حقّ جدایی جبران ساز در پرتو رویه قضائی ملّی و منطقه‌ای

دسته: گزیده مقالات
بدون دیدگاه
شنبه - ۶ شهریور ۱۳۹۵


حقّ جدایی جبران ساز در پرتو رویه قضائی ملّی و منطقه‌ای

حقّ جدایی جبران ساز در پرتو رویه قضائی ملّی و منطقهای

 

 

نویسندگان: سید قاسم زمانی؛ علی نواری

چکیده

در خصوص جدایی یک‌جانبه در حقوق بین‌الملل معاصر، دیدگاه غالب این است که حقوق بین‌الملل دراین زمینه فاقد قاعده است و دراین نظم حقوقی، جدایی نه مجاز است و نه ممنوع. اگرچه عده‌ای از حقوقدانان بین‌المللی نیز با تأکید بر اصل احترام به تمامیت ارضی دول مستقل و حاکم، جدایی یک‌جانبه را نامشروع تلقّی نموده‌اند. دراین میان، رویکرد بینابینی و نسبتاً جدیدی مطرح‌شده است «دکترین جدایی جبران ساز» از سوی برخی از حقوقدانان بین‌المللی تحت عنوان که بر اساس آن، اگرچه حقوق بین‌الملل از اصل احترام به تمامیت ارضی دول مستقل و حاکم در جامعه بین‌المللی حمایت می‌نماید، لیکن در شرایط و اوضاع‌واحوالی خاص، یک دولت دیگر نمی‌تواند به تمامیت ارضی خود استناد جوید و اصل حقّ مردم در تعیین سرنوشت خود، براین اصل، اولویت پیدا می‌کند و جدایی بخشی از قلمروی سرزمینی یک دولت از جانب گروهی از مردم آن سرزمین، امکان‌پذیر می‌شود. مبنای حقوقی این استدلال، تفسیری است که از مفهوم مخالف بند مشروط مندرج در قطعنامه 2625، مجمع عمومی سازمان ملل متّحد شده است و چنین قیدی به‌صورت مشابهی در اعلامیه و برنامه اقدام وین نیز تکرار شده است. دراین مقاله تلاش شده است تا جلوه‌های حقّ جدایی جبران ساز در رویه قضائی ملّی و منطقه‌ای موردبررسی قرارگیرد.

کلیدواژگان: جدایی جبران ساز؛ حقوق بین‌الملل؛ حقّ مردم در تعیین سرنوشت خود؛ حقوق بشر؛ تمامیت ارضی

فصلنامه پژوهش حقوق عمومی؛ دوره 16، شماره 46، تابستان 1394


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۸۱
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *