انهدام باند زورگیری در شرق پایتخت
انهدام باند زورگیری در شرق پایتخت
انهدام باند زورگیری در شرق پایتخت
سرهنگ احد الله یوسف وند افزود: چندی پیش مأموران انتظامی این کلانتری حین گشت زنی در خیابان پیروزی با سه جوان که در حال زورگیری از دو شهروند بودند مواجه شدند.
وی ادامه داد: طی یک عملیات ضربتی هر سه متهم بازداشت و به همراه شاکیان به کلانتری منتقل شدند؛ در بازجوییهای انجامشده هر سه متهم به جرم خود مبنی بر زورگیری و سرقت از شهروندان اعتراف و اذعان کردند که به مدت یک سال است باهم دوست هستند و اقدام به سرقت میکنند.
سرهنگ یوسف وند اضافه کرد: متهمان در بازجوییهای تکمیلی به 35 فقره سرقت و زورگیری از شهروندان ساکن محدودههای پیروزی، 17 شهریور، شکوفه، میدان خراسان و خیابان خاوران اعتراف کردند.
به گفته رئیس کلانتری 110 شهدا، پرونده تشکیل و هر سه متهم به پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شدند. منبع: ایرنا
علل زورگیری
یکی از جرایم ویژه شهری که در دهه اخیر روند صعودی پیداکرده است جرم زورگیری است؛ از نگاه آسیبشناسی اجتماعی زورگیری یعنی اقدام علیه امنیت اجتماعی افراد و سرقت اموال آنان با توسل به خشونت و سلاح سرد یا گرم که در پارهای از اوقات باعث ایجاد زیانهای جانی و حتی مرگ میشود.
زورگیری درواقع نوعی تهاجم عملی و آشکار به نظم اجتماعی است. تفاوت زورگیری با سرقت این است که سرقت در خفاء صورت میگیرد ولی زورگیری در میدان عمل و آشکار و با خشونت همراه است.
در کالبدشکافی زورگیری توجه به چند نکته ضروری است:
1 – طیف سنی زورگیران معمولاً بین 16 تا 27 سال است که 85 درصد از آنها معتاد به مواد مخدر بهویژه مواد روانگردان هستند و اغلب زورگیران برای اجرای هدفهای خود از چاقو، کارد، پنجهبوکس و یا اسلحه گرم استفاده میکنند.
2- هشتاد و چهار درصد از زورگیران مرد هستند که بهعنوان ترکنشین و دستیار سارقین نقش خود را اجرا میکنند.
3 – انواع شکلهای زورگیری عبارت است از زورگیری یا خفت گیری در کوچهها و خیابانها، سرقت در غالب مسافرکشی، دزدی با استفاده از مواد غذایی بیهوش کننده، دزدی طلاهای کودکان، سرقت در لباس مأمورین مبارزه با مواد مخدر یا سایر شکل مأمورها، سرقت از اماکن خصوصی و ورود به آنها بهعنوان مأمور آب، برق یا گاز و امثال اینها.
4 – علل رفتاری زورگیری از نگاه جامعهشناسی عبارتاند از عوامل اقتصادی مانند بیکاری، فقر و اعتیاد و عوامل فرهنگی مانند پایین بودن اخلاق اجتماعی، کمرنگ شدن ارزشهای دینی، ضعف تربیت خانوادگی که براین اساس معمولاً 95 درصد از زورگیران فاقد تحصیلات بالاتر از دیپلم هستند و اکثریت آنها ترک تحصیلکرده و یا تحصیلات را رها کردهاند.
لازم به توجه است که علیرغم کشفیات نیروی انتظامی زورگیری روند صعودی پیداکرده است.
علت اصلی روانی در زورگیری اعتیاد به مواد مخدر مخصوصاً مواد روانگردان صنعتی بهویژه شیشه است چراکه استفاده از این ماده باعث نوعی سلب اراده و کاهش شعور در افراد میشود که عاقبت کار خود را ارزیابی نمیکنند.
از نگاه رفتاری زورگیران دارای رفتارهای سادیسمی بوده که از آزار دیگران توأم با خشونت و ضربوجرح لذت میبرند.
علل محیطی زورگیری: معمولاً خلوت بودن خیابانها یا کوچهها، کم بودن حضور پلیس در اینگونه معابر و تاریک بودن آنها از علل اصلی محیطی در زورگیری است.
علت اصلی روانی در زورگیری اعتیاد به مواد مخدر مخصوصاً مواد روانگردان صنعتی بهویژه شیشه است چراکه استفاده از این ماده باعث نوعی سلب اراده و کاهش شعور در افراد میشود که عاقبت کار خود را ارزیابی نمیکنند.
در 40 درصد زورگیریها مجرمین اقدام به شروع آزار جنسی کرده و در 15 درصد موارد موفق به تجاوز و آزار جنسی میگردند.
همچنان که گفته شد، حلقه اجرایی زورگیری عبارتاند از یک زاغ زن که این افراد وظیفه شناسایی سوژه را بر عهده داشته در مقابل بانکها، طلافروشیها و یا کوچهها و خیابانهای خلوت افراد را شناسایی کرده و با تلفن همراه به همکاران خود اطلاع میدهند.
خفت گیر که معمولاً یک یا دو نفر از اعضای گروه که همه او را به این نام میشناسند به سمت طعمه میآیند و با سلاح سرد یا موارد دیگر او را تحتفشار قرار میدهند.
