آمریکا و سابقه طولانی مداخله در انتخابات کشورهای دیگر
آمریکا و سابقه طولانی مداخله در انتخابات کشورهای دیگر
آمریکا و سابقه طولانی مداخله در انتخابات کشورهای دیگر
آذین صحابی
کمپینهای انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا دولت روسیه را به تلاش سایبری برای اختلال دراین رویداد متهم کردهاند و این در حالی است که آمریکا سابقهای طولانی از اقدام برای برقراری حکومتهای مطلوب خود در کشورهای دیگر دارد که دخالت نظامی و غیرنظامی در روندهای انتخاباتی از روشهای اصلی آن بوده است.
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا سهشنبه 18 آبان ماه برابر با 8 نوامبر برگزار شد و «هیلاری کلینتون» و «دونالد ترامپ»، نامزد دمکراتها و جمهوریخواهان در سخنرانیهای انتخاباتی خود برای ورود به کاخ سفید، رویکرد دولت احتمالی خود را نسبت به مقولههای گوناگون سیاست خارجی و داخلی مطرح کردند و موضعگیری آنها نسبت به شرکای آمریکا در سطح بینالملل جایگاه خاصی داشته است. دراین میان روسیه بهعنوان قدرت رقیب و درعینحال شریک کلیدی آمریکا در موضوعات مورد منفعت مشترک، کشوری بود که چند بار رسماً موردانتقاد و اتهام قرار گرفت و یکی از مهمترین موضعگیریهای ضد روسی، این بود که واشنگتن رسماً مسکو را متهم کرد که تلاش میکند بانفوذ سایبری درروند انتخابات 2016 آمریکا، دراین رویداد مهم سیاسی این کشور اختلال ایجاد کند.
اوج این رویکرد، تابستان سال جاری بود. کمیته ملی حزب دموکرات (The Democratic National Committee) موسوم به DNC اواخر خردادماه سال جاری (ماه ژوئن) از حمله «هکرهای دولتی روسیه» به شبکه کامپیوتری این نهاد سیاسی خبر داد و گفت که هدف آنها دسترسی به اطلاعات مربوط به ترامپ بوده است. در پی چندین حمله سایبری به «کمیته کمپین انتخاباتی کنگره حزب دموکرات آمریکا» و برخی سامانههای کامپیوتری انتخابات آمریکا در 20 ایالت آمریکا طی چند ماه گذشته، برخی از مقامات دمکرات با قاطعیت تأکید کردند که روسیه عامل این حملات است. «وزارت امنیت داخلی»( United States Department of Homeland Security ) موسوم به DNC و «مدیر اطلاعات ملی آمریکا» Director of National Intelligence موسوم به DNI، بهعنوان رئیس «جامعه اطلاعاتی ایالاتمتحده آمریکا»، نیز شنبه 17 مهرماه (8 اکتبر) در یک بیانیه مشترک اعلام کردند: «معتقدیم بنا بر حساسیت چنین تلاشهایی، تنها مقامات عالیرتبه روسی قادر هستند برای انجام چنین فعالیتهایی مجوز صادر کنند.» «جان پودستا» (John Podesta) رئیس کمپین انتخاباتی کلینتون، نیز یکی از چهرههایی بود که چنین اتهامی را مطرح کرد. ترامپ نیز در مناظره خود با کلینتون احتمال چنین حملاتی از سوی روسیه را رد نکرد.
دولت روسیه و مقامات عالیرتبه این کشور و در صدر آنها «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهوری و «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه نیز در مقابل، با قاطعیت و با تأکید بر اینکه چنین اقداماتی نفعی برای روسیه ندارد و مسکو آماده است با هر رئیسجمهوری که در آمریکا روی کار بیاید، همکاری کند این اتهامات را رسماً رد کردند.
**جنگ سرد: دخالت شرق و غرب در انتخابات و براندازی حکومتها
یکی از پرسشهایی که میتوان درباره ادعاهای فوق مطرح کرد این است که آیا این سیاستمداران از پدیده جدیدی سخن میگویند یا قدرتهای بزرگ بهخصوص آمریکا و روسیه سابقه چنین مداخلاتی را در کارنامه سیاست خارجی خود داشتهاند یا خیر.
دراین خصوص باید گفت که کاخ سفید و کرملین هر دو چنین سابقهای داشتهاند. به نوشته «داو لوین» (Dove Levin)، یکی از کارشناسان مرکز تحقیقاتی «موسسه سیاست و استراتژی» (Institute for Politics and Strategy) در دانشگاه «کارنگی ملون» در آمریکا، این دو کشور بین سالهای 1946 و 2000 به روشهای گوناگون در بیش از 117 انتخابات در سراسر دنیا مداخله کردهاند.
دراین میان سهم ایالاتمتحده بهمراتب بیشتر بوده که در قالب دخالتهای گوناگون در روندهای انتخاباتی و کودتاهای متعدد خود را نشان داده است. در ایران نیز کودتای 28 مرداد در سال 1332 شمسی (1953) و ساقط کردن دولت مردمی «دکتر محمد مصدق» به دست «سازمان اطلاعات مرکزی» (CIA) آمریکا از نمونههای بارز آن است. دخالت آمریکا در روندهای دمکراتیک کشورهای آمریکای لاتین بهاندازهای زیاد بوده که به ضربالمثل تبدیلشده است: «چرا در آمریکا کودتا نمیشود؟ چون در واشنگتن سفارت آمریکا نیست!»
بهطورکلی، طی جنگ سرد و بر اساس منطق حاکم بر سیاست رقابتی ایالاتمتحده و اتحاد جماهیر شوروی که ماهیتی ایدئولوژیک داشت، کاخ سفید تلاش میکرد با روشهای مختلف از نفوذ کمونیسم در حوزه نفوذ خود و درعینحال از گسترش این ایدئولوژی در مناطق تحت نفوذ شوروی جلوگیری کند. یکی از مهمترین و کارآمدترین روشها دراین خصوص، دخالت در روندهای انتخاباتی و نصب دولتمردان موردنظر خود دراین کشورها بود.
آمریکا از سال 1948 تا 1993 چنین عملیاتی را در کشورهای گوناگون آمریکای لاتین، اروپا، آفریقا و خاورمیانه هدایت کرده است که طی آنها واشنگتن عمدتاً با دخالت در انتخابات دمکراتیک و ساماندهی کودتا، دولتهای وقت این کشورها را سرنگون کرد و چهرههای موردنظر واشنگتن ریاست دولتهای آنها بر عهده گرفتند. کشورهای ذیل هدف چنین اقداماتی بودهاند:
-ایتالیا/1948
– ایران/1953 (کودتای 28 مرداد 1332)
– فیلیپین/1953
– گواتمالا/1954
– از 1954 تا 1958/ویتنام شمالی
– 1956/مجارستان
-1957/لبنان
-دهههای 1950 و 1960/ژاپن
-1964/شیلی
-1957 تا 1973/لائوس (آمریکا طی این سالها تقریباً هرسال کودتایی دراین کشور ترتیب داد تا انتخابات دمکراتیک را مخدوش کند)
باید به فهرست فوق لهستان، پرتغال، ایرلند شمالی، چین، فیلیپین، پاراگوئه، فرانسه، چکسلواکی سابق، پاناما، نیکاراگوئه، کاستاریکا، نپال و بولیوی را نیز اضافه کرد.
**«سیا» و رسانهها، بازیگران اصلی مداخلات انتخاباتی
مجری اقدامات فوق «سازمان اطلاعات مرکزی» (CIA) آمریکا بود که در سال 1947 و به دستور «هری ترومن»
(Harry Truman)، رئیسجمهوری وقت آمریکا تأسیس شد و یک سال بعد اداره عملیات مخفی آن با عنوان «اداره هماهنگی سیاسی» (Office of Policy Coordination) با راهبری یکی از سرمایهگذاران «والاستریت» شکل گرفت.
بنا بر اسناد محرمانهای که اکنون غیر محرمانه شده و همچنین اظهارات برخی از مأموران سابق سازمان سیا، همزمان با این اقدامات، واشنگتن تلاش کرد تعداد زیادی از روزنامهنگاران و خبرگزاریها و مؤسسات خبری را برای هدایت عملیات رسانهای دراین خصوص به خدمت بگیرد که تعداد آنها در آن زمان به 25 موسسه و 400 روزنامهنگار میرسید. شبکههای خبری و رسانههای دیداری و مکتوب «رویترز»، «آسوشیتدپرس»، «ان بی سی»، «ان بی سی»، «سی بی اس»، «نیوزویک»، «واشنگتنپست» و «یونایتد پرس» برخی از مهمترین و تأثیرگذارترین ابزارهای سیا دراین خصوص بودهاند.
**چمدانهای پر از پول و دولتهای مطلوب آمریکا
گفتههای «مارک وایت» (Mark Wayatt)، یکی از مأموران سابق سیا میتواند ابعاد وسیع این مداخلات و عوامل موفقیت آنها را روشنتر کند. وی که در ساماندهی اولین مداخله بزرگ سیا در ابتدای جنگ سرد که در انتخابات ایتالیا صورت گرفت، نقشی کلیدی ایفا کرد، در مصاحبهای که شبکه خبری سی ان ان در سال 1995 با وی انجام داد، دراینباره گفت: «ما چمدانهای پر از پول را به سیاستمداران موردنظر خود میدادیم و هزینههای کمپینهای انتخاباتی آنها را نیز پرداخت میکردیم. این چمدانهای پر از پول را در هتل چهار ستاره «هسلر» در رم مبادله میکردیم. بهاینترتیب، حزب دمکرات مسیحی با اکثریت قابلتوجهی پیروز شد و دولتی تشکیل داد که کمونیستها در آنجایی نداشتند.» به گفته وایت، سیا طی 24 سال بعدازآن در تمامی انتخابات ایتالیا مداخله کرد تا از روی کار آمدن کمونیستها جلوگیری کند.
همچنین بنا به نتایج تحقیقاتی که به درخواست سنای آمریکا در اواسط دهه 1970 در خصوص نقش سیا در سقوط دولت «سالوادور آلنده» در شیلی صورت گرفت، مشخص شد که سیا برای اینکه آلنده در انتخابات سال 1964 پیروز نشود نزدیک به 4 میلیون دلار در پروژههای مختلف صرف کرد و زمانی که نتوانست وی را در انتخابات سال 1970 از این طریق کنار بزند، با کودتای نظامی او را از سر راه برداشت. آلنده از نوامبر 1970 تا سرنگونی و مرگش در پی کودتای 11 سپتامبر 1973 میلادی، رئیسجمهور شیلی بود. از او بهعنوان اولین رئیسجمهور مارکسیست که بارأی و دموکراسی به قدرت رسید نام میبرند.
گفتههای «ادوارد جی. لندزدل» (Edward G. Lansdale)، مأمور سابق سیا که در عملیات مخفی سیا در فیلیپین و ژاپن طی سالهای دهه 1950 و 1960 نقشی فعال ایفا کرد، در مصاحبه روزنامه «نیویورکتایمز» با وی در سال 1997 عنوان کرد که آمریکا در آن دوره زمانی همواره احزابی که گرایش لیبرال دمکرات داشتند را با بودجههای هنگفت حمایت میکرد و هزینه کمپینهای انتخاباتی آنها را میپرداخت تا از پیروزی احزاب کمونیست جلوگیری کند. دراین میان شرکتهای نفتی آمریکایی نقش عمدهای ایفا میکردند. در انتخابات سال 1957 لبنان نیز چمدانهای پر از پول به کمک احزاب دمکرات مسیحی این کشور آمد.
**سالهای پایانی جنگ سرد: تفاوت ماهیت تعارض و بهکارگیری قدرت نرم
با نزدیک شدن به سالهای پایانی جنگ سرد و با توجه به تضعیف محبوبیت ایدئولوژی کمونیسم از یکسو و افول قدرت اقتصادی کشورهای تحت نفوذ شوروی سابق از سوی دیگر، آمریکا روشهای متفاوتتری را برای تحقق اهداف فوق به کار گرفت چراکه ماهیت تعارضات دو ابرقدرت بهتدریج رو به تغییر رفت و آمریکا درصدد برآمد با استفاده از «قدرت نرم» و فرایند ترویج فرهنگ آمریکا در نقاط مختلف جهان، تأثیراتی بهمراتب مؤثرتر و ماندگارتر و ساختاری بهجا بگذارد.
