مردم در فاجعه ‌پلاسکو

دسته: جامعه شناسی جنابی
بدون دیدگاه
سه شنبه - ۱۲ بهمن ۱۳۹۵


مردم در فاجعه ‌پلاسکو

مردم در فاجعه پلاسکو

 

321176570

از یک فاجعه میتوان برای جلب اعتماد مردم استفاده کرد، اما آمار متناقض مردم را دلسرد میکند یک جامعهشناس میگوید: نمونههای مشابه حادثه پلاسکو را پیش از این نیز داشتهایم؛ همانطور که در زمان جنگ، زلزلهها و سیلهای شدید دیدیدم که چطور مردم از مال و جانشان میگذرند.

در کنار تمام تلخیهای این روزهای نه تنها تهرانیها بلکه ایرانیها، نه تنها خانواده‌های آتش‌نشانها بلکه همه افراد جامعه و نه تنها اهالی ساختمان پلاسکو بلکه تمامی افراد در هر حرفه و موقعیتی، در کنار دیدن نیمه‌خالی لیوان و آه‌وافسوسها و تقصیرها را به گردن دیگران انداختن، اما فاجعه سوختن و تخریب پلاسکو یک وجه دیگر هم داشت؛ وجهی که نشان داد با تمام انشقاق سیاسی و اختلاف‌ در باورهای مختلف فکری و سیاسی، هنوز می‌توان به همدلی و همراهی مردم در شرایط بحرانی امیدوار بود.

سر زدن مردم به ایستگاههای آتش‌نشانی و اهدای گل، غذا بردن برای امدادگرانی که روزهاست در خیابان استانبول مشغول آواربرداری هستند، حمایت کسبه محل از مغازه‌داران ساختمان پلاسکو، حمایت تولیدکنندگان پوشاک و دعوت به کار از کارگران بیکار شده و بسیاری از موارد دیگری که بعدازاین حادثه اتفاق افتاد، نشان از این دارد که هنوز می‌توان به همدلی و همراهی مردم برای برطرف کردن مشکلات اجتماعی امیدوار بود و نشانه‌هایی از همدلی اجتماعی را دید.

دکتر حمیده توسلی، جامعه‌شناس شهری در تحلیل واکنش مردم بعد از فاجعه پلاسکو، با اشاره به این‌که مردم خوب می‌دانند چطور باید در بحران با همدیگر همدل و همراه شوند، به خبر آنلاین می‌گوید: نمونه‌های مشابه حادثه پلاسکو را پیش از این نیز داشته‌ایم. همان‌طور که در زمان جنگ، زلزله‌ها و سیلهای شدید با یک نوع وفاق اجتماعی مواجه شدیدم و دیدیدم که چطور از مال و جانشان می‌گذرند تا به دیگران کمک کنند.

او با تأکید بر لزوم توجه به همراهی مردم در فاجعه پلاسکو و تلاششان برای انجام کمک، می‌گوید: دیدیم که مردم بدون این‌که از جایی دستور بگیرند یا تبلیغی برای کمک انجام شود، به مراکز اهدای خون رفتند تا کمکی را که می‌توانند انجام دهند. یا حتی حضور زیاد مردم در نزدیکی ساختمان پلاسکو که باعث کند شدن امدادرسانی شد را هم باید به این مرتبط بدانیم که می‌خواستند کمک کرده باشند؛ هرچند این حضور به چند دلیل بیشتر از کمک، به سد راه نیروهای امدادی تبدیل شد.

او درباره حضور مردم در هنگام فروریختن ساختمان پلاسکو و متفرق نشدن آنها حتی بعد از اعلام نیروهای امدادی معتقد است: مسأله را باید این‌طور دید که بخشی از این حضور طبیعی است و در همه‌جای دنیا اتفاق می‌افتد چون یک حادثه ناگهانی مردم را شوکه می‌کند و آنها می‌خواهند بروند ببینند چه شده است؛ اما مسأله این است که مردم ما آموزش ندیده‌اند که در شرایط بحرانی باید چه‌کار کنند، فضا را چگونه برای حضور و امدادرسانی تخلیه کنند، مردم ما یاد نگرفته‌اند همان‌طور که برای همدلی با آسیب‌دیدگان در جایی حاضر می‌شوند، لازم است با مأموران امدادی نیز همدلی و همراهی کنند.

این جامعه‌شناس در عین حال به نقش رسانه‌ها هم تأکید می‌کند: گفته می‌شود چرا مردم بااین‌همه توصیه، در خانه نماندند و اخبار را از طریق رسانه‌ها دنبال نکردند؟ موضوع اینجاست که آنها در طول این سالها به رسانه‌ها اعتمادشان را ازدست‌داده‌اند و برای دریافتن اخبار بدون حذف و سانسور، می‌خواهند خودشان در دل ماجرا حضورداشته باشند. وقتی بین مردم و مسؤولان و همین‌طور مردم و رسانه‌ها، شفافیت لازم وجود نداشته باشد، در چنین مواقعی نتیجه این عدم اعتماد دیده می‌شود.

دکتر توسلی اضافه می‌کند: در همین حادثه پلاسکو هم بااینکه تلاش شد اطلاع‌رسانی مناسبی صورت بگیرد، اما اخبار و آمار متناقضی که اعلام شد، مردم را به‌نوعی باز هم دچار دلسردی و عدم اعتماد کرد. تصور کنید در خانواده‌ای پدر یک‌حرفی بزند و مادر حرف دیگری بزند، اعضای خانواده به کدام باید اعتماد کنند؟ همین مسأله در شکل کلان هم وجود دارد و دیدیم که اخبار ضدونقیض درباره جان‌باختگان و مصدومان فاجعه پلاسکو حتی از زبان مسؤولان و از طریق رسانه‌های رسمی پخش می‌شد.

او البته به این موضوع هم اشاره می‌کند که از هر فرصتی حتی از یک فاجعه می‌توان برای شفافیت سازی و جلب اعتماد مردم برای همراه شدن با مسؤولان استفاده کرد: در همین روزها می‌بینیم که هر نهادی وعده‌ای برای بهبود وضعیت متضرران از حادثه ساختمان پلاسکو می‌دهد، از وعده اشتغال آنها گرفته تا اعطای وام و زمین و … این موضوع خودش آزمونی است برای مسؤولان که آیا این وعده‌ها در ادامه محقق می‌شود یا مانند بسیاری از موارد دیگر به فراموشی سپرده می‌شود و به بی‌اعتمادی بیشتر مردم دامن می‌زند.

حضور در فضای مجازی؛ همدلی یا نیاز به دیده شدن؟

بعد از فاجعه پلاسکو، بسیاری از مردم در فضاهای اینترنتی از جمله اینستاگرام و تلگرام، با انتشار عکس، تصویر و پوسترهایی از شهدای آتش‌نشان، درباره این واقعه واکنش نشان داده و اعلام همدردی کردند. عباس نعیمی‌جورشری، جامعه‌شناس، در تحلیل رفتار همدلانه مردم در شبکه‌های مجازی می‌گوید: وجدان جمعی همچنان فعالیت دارد و اگرچه نتواند در واقعیت خودش را بروز دهد اما در جهان مجازی بیان می‌شود. به نظر می‌رسد بخش مهمی از کنشگری جمعی به خاطر محدودیتها و تهدیدات جهان واقعی، به جهان مجازی کوچ کرده است. در آنجا ابراز وجود می‌کند و حساسیت نشان می‌دهد. حتی اگر گفته شود که همدردیهای مجازی جهت ابراز وجود شخصی و جوگیری است و فایده ندارد اما باز به لحاظ جامعه‌شناختی حایز اهمیت و مثبت است.