قاپ زن نیز فرد دیگری است که وظیفه قاپیدن را دارد و هنگام خفت گیری خود را به صحنه رسانیده و داروندار فرد را غارت میکند.
در کنار هر گروه زورگیری یک موتورسوار حاضر است که در اصطلاح شغل زورگیری به آن «در رو» میگویند یعنی عامل فرار فرد زورگیر با موتور که درصحنه حاضرشده و همکار خود را همراه با پول و طلا از صحنه فراری میدهد.
فرد دیگر سیاه باز است که معمولاً در اینگونه جرائم دو یا چهار نفر بهعنوان سیاه باز به کنار طعمه میآیند و با بازی کردن نقش در غالب دلسوزی در ظاهر به فرد کمک میکنند و با دادوفریاد درخواست پلیس مینمایند اما درواقع به فرار دوستان خود کمک کرده و اجازه فعالیت به قربانی نمیدهند. طبق آمار موجود شمال غرب و شمال تهران بیشترین زورگیریها رادارند چراکه دراین نقاط به علت خلوت بعضی از این مناطق این جرم اتفاق میافتد.
برای زورگیران جنسیت قربانی خیلی مهم نیست اما در حال حاضر زنان بیشترین آمار قربانیان را دارا میباشند و متأسفانه مقاومت قربانیان در پارهای از موارد به جراحات سنگین و حتی مرگ آنان منجر میشود.
این پدیده نا به هنجار و خشن فیزیکی در بسیاری از موارد تبدیل به زورگیری یقهسفیدان گردیده یعنی رشوهگیری و غارت بیتالمال به شکلهایی که در ماههای اخیر شاهد آن بودیم.
بسیاری از افراد اظهار میدارند که زورگیران یقهسفید مرتکب جرائم سنگینتری میشوند که باید مجازات آنها سنگینتر باشد چراکه اینگونه بزهکاران باعث افزایش شکاف اجتماعی و فاصله طبقاتی میشوند که عامل اصلی ازنظر رفتاری است. بیکاری، اعتیاد و افزایش خشونت در جامعه زمینههای رفتاری تشدید این بزهکاری است.
اما ازنظر روانشناختی نیز سرخوردگیهای اجتماعی، ناکامیها، احساس تبعیضها عامل ایجادکننده روانی در زورگیری است و 79 درصد از زورگیران دارای سابقه بزهکاری میباشند که هستههای اصلی باند خود را در زندانها تشکیل دادهاند.
راهکار حل این معضل چیست؟
در هر جامعهای مجرم وجود دارد و نمیتوان وضعیتی را تصور نمود که در آن هیچگونه مجرمی وجود نداشته باشد؛ اما باید سعی نمود جامعهای داشت که روزبهروز ناهنجاری و کجرفتاری در آن کاهش یابد. باید جلو توسعه زورگیری را گرفت و این امر با دو متغیر محقق میگردد:
1- تقویت نظام ارزشی و هنجاری ایرانی بهوسیله خانوادهها و رسانهها و حکومت.
2- مجازات سنگین قضایی برای مبارزه عینی با زورگیری. عامل اول راهحلی درازمدت و کارکردی است و عامل دوم مکمل عینی عامل اول است. تصویب قوانین، تشدید مجازات زورگیران، بالا بردن سطح آموزش اجتماعی از عوامل پیشگیریکننده بوده و شهروندان با رعایت راهنماییهای پلیسی میتوانند به کاهش زورگیری کمک کنند.
اگر زورگیری گسترش یابد بهتدریج ساختارشکنیهایی جدیدتر نیز پیدا میشود که دیگر جرمها نیز گسترش مییابند. اگرچه فقر اقتصادی نیز میتواند متغیری برای زورگیری باشد اما عموماً زورگیری به دلیل راحتی و کمهزینه بودن انجام میشود؛ یعنی مجرم مجازاتی سنگین برای خود پیشبینی نمیکند
اگر زورگیری گسترش یابد بهتدریج ساختارشکنیهایی جدیدتر نیز پیدا میشود که دیگر جرمها نیز گسترش مییابند. اگرچه فقر اقتصادی نیز میتواند متغیری برای زورگیری باشد اما عموماً زورگیری به دلیل راحتی و کمهزینه بودن انجام میشود؛ یعنی مجرم مجازاتی سنگین برای خود پیشبینی نمیکند. حل شدن یک بحران یا یک مسئله اجتماعی به معنی از بین رفتن مطلق آن نیست بلکه به معنی کاهش آن در حد طبیعی متناسب با ویژگیهای جمعیتی جامعه مدنظر است. باید جرم را بهصورت عملی با هزینههای سنگین اجتماعی و قضایی تعریف نمود تا فرد مجرم بین سود و زیان یکی را انتخاب نماید. اگر مجرم احساس کند که پاداش جرم برایش بیشتر از هزینه جرم خواهد بود به انجام آن اقدام میکند. در حالت برعکس این موضوع مجرم از انجام آن صرفنظر خواهد کرد. در پایان باید بگویم تقویت نظام ارزشی و هنجاری و فرهنگی ایرانی اسلامی با برنامهریزی عملی و همت همگان بهترین راهحل درازمدت برای کاهش ناهنجاریهای اجتماعی است.
فرآوری: نسرین صفری
منبع: تبیان