سفته و نحوه مطالبه آن
سفته و نحوه مطالبه آن
سفته و نحوه مطالبه آن
حتماً دیدهاید که سفته را در گوشه گوشه شهر در هر دکه روزنامهفروشی که بساط سیگار، سیمکارت اعتباری، شارژ موبایل و کارت اینترنت را پهن کرده است، میفروشند و این عبارت را که «سفته موجود است» خیلی جاها دیدهاید و لابد پیش خود فکر کردهاید که «عجب، سفته چه وسیله خوبی است که هرکس میتواند هرگاه اراده کند، آن را مثل نقلونبات بخرد و کارش را راه بیندازد» و بعد حتماً به این مسأله فکر کردهاید که سفته در مقابل چک، با سختیهایی که برای گرفتنش از سیستم بانکی دارد، چقدر به دردبخور است.
سفته سندی است که به موجب آن امضا کننده متعهد میشود تا مبلغی را در موعد معین یا عندالمطالبه در وجه حامل یا شخص معین یا به حواله کرد او بپردازند. سفته علاوه بر امضا یا مهر متعهد باید مشخصکننده مبلغ تعهد شده، گیرنده وجه و تاریخ نیز باشد.
مندرجات سفته
به موجب ماده ۳۰۸ قانون تجارت، سفته علاوه بر امضا یا مهر، باید دارای تاریخ و متضمن مراتب ذیل باشد: مبلغی که باید تأدیه شود با تمام حروف، نام گیرنده وجه و تاریخ پرداخت باید در سفته مشخص باشد. پس طبق ماده ۳۰۸ قانون تجارت، سفته علاوه بر مهر یا امضا باید دارای تاریخ باشد و علاوه بر این، طبق بند یک همین ماده، تعیین مبلغی که باید پرداخت شود، با تمام حروف ضروری است.
نام و نام خانوادگی گیرنده وجه، تاریخ پرداخت وجه، علاوه بر اینها، نوشتن نام خانوادگی صادرکننده، اقامتگاه وی و محل پرداخت سفته نیز ضروری است.
درصورتیکه سفته برای شخص معینی صادر شود، نام و نام خانوادگی او در سفته آورده میشود، در غیر این صورت به جای نام او نوشته میشود در «وجه حامل».
درصورتیکه نام خانوادگی یک شخص معین در سفته نوشته شود، این شخص طلبکار میشود و در غیر این صورت هر کسی که سفته را در اختیار داشته باشد، طلبکار محسوب میشود و میتواند در سررسید سفته، مبلغ آن را طلب کند و اگر سررسید درج نشود، سفته عندالمطالبه محسوب میشود و در سفته عندالمطالبه، صادرکننده باید به محض مطالبه، مبلغ آن را پرداخت کند اما اگر مندرجات قانونی در سفته قید نشود، آنگاه چه میشود؟ متأسفانه قانونگذار در فصل دوم باب چهارم قانون تجارت که مقررات مربوط به سفته را بیان میکند، به ضمانت اجرای عدم ذکر مندرجات مندرج در ماده ۳۰۸ اشارهای نکرده است.
سفته بدون نام
سفته بدون نام، حالتی دیگر از نحوه تنظیم سفته است. در این حالت، در تنظیم سند این امکان وجود دارد که بدهکار، سفتهای را که صادر میکند، بدون ذکر نام طلبکار به وی بدهد که در این صورت فرد میتواند یا خودش برای گرفتن در سررسید اقدام یا اینکه آن را به دیگری حواله بدهد.
عبارت حواله کرد در سفته به شخص دارنده این اختیار را میدهد که بتواند سفته را به دیگری منتقل کند ولی اگر حواله کرد، خطخورده شود، دارنده سفته نمیتواند آن را به دیگری انتقال دهد و تنها خود وی برای وصول آن اقدام کند، علاوه بر آنکه میتواند با پشتنویسی آن را به شخص دیگری انتقال دهد.
پشتنویسی سفته
پشتنویسی سفته مانند چک برای انتقال سفته به دیگری یا وصول وجه آن است. اگر پشتنویسی برای انتقال باشد، دارنده جدید سفته دارای تمام حقوق و مزایایی میشود که به آن سند تعلق دارد. انتقال سفته با امضای دارنده آن صورت میگیرد. همچنین دارنده سفته میتواند برای وصول وجه آن به دیگری وکالت دهد که در این صورت باید وکالت برای وصول قید شود.
سقف سفته
هر برگ سفته، سقف خاصی برای تعهد کردن دارد، مثلاً اگر روی سفتهای درجشده باشد «ده میلیون ریال» یعنی آن سفته حداکثر برای تعهد یک میلیون تومان دارای اعتبار است و با آن نمیتوان به پرداخت بیش از یک میلیون تومان تعهد کرد.
تکالیف دارنده سفته
اگر متعهد سفته در سررسید از پرداخت مبلغ مندرج در آن امتناع کند، دارنده سفته مکلف است به موجب نوشتهای که واخواست یا اعتراض عدم تأدیه نامیده میشود، ظرف مدت ۱۰ روز از تاریخ وعده سفته اعتراض خود را اعلام کند که برای واخواست به مجتمع قضایی مراجعه و نسبت به تنظیم و ارسال آن برای صادرکننده سفته اقدام میکند و از تاریخ واخواست ظرف مدت یک سال برای کسی که سفته را در ایران صادر کرده و مدت ۲ سال برای کسانی که سفته را در خارج از ایران صادر کردهاند، طبق مواد ۲۸۶ و ۲۸۷ قانون تجارت اقامه دعوی کند. درصورتیکه دارنده سفته به تکالیف قانونی خود اقدام نکند، حق اقامه دعوی علیه پشتنویس، ضامن پشتنویس را ندارد و از امتیازات اسناد تجاری بهرهمند نمیشود.
راههای وصول وجه سفته
برای وصول وجه سفته از ۲ طریق میتوان اقدام کرد.
از طریق اجرای اسناد رسمی: چون سفته از اسناد لازمالاجراست، درصورتیکه دارنده به وظایف قانونی خود عمل کرده باشد، میتواند علیه صادرکننده، پشتنویس و ضامن به اجرای اسناد رسمی واقع در اداره ثبت مراجعه و تقاضای توقیف اموال بلامعارض اشخاص فوق و وصول طلب خود را کند.
از طریق مراجع قضایی دادگستری: دارنده سفته با تقدیم دادخواست حقوقی علیه یک یا تمام مسؤولان سند تجاری اقامه دعوی میکند و درصورتیکه به محکومیت قطعی صادرکننده منجر شود و اگر اموالی از محکوم تحصیل نشود، میتواند به استناد قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی تقاضای بازداشت شخص محکوم را کند. منبع: تبیان