حق خود از دیگران برمی آیند. شرایط محیطی و مسؤولیتهای زندگی، برخی از این افراد را مجبور میکند تن به کارهایی بدهند که جرم شناخته میشود و به مردم جامعه آسیبهای بسیاری وارد میسازد.
بیکاری و در نتیجه فقر جامعه را برای وقوع جرم مستعدتر و برخی از افراد را روانه زندانها میکند. این مسأله بسیار تأسفبرانگیز است که آنها بعداز گذراندن دوره محکومیت خود، دوباره با معضل بزرگ بیکاری روبهرو میشوند. این افراد به علت داشتن بزرگترین مانع در راه اشتغال یعنی سوءپیشینه، پس از آزادی، مشکلشان نسبت به قبل دوچندان نیز میشود؛ بهطوریکه یکی از دغدغههای زندانیان و خانوادههایشان، مسأله اشتغال آنها پس از آزادی و چگونگی امرار معاش است.
زینب، مادری 58 ساله که پسرش به جرم دزدی در زندان بهسر میبرد با ناراحتی از پسرش میگوید: «پسر 20 سالهام خرج من و 3 خواهر محصلش را با کار در مکانیکی تأمین میکرد، اما به دلیل چند روز بیماری او را اخراج کردند، او بعداز آن نتوانست کار مناسب پیدا کند و در نهایت به اشتباه، دزدی را برای بدست آوردن پول انتخاب کرد و به یک فرد سابقهدار تبدیل شد که دیگر کسی حاضر نمیشود به او کار بدهد».
دیدگاه جامعه به زندانیان پس از آزادی
زندانیان همه در یک گروهبندی قرار ندارند، بخشی از آنها به علت دستزدن به جرایم و بزههای خود که شاید از بیکاری سرچشمه میگیرد به زندانها میروند. هریک از آنها در زندان برحسب استعداد، توانایی، سن و جنسیتشان مهارتی را یادگرفتهاند و میخواهند برای امرار معاش از آن حرفه آموخته شده به درستی بهره گیرند.
مجازات بیشتر این زندانیان به دلیل نگاه منفی جامعه به افراد دارای سوءپیشینه با بیرون آمدن از زندان پایان نمی یابد. بسیاری از شهروندان، طبق الگویی که از یک فرد مورد اطمینان و با اعتبار دارند، راه را برافرادی که مرتکب خطا و جرم شدهاند به راحتی میبندند و با زدن برچسب سابقهدار به کسانی که از زندان آزاد شدهاند، اجازه نمیدهند که شغلی را برعهده بگیرند. درچنین شرایطی که فرصت برای مسؤولیتپذیری این افراد فراهم نمی شود، هدر رفت سرمایههای انسانی و مالی کشور را نیز شاهد خواهیم بود.
حسن، 65 سال سن دارد و همچنین کاسب یکی از بازارهای تهران است؛ او نسبت به افرادی که از زندان آزاد شدهاند،نگرشی بسیار منفی دارد و در این باره میگوید: «هرگز حاضر نیستم که اجناس مغازهام را به یک فرد سابقه دار بدهم چرا که احتمال خطا در اینگونه اشخاص، بیشتر است»!
کمرنگ شدن ارتباط مناسب با جامعه!
بیشتر زندانیان در دوران حبسشان، به امید ورود به محیطکار، بعداز اتمام دوره محکومیت در جهت یادگیری حرفه مورد نظر خود بسیار تلاش میکنند.آنها پس از آنکه روانه خانههایشان میشوند، میبایست مسؤولیتهای فردی خود را درقبال خانواده انجام دهند و همچنین با مشکلات بسیاری مثل کمرنگ شدن ارتباط مناسب با اعضای خانه و طردشدن توسط جامعه دست و پنجه نرم میکنند.
بسیاری از این افراد، سرپرست خانواده و بعضی دیگر هم جوانانی هستند که در آیندهای نه چندان دور تشکیل خانواده میدهند و مسؤولیت تأمین مخارج خانه را برعهده دارند. گاهی اوقات، فقدان شغل برای این دسته از زندانیان و عدم رسیدگی مناسب برای این مسأله، آنها را به سمت کارتن خوابی سوق میدهد. از طرف دیگر گروهی از فرزندان مدد جویان، برای یاریرساندن و تأمین هزینههای خانواده به ناچار درس و مدرسه را کنار میگذارند و به جامعه بزرگ کودکان کار میپیوندند.
و احتمال آسیبپذیری، بروز رفتار نابسامان روانی و بزهکاری در این خانوادهها به دلیل بیکاری و فقر، بیشتر از سایر اعضای جامعه است.
فروپاشی کانون خانواده پس از آزادی!
بیکاری مسبب اصلی واردشدن افراد به چرخه جرم و نهادن نام بزهکار تا پایان عمر بر فرد است و این آسیب همچنین، پیامدهای غیرقابل جبران فردی و اجتماعی از جمله فروپاشی کانون خانواده را بوجود میآورد.
درچنین شرایطی به منظور برقراری امنیت و آرامش در محیط، نهادهای مسؤول میبایست پایگاهی برای اشتغال زندانیان پس از آزادی ایجاد کنند و با اینکار، هزینههای هنگفت مادی و معنوی نگهداری زندانیان را کاهش دهند. البته برای برطرفشدن این معضل نه تنها مسؤولان بلکه آحاد مختلف جامعه باید مشارکت کنند و به زندانیان آزاد شده، از دریچه انسانیتری نگاه کنند.
کم نیستند شمار زندانیانی که به ادامه زندگی بدون جرم دل بستهاند و برای بدست آوردن شغل و درآمد مناسب از صاحبان انواع مشاغل دستیاری میطلبند. منبع: باشگاه خبرنگاران جوان- اخذشده: تبیان