هرچند او، این افراد را بیشتر از طبقه متوسط می‌داند و معتقد است: دقت در پایگاه طبقاتی این کنشگران بیانگر تعلق آنها به طبقه متوسط است. اگرچه طبقه متوسط در سالهای اخیر نزول داده‌شده است، نگاه نقد آمیز و مطالبه گر به لحاظ مدنی و اخلاق اجتماعی در این کنشگران مجازی وجود دارد. انسجام جمعی نیز به‌طور نسبی در آنها دیده می‌شود که میل به سازمان‌دهی دارند.

درعین‌حال، عکس گرفتن مردم با آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو، نگرانیهایی درباره رفتار مردم در استفاده از تکنولوژی به همراه داشت و با این سؤال همراه بود که چه می‌شود که عده‌ای در چنین شرایط ناگواری اقدام به سلفی گرفتن می‌کنند. سؤالی که دکتر علی انتظاری مدیر گروه جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی در پاسخ به آن می‌گوید: نبود امکانهای مناسب و کافی برای ارضای نیاز به دیده شدن موجب می‌شود برخی به دنبال ارضای این احساس حتی در بحرانهایی مانند فروریختن ساختمان پلاسکو باشند.

او با اشاره به این‌که باید امکانهای مختلفی برای ابراز وجود افراد از گروههای مختلف در جامعه وجود داشته باشد تا این نیازشان را برآورده کنند، می‌افزاید: اگر این راهها بسته باشد، در اَشکال نابهنجار خود را بروز می‌دهد که در مورد اخیر هم شاهد بودیم افرادی با آوار یا ساختمان در حال سوختن پلاسکو، عکسهای سِلفی می‌گرفتند. مسأله دیده شدن در جامعه، موضوع مهمی است و باید کانالهایی در جامعه وجود داشته باشد که همه افراد از همه اقشار به‌نوعی دیده شوند. البته این مسأله، مشکلات آن دسته از افراد با اختلالات روانی را که شاید حتی لذت می‌برند که با ساختمانی که در حال نابودی است، عکس سِلفی بگیرند، نفی نمی‌کند.

این جامعه‌شناس نظام آموزشی را نیز نقد کرده و معتقد است: نظام آموزشی ما تأکید عمده‌اش روی مباحث درسی است و فاقد کارگاههای آموزشی و کلاسهای فوق‌برنامه در مدارس است که می‌توانند در رفع این قبیل ناهنجاریها کمک کنند. اگر نظام آموزشی ما درست‌کار می‌کرد، شاید شاهد چنین صحنه‌های نابهنجاری نبودیم.

با تمام اینها، روزبه کردونی، پژوهشگر و تحلیلگر اجتماعی نیز درباره رفتار مردم بعد از فاجعه پلاسکو معتقد است: فروریختن ساختمان پلاسکو از ابعاد مختلف قابل بررسی است اما این موضوع دو بعد بسیار مهم دارد؛ اول حماسه فداکارانه و شجاعانه مردان بی‌ادعای آتش‌نشان و دیگری فضای گسترده همدلی و همیاری ملی است.

او با اشاره به این‌که حادثه پلاسکو، در کنار تمام تلخیهایی که داشت، به جلوه‌گاه همدلی و همیاری ملی تبدیل شد و یگانگی ایرانیها با همدیگر را به نمایش گذاشت، اشاره می‌کند: آتش‌نشانان گمنام بی‌آن‌که خود بدانند در مردمی که نمی‌شناختند، همدردی، همدلی و همیاری عمیقی برانگیختند و حادثه پلاسکو باعث نزدیکی ایرانیانی شد که ثابت کردند از محنت دیگران بی‌غم نیستند. این همدلی ملی را باید پاس داشت و آن‌ را پشتوانه اصلاح برخی سیاستها، رویه‌های اجرایی، غفلتها، قصورها و تقصیرهایی قرار داد که عامل بروز چنین حوادث فاجعه‌ باری می‌شوند.
منبع: خبر آنلاین


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۶۰
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *