اسباب شرمندگی و مایه شرمساری! وقتی دیگران در عمل به قرآن از ما پیشی گرفتند!
اسباب شرمندگی و مایه شرمساری! وقتی دیگران در عمل به قرآن از ما پیشی گرفتند!
اسباب شرمندگی و مایه شرمساری!
وقتی دیگران در عمل به قرآن از ما پیشی گرفتند!
محمدرضا زائری
حجتالاسلام شیـخ محمدرضا زائری در یادداشتی که در روزنامه صبح نو چاپ شده است نوشت:
ماجرای برکناری خانم پارک رئیسجمهوری سابق کره جنوبی یکی از آخرین نمونههایی بود که خدا میخواست ما را به بهانه آنها کاملاً در مقابل همه ادعاها و شعارهایمان شرمنده و روسیاه کند.
خانم رئیسجمهوری دوستی داشته که حرف و نظرش را در برخی انتصابها دخالت داده و در پارهای امور از موقعیت خود سوءاستفاده کرده است و افشای این فساد و تخلف موجب موجی از اعتراضات شده و در نهایت به استیضاح و برکناری رئیسجمهوری انجامیده است.
حال چرا باید تصویر این خانم متخلف و مجرم در حالیکه سرخود را پایین انداخته و از شدت تأسف و اندوه اشک میریزد و از مردم کشورش تقاضای عفو میکند برای ما ایرانیها این اندازه اثرگذار و قابلتوجه باشد و همگان را به خود جلب کند و اسباب شرمندگی و مایه شرمساری ما باشد؟
چرا باید شنیدن داستان مؤاخذه قانونی صدراعظم آلمان به خاطر همراه شدن همسرش در سفر با هواپیمای دولتی یا ماجرای عقوبت مالی نماینده پارلمان انگلیس به خاطر چند ساعت استفاده از کارت عابر بانک اداری برای چند پوند مصرف شخصی و امثال این مسایل اینقدر باعث تأسف و تأثر ما میشود؟ آیا قرار نبوده ما حکومتی داشته باشیم که خاطرات تاریخی عدالت امیر مؤمنان را زنده کند؟ آیا قرار نبوده ما تجربهای به جهان عرضه کنیم که همگان شیفته و دلباختهاش شوند؟ آیا ما همان ملتی نیستیم که در آغاز انقلاب برخی مسؤولینمان از گرفتن حقوق پرهیز میکردند و خدمت به مردم را وظیفه میشمردند و هنگامیکه هم میخواستند از امکانات و حقوق دولتی استفاده کنند به حداقلهای ضروری اکتفا میکردند؟
چه شده است که ما با همه ادعاها و شعارهای رنگارنگ و رؤیایی امروز در مقابل رفتار کسانی انگشتبهدهان ماندهایم که هیچ ادعا و سروصدایی نداشتهاند؟
آیا ما نمیتوانیم پاک و سالم باشیم؟ گذشته چند دهساله پشت سرمان نشان میدهد که چنین نیست و اشکالی ذاتی و درونی باعث این تباهی و فساد گسترده و سازمانیافته در کشور ما نشده است بلکه این رفتار ماست که تغییر کرده است. وقتی امیر مؤمنان در ساعات پایانی عمر شریفشان بر تمسک به قرآن وصیت کردند بلافاصله فرمودند: مراقب باشید دیگران در عمل به آن بر شما سبقت نجویند! نکته دقیق ماجرا همینجاست که خداوند راه درستی و راستی را برای همه باز گذاشته و تحقق نتایج و آثار سلامت را به اسمورسم و شعار و تعارفات منوط نکرده است.همانطور که در بعد فردی اگر کسی گناه کند به عواقب سوء آن مبتلا خواهد شد حتى اگر نامش محمد باشد و سید باشد و اگر کسی ثواب کرد از نتایج نیکویش بهرهمند میشود حتى اگر نامش جورج باشد و هیچ نسبت خانوادگی با خاندان پیامبر نداشته باشد، در بعد اجتماعی نیز هر نظامی که به پاکی و درستی و حسابرسی و قانونمندی تعهد داشت از آثار و نتایج آن بهرهمند میشود هرچند که نام و نشانی از اسلام و دینداری نداشته باشد و هر جامعهای به این اصول و قوانین ملتزم نبود به آشفتگی و آسیب مبتلا خواهد گردید حتى اگر شعار و شهرت اسلامی داشته باشد.حقیقت اسلام به رفتار و کرداری است که باورها را تأیید کند و اقدام و عملی که راستی اعتقاد را نشان دهد، نه به شعار و تعارف و اسمورسم و از این روست که گاهی خدا میخواهد از نظر عملی ما شرمنده بیگانگانی باشیم که از حیث نظری نسبت نزدیک و رابطه عمیق ما را باخدا ندارند. منبع: پژوهشگران مکتبی