وقتی شیره 
جای شیر را می‌گیرد

دسته: رویداد و حوادث
بدون دیدگاه
دوشنبه - ۱۱ مرداد ۱۳۹۵


وقتی شیره 
جای شیر را می‌گیرد

وقتی شیره 
جای شیر را می‌گیرد

نوزاد معتاد به دنیا می‌آید و پس از تولد بازهم به او ماده مخدر داده می‌شود، مادر دایم او را مورد ضرب و شتم قرار داده و این‌طور به نظر می‌رسد که تمام بدیهای دنیا سهم یک نوزاد شده است.
فقط 3 ماه داشت اما برای دوری از آزار و اذیتهای هرروز مادرش به سازمان بهزیستی واگذار شد تا دیگر به دلیل گریه‌های کودکانه‌اش، کتک نخورد.
عسل نوزادی است که معتاد به دنیا آمده و پیش از واگذاری به سازمان بهزیستی کشور، مراحل ترک را طی کرده است.
او بعد از تولد توسط مادر کارتن‌خوابش مرتب مورد ضرب و شتم قرارگرفته و بارها از طرف مادر شکنجه‌شده است. 
هنوز رد دستهای سنگین مادر بر صورت معصوم «عسل» خودنمایی می‌کند و کف پاهای او که با سیگار سوزانده شده نیز به‌خوبی گویای شکنجه‌هایی است که در روزهای ابتدایی تولدش تجربه کرده است.

مادر کودک 3 ماهه، در شرایطی که تمام امکانات در اختیارش قرارگرفته بود، بازهم اقدام به ترک نکرد و در این شرایط به کتک زدن نوزاد و خوراندن شیره به او پرداخت.
 اینها بخشی از صحبتهای مطرح‌شده از سوی مددکار اجتماعی موسسه خیریه مهر آفرین است.
محبوبه حُسن در گفت‌وگو با خبرنگاران به بیان جزییات زندگی کوتاه عسل با مادرش نرگس پرداخته است.
وی در این رابطه می‌گوید:
مادر عسل دریکی از بیمارستانهای دولتی در جنوب تهران وضع حمل کرد اما به این خاطر که بی‌خانمان بود و شرایط مناسبی نداشت، از طرف بیمارستان به موسسه معرفی شد.
این مددکار اجتماعی می‌افزاید: وقتی برای بررسی وضعیت مادر به همراه یک مددکار دیگر به بیمارستان رسیدیم، زن زایمان کرده بود.
اسمش در اطلاعات بیمارستان نرگس – م ثبت‌شده بود و می‌گفت هیچ‌کس را ندارد. او به ما گفت که ۳۴ ساله است و وقتی ۱۴ سالش بوده، پدر و مادر فقیرش، او را به همسری پیرمردی درآورده‌اند
. از آن پیرمرد صاحب دختری شده ولی بعد از مدتی طلاق گرفته و به تهران آمده است. خانواده‌اش از آن به بعد طردش کرده‌اند و البته که توانایی حمایت از او را هم ندارند.
وی با اشاره به سوابق مادر نوزاد می‌گوید:
نرگس در تهران دست به هر کاری زده و دزدی و خفت‌ گیری هم ازجمله اقدامات خلاف او است.
نرگس بیش از 14 سال است که به شیشه اعتیاد دارد و همسر فعلی‌اش نیز به علت حمل ماده مخدر شیشه اکنون در زندان به سر می‌برد.
حسن در خصوص اعترافات مادر نوزاد به چگونگی ازدواج با همسر دومش می‌گوید: نرگس می‌گفت یک‌شب که همراه دوستش برای خفت ‌گیری به خانه‌ای قدیمی در تهران رفته بود با مردی آشنا 
می‌شود.
 2 مرد پای بساط نشسته بودند که نرگس و دوستش سر می‌رسند. پس‌ازآن با تهدید چاقو، پولها و مواد مخدر مردهای معتاد را می‌گیرند و می‌روند. یکی از مردها عاشق نرگس می‌شود و به دنبال او می‌رود. آن دو درنهایت با یکدیگر ازدواج می‌کنند.
وی می‌افزاید: درست زمانی که نرگس باردار می‌شود، پدر بچه به جرم حمل شیشه به زندان می‌افتد و پس‌ازآن نرگس در شرایطی که تنها بوده نوزاد خود را به دنیا می‌آورد.
این مددکار اجتماعی با اشاره به انتقال نوزاد و مادرش به یک مسافرخانه می‌گوید: پس از بررسی وضعیت نرگس، تلاش کردیم او و نوزادش به مسافرخانه منتقل شوند اما پس‌ازآن نیز متوجه شدیم که علایم اعتیاد در مادر دیده می‌شود.
 او به‌محض گریه کردن نوزاد، با دست سنگینش توی صورت نوزاد می‌کوبید و به‌خوبی جای کبودی روی گونه نوزاد و جای سیگار کف پاهایش دیده می‌شد.
حسن می‌افزاید:
علایم واضحی از معتاد کردن بچه نیز مشاهده می‌شد. کودک ۳ ماهه، دایم خمار بود و مادر که حوصله گریه‌های نوزاد را نداشت، شیره به خورد او می‌داد.
وی در رابطه با انتقال نوزاد سه‌ماهه به سازمان بهزیستی کشور می‌گوید: پس از بررسی شرایط، نوازد با هماهنگی مقام قضایی و اقدام کلانتری ١٣٢ نبرد از مادر معتاد جدا شد و قبل از تحویل به بهزیستی نوزاد به مدت ۴ روز برای سم‌زدایی در بیمارستان بستری شد .
منبع: رکنا

نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۲۳
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *