مدیریت شهری و ارزیابی جایگاه آن در قوانین

دسته: حقوق شهری و شهرداری
بدون دیدگاه
دوشنبه - ۱۱ بهمن ۱۳۹۵


مدیریت شهری و ارزیابی جایگاه آن در قوانین

مدیریت شهری و ارزیابی جایگاه آن در قوانین

 

%d9%85%d8%af%db%8c%d8%b1%db%8c%d8%aa-%d8%b4%d9%87%d8%b1%db%8c-%d9%88-%d8%a7%d8%b1%d8%b2%db%8c%d8%a7%d8%a8%db%8c

مهسا سادات شریفی

هر جامعهای، تعریف ویژهای از مدیریت شهری دارد. که این تعریف وابسته به حقوق اساسی و قوانین است.

تعاریف مختلف و متفاوتی برای مدیریت، ارائه‌شده است که برخی از آنها، عبارت‌اند از:

مدیریت، هماهنگ کردن منابع انسانی و مادی برای نیل به اهداف است.

مدیریت، انجام دادن کارها، به‌وسیله و از طریق دیگران است.

اگر مدیریت، به درختی تشبیه شود که شاخه‌های گوناگونی، مانند مدیریت صنعتی، مدیریت مالی و چون اینها، دارد، یکی از شاخه‌های جدید این درخت، مدیریت شهری است. روشن است که مشخصات و ساختار نهادهای قانونی اداره‌کننده شهر، از کشوری به کشور دیگر، تفاوت دارد و هر جامعه‌ای، با توجه به ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود، تعریف یا تلقی ویژه‌ای از مدیریت شهری دارد.

معیار‌های شناسایی شهر، از گونه‌های غیر خود، به‌طورمعمول، میزان جمعیت، شغل غالب مردم ساکن، وجود شهرداری و مواردی این‌گونه بوده است. امروزه، شهرها، از دو جنبه، اهمیت یافته‌اند: یکی، به‌عنوان مرکز تجمع گروه عظیمی از مردم و دیگری به‌عنوان عمده‌ترین بازیگر نقش اقتصادی، در کل اقتصاد ملی. ازاین‌رو، باید به مسایل و مشکلات آنها، توجه بیشتر و دقیق‌تر کرد؛ زیرا در حالتی که برنامه‌ریزی دقیق و درست، سبب رشد اقتصادی، تثبیت سیاسی و افزایش مشارکت شهروندان در امور شهرها می‌گردد، شکست در حل مشکلات و مسایل شهری، سبب رکود اقتصادی، نارضایتیهای اجتماعی و سیاسی، فقر، بیکاری و تخریب محیط‌زیست خواهد شد.

ترکیب مدیریت و شهر، مفهوم ساماندهی به امور مربوط به برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل، در محدوده شهر را تداعی می‌نماید. مفهومی که در کشور‌های مختلف به دلیل ساختار‌های سیاسی و رویکرد‌های اقتصادی، نهاد‌های متفاوتی را با الگو‌های متفاوتی در خود درگیر می‌سازد.

تحلیل مفهوم شهروندی و ارزیابی جایگاه آن در قوانین و مدیریت شهری کشور

تحولات ساختاری و کارکردی نظامهای اجتماعی و سیاسی باعث ایجاد بسترهای متفاوتی در اداره امور شهرها شده است. شکل‏بندی و نقش دادن به بازیگران متفاوت عرصه شهری ازجمله دولت، مردم، نهادهای‏ مدنی و قانون‏گذار باعث شده است تا وظایف و تکالیف متقابل و دوسویه بین شهروندان و اداره‏کنندگان‏ امور در سطوح ملی و محلی پدید آید. شهرها به‌عنوان مراکز سکونتی دارای کالبد و کارکردهای متفاوتی‏ هستند. شکل‏گیری عناصر کالبدی در شهرها و ایفای نقشهای متعدد نیز به وسیله بازیگران عرصه سیاسی‏ و اجتماعی کشور رقم می‏خورد، اما اداره امور شهر و رسیدگی به خواستها و انتظارات شهروندان، نیازمند وجود بسترها و زمینه‏هایی است که به توان در پرتو آن به چنین خواستهایی پاسخ معقول و منطقی‏ داد. شهر، شهروند و مدیریت شهری به‌عنوان مفاهیمی هستند که ارتباط بسیار تنگاتنگ و نزدیکی با یکدیگر دارند. برقراری شرایط و زمینه‏های لازم برای تأمل بین عناصر مدیریت شهری که شامل‏ شهروندان، نهادهای اداره‏کننده شهر، شورای اسلامی و بخش خصوصی است نیازمند قرار گرفتن برمدار قانون‌مداراست. قانون‌مداری مبتنی بر تدوین قوانین و مقرراتی است که وظایف و تکالیف دوسویه شهروندان مدیریت شهری را روشن می‏نماید و هدف آن سامان‏بخشی به زندگی شهری و فعالیتهای‏ مدیریت شهری است. در این نوشتار سعی می‏شود ضمن تحلیل و تشریح مفهوم، پیشینه و خاستگاه‏ شهروندی جایگاه آن در قوانین و مقررات شهری کشور واکاوی شده و ارتباط آن با مدیریت شهری نیز تبیین گردد. منبع: پارسینه


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۳۰
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *