ایجاد مشاغل منعطف راهکار حضور اجتماعی زنان در جامعه
ایجاد مشاغل منعطف راهکار حضور اجتماعی زنان در جامعه
ایجاد مشاغل منعطف راهکار حضور اجتماعی زنان در جامعه
طبق نتایج یک بررسی در ایران، سهم زنان از نیروی کار رسمی 11 درصد است و در حال حاضر 14 میلیون زن خانهدار در کشور وجود دارد. البته جامعهشناسان کار خانگی را برای ایجاد مکانی قابل سکونت برای زندگی، تربیت فرزندان و ارائه خدمات به اعضای خانواده ضروری میدانند. آنها معتقدند کارخانه از جهات مختلف با اغلب مشاغل دیگر متفاوت است، چراکه بدون مزد است. همچنین برخی تحقیقات نشان میدهد میانگین عملکرد جسمانی زنان شاغل نسبت به زنان خانهدار پایینتر است و این موضوع به دلیل این است که علاوه بر شیوع اختلالات درد بدون منشأ فیزیولوژیک در زنان، زنان شاغل مسؤولیتی مضاعف داشته و علاوه بر نقشهای اجتماعی وظیفه خانهداری را نیز بر عهده دارند. مدتهاست که در ایران بحث حمایت از زنان شاغل از طریق وضع قوانین حمایتی همچون اشتغال نیمهوقت، کاهش ساعت کاری، افزایش مرخصی زایمان و ارزشگذاری کار خانگی مطرح است. برای بررسی وضعیت اشتغال زنان و قوانین حمایتی در این رابطه با مریم محمود زاده؛ استاد دانشگاه و کارشناس مسایل زنان و خانواده به گفتوگو نشستیم.
بسیاری از زنان شاغل در ایجاد توازن میان مسؤولیتهای خانه و وظایف شغلی خود دچار مشکل هستند، دولتها برای حمایت از زنان شاغل چه وظایفی را دارند؟
توسعه پایدار نیازمند خانواده سالم بوده و این خانواده است که جامعه را میسازد بنابراین برای استحکام پایههای خانواده باید از زنان شاغل برای ایجاد توازن میان مسؤولیتهای همسری و مادری و وظایف شغلی حمایت کرد. به عبارتی زنان نباید بین دوراهی مادری و همسری و انتخاب شغل قرار گیرند و در مباحث حقوقی و قانونی باید به این موضوع توجه ویژه داشت. قوانینی چون مرخصی زایمان مادران باید سازوکار مناسبی داشته باشد تا بهنظام خانواده آسیب نزند.
مادر ستون خیمه خانواده در جامعه ایرانی است بنابراین قوانین نیز باید مادر را ستون خانواده لحاظ کنند. نقش ریاست اقتصادی خانواده بر عهده مرد است و او مدیر اجرایی خانه به شمار میرود و مسؤولیت معنوی و تربیتی در خانه بر عهده مادر است و اگر این مسایل در خانواده رعایت شود یعنی نقش مدیریتی اقتصادی و ریاستی پدر و نقش معنوی و تربیتی مادر در خانواده پررنگ شود اعضای خانواده توانمند خواهند شد.
در بحث مسؤولیتهای دولتها توضیح بیشتری دهید، اینکه دولتمردان برای استحکام پایههای خانواده باید چه اقداماتی را انجام دهند؟
در ایران دولت بهخوبی نتوانسته به حقوق زنان شاغل بپردازد. هماکنون خانوادهها به لحاظ اقتصادی با خلأهایی مواجه هستند که این امر موجب میشود زنان همدوش مردان در بازار کار حضور یابند از سوی دیگر به دلیل مدرن شدن جامعه مطالبات جوانان نیز تغییر کرده و اغلب دختران و زنان خواهان حضور در بازار کار هستند. همین مسایل باعث شده است تا زنان علاوه بر وظایف اصلی خود در عرصه اجتماع نیز وظایفی را عهدهدار شوند.
زنان نیمی از اعضای جامعه را تشکیل میدهند بنابراین نمیتوانیم منکر حضور و نقشآفرینی مفید آنها در عرصه اجتماع شویم اما نباید فراموش کرد که وظیفه اصلی آنها همسری و مادری است.
بر این اساس باید در جهت حمایت از نقشآفرینی زنان در عرصه اجتماع باید قوانین و تسهیلات لازم از سوی دولت طراحی شود و برای این موضوع به اهرمهای قانونی قوی نیاز است. دادن حق اولاد بیشتر، افزایش مرخصی زایمان، دفاع از امنیت شغلی در برابر کارفرمایان، تقلیل ساعت کار زنان و حمایت از کار خانگی بخشی از مواردی است که بهعنوان تسهیلات میتواند برای زنان شاغل در نظر گرفته شود، آنچه که دولت باید راهکاری برای اجرایی شدن آن بیاندیشد.
مواردی که اشاره کردید بیشتر مربوط به زنانی میشود که شاغل هستند، اما تعداد زیادی از زنان خانهدار بوده و آنها نیز بهطورقطع نیازمند حمایت هستند. با این رویکرد البته مدتی بحث ارزشگذاری کار خانگی مطرح بود، آیا این موضوع میتواند اجرایی شود؟
برخی زنان تمایل دارند در خانه فعالیت کنند و بعضی مشاغل اداری و تولیدی قابلیت انجام از خانه را دارد و زنان میتوانند این مشاغل را با تأمین مزایایی همچون حقوق و بیمه از منزل انجام دهند.
توجه داشته باشید نمیتوان مانع حضور اجتماعی زنان در جامعه شد، اما این بدین معنا نیست که حضور آنها در عرصه اجتماع از صبح تا عصر در یک محیط اداری باشد، برخی زنان به دلایل اقتصادی مجبور به داشتن شغل هستند، ولی برخی دیگر از زنان به حضور اجتماعی علاقهمند هستند و نیاز آنها اجتماعی است نه اقتصادی، برای این افراد چه اندیشیدهایم؟ و چگونه از فعالیتها و توانمندی آنها استفاده خواهیم کرد؟ پس همانطور که اشاره شد در برخی مواقع زنان علاقهمند به فعالیت اقتصادی هستند یا نیاز به فعالیت اقتصادی دارند که باید برای آنها نیز تسهیلات لازم در نظر گرفته شود، در حقیقت برای اشتغال زنان باید چارهای اندیشید.
در این میان اشتغال خانگی یا طراحی نظامهای خاص اشتغال زنان از جمله مواردی است که باید به آنها بهصورت جدی پرداخت، ولی نگاه این نیست که هر زنی برای حضور در اجتماع باید براش یک شغل تعریف شود در چنین شرایطی اغلب کارفرمایان بهویژه در بخش خصوصی به سمت جذب زنان میروند و از استخدام مردان استقبال نمیکنند.
برخی مواقع شاهد هستیم بعضی زنان بیشتر وقت خود را برای شغلی که در اختیار دارند، اختصاص میدهند، به زبان سادهتر به نظر میرسد توجه به وظایف همسری و مادری میان دختران و زنان جوان کمرنگ شده است این موضوع تا چه اندازه میتواند موجب پرداختن صرف به اشتغال و بهتبع آن تأخیر در ازدواج شود؟
متأسفانه برخی از زنان نداشتن شغل را نوعی امتیاز منفی برای خود میدانند و فضای جامعه مادری و خانهداری را ارزشمند تلقی نمیکند؛ البته بخشی از این طرز فکر مربوط به فضای فرهنگ وارداتی غرب به جامعه است.
وقتی یک دختر جوان مشاهده میکند اغلب دوستانش به سرکار میروند با خودش میگوید که من چرا من به سرکار نروم؟ و اشتغال بهعنوان مفید بودن شخص در ذهن وی تلقی میشود، اما خانهداری و فرزند آوری برایش ارزش محسوب نمیشود.
آنچه مسلم است اگر بنا باشد خانواده اولویت درجه یک کشور باشد، آنچه که در الگوی اسلامی- ایرانی سبک زندگی باید مدنظر قرار گیرد، در تمام قوانین هم باید رد پای سیاستهای حمایتی از خانواده را مشاهده کنیم، یعنی زنان نباید به دنبال فرزندآوری و مرخصی چندماهه دچار ناامنی شغلی شوند و موقعیت شغلی خود را از دست بدهند. این قوانین حمایتی میتواند در جایجای قوانین مرتبط لحاظ شود و از این بابت بخش خصوصی هم مستثنی نیست و باید از آن قوانین تبعیت داشته باشد. همچنین برای حضور اجتماعی زنان در جامعه و استفاده از توانمندی آنها باید مشاغل منعطف را تعریف کرد. منبع: حمایت