یکی از ابزارهای کارآمد دراین خصوص، «نهادسازی» است که «بنیاد ملی دمکراسی» (National Endowment for Democracy) که در سال 1982 به دستور «سیا» تأسیس شد یکی از آنهاست. طی جنگ سرد، این نهاد سالانه 30 میلیون دلار خرج میکرد تا برای تحقق اهداف موردنظر خود از احزاب سیاسی، اتحادیههای کارگری، جنبشهای مخالف و نهادهای رسانهای مناطق موردنظر خود حمایت کند. بهعنوانمثال در انتخابات سال 1990 در نیکاراگوئه، این نهاد برای پیروزی نامزد دلخواه آمریکا 3 میلیون دلار خرج کرد.
در همین راستا قابلتوجه است که به گفته «لوییزا کوان» (Louisa Coan) مسئول اداره «شرق آسیا» دراین سازمان در سال 1996 نزدیک به یکمیلیون و 600 هزار دلار برای «نهادسازی» در چین صرف کرد. این رقم غیر از هزینهای است که نهاد مذکور برای راهاندازی بخش چینی زب «صدای آمریکا» و افزایش مناسبات فرهنگی برای بهبود چهره آمریکا دراین کشور صرف کرد.
**تأمین منافع؛ مبنای اقدامات مداخلهجویانه قدرتهای بزرگ
در نظام بینالملل کنونی اساس رفتار دولتها بهعنوان بازیگران اصلی، تأمین منافع ملی است و هر دولتی متناسب با منابع قدرت خود دراین راستا تلاش میکند. برای قدرتهای بزرگ و در صدر آنها آمریکا که داعیه راهبری نظام بینالملل را دارد و تلاش میکند به روشهای گوناگون دامنه و میزان نفوذ اقتصادی، نظامی، سیاسی و فرهنگی خود را افزایش دهد، اعمالنفوذ در امور داخلی کشورهای دیگر روش مؤثری برای تحقق منافع ملی است. برای این منظور و جهت دادن به سیاست داخلی یک کشور در راستای سوق دادن آن دولت به انجام رفتاری که مطلوب و دلخواه آمریکا باشد، دخالت در انتخابات و به قدرت رساندن چهرههای موردنظر، یکی از بهترین روشهاست.
دراین میان چند نکته موردتوجه است. نخست اینکه نمیتوان و نباید از آمریکا انتظار داشت رفتاری در پیش گیرد که لزوماً به مذاق کشورهای دیگر حتی شرکای کلیدی و دیرینهاش خوش بیاید. دوم اینکه دخالت در انتخابات لزوماً به معنای دزدیدن صندوقها یا دستکاری در آرا نیست همانطور که شواهد فوق نشان دادند که آمریکا عمدتاً از ابزار تطمیع استفاده کرده و زمانی که این روش پاسخگو نبوده به کودتا و اقدام نظامی دستزده است. سوم اینکه بررسی سابقه کشورهای فوق نشان میدهد فقر اقتصادی و فرهنگی و نبود آزادیهای مدنی از مشخصههای بارز آنها بوده که بهتدریج نارضایتی عمومی را شکل داده و این امر فرصت را برای دخالت سیاسی قدرت بزرگی چون آمریکا فراهم کرده تا نظام منتخب مردم اما ناکارآمد را ساقط و نظام مطلوب خود را در آن کشور برقرار کند.
بنابراین، میتوان گفت حفظ انسجام درونی و یکپارچگی ملی با تقویت نقاط قدرت و تلاش برای برطرف کردن نقاط نفوذپذیر و تلاش برای توسعه اقتصادی و سیاسی همزمان، رکن اصلی بقای دولتها در نظام بینالمللی و جلوگیری از منفعتطلبی قدرتهای بزرگ است. منبع: خبرگزاری جمهوری اسلامی