حقوقدانان اهل قلم

دسته: حقوقدانان اهل قلم
بدون دیدگاه
یکشنبه - ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶


حقوقدانان اهل قلم

محمدرضا تجدّد

1352-1267

روزنامه نگار، مترجم، قاضی

خدمت ارزنده تجدد را به معارف کشور ترجمه‌ای می‌دانند که از فهرست ابن ندیم بغدادی در دو جلد انجام داده و در تهران به چاپ رسیده است. نقد مفصلّ دکتر یوسف حسین بکار منتقد اردنی به ترجمه مجدد نیز در خور یادآوری است.

تجدد در سال 1267 در عراق به دنیا آمده و به شیخ العراقین زاده معروف بوده است. همچنین وی تحصیلات خود را در کربلا و نجف به پایان رسانده بود. در تهران روزنامه تجدد را منتشر می‌کرد و از طرفداران انقراض قاجاریه به حساب می‌آمد. او مدتی نیز به دستور رضاشاه به زندان افتاد. امّا بعد از شهریور 20 در کابینه فروغی معاون وزیر فرهنگ و سپس معاونت وزارت دادگستری را بر عهده داشت. در سمت‌های قضایی نیز به مناصب مشهور دست یافته بود. ظاهراً سناتور مصطفی تجدد که مدتی در وزارت دادگستری شاغل بوده و سپس به اروپا سفر کرده و با تحصیل در رشته حقوق و اقتصاد و بازگشت به ایران به تأسیس بانک بازرگانی اقدام کرده است، فرزند صاحب ترجمه است. (ر.ک فرهنگ اعلام سخن و نادره کاران از ایرج افشار)

 

مصطفوی کاشانی

1359-1287

باستان شناس، نویسنده و حقوقدان

سیدمحمدتقی مصطفوی کاشانی در سال 1304 از دارالفنون به اخذ دیپلم نایل آمد و در وزارت معارف استخدام شد و در سال 1307 از رشته حقوق فارغ‌التحصیل شد. امّا یکسره به باستان‌شناسی روی آورد و به شعبه تحقیقات وزارت معارف منتقل شد و همراه باستان شناسان فرانسوی و آلمانی به حفاری در تخت جمشید پرداخت و آن گاه ریاست اداره کل تحقیقات و ریاست موزه ایران باستان را بر عهده گرفت و در همان حال از اعضای فعال انجمن آثار ملّی بود، او بیشتر دوران خدمت خود را در همسفری با باستان شناسان مشهوری مانند هرتسفلد، اشمیت، کامرون، گدار، پوپ، گِرشمن و رندن برگ گذراند و به غالب مناطق ایران سفر کرد. یکی از کتابهای او به نام اقلیم پارس توسط شارپ به انگلیسی ترجمه شد و در لندن به چاپ رسید. وی همچنین در 9 کنگره تحیقات ایرانی شرکت مؤثر داشت. تأسیس نشریه «گزارشهای باستان شناسی» از کارهای دیگر اوست. از تألیفات وی می‌توان به این عناوین اشاره کرد:

– ترجمه مقالات آثار ایران

– گزارشهای باستان شناسی در 3 جلد

– شرح اجمالی آثار تخت جمشید

– هگمتانه در آثار تاریخی همدان

– نگاهی به هنر معماری ایران

– امانت داری خاک

سرانجام زندگانی پر ثمر این حقوقدان باستان شناس در 22 تیرماه سال 1359 به پایان آمد.

(ر.ک: نادره کاران ایرج افشار، فرهنگ اعلام سخن دکتر حسن انوری و اثر آفرینان جلد پنجم.)

 

محمدمحیط طباطبائی

1371-1281 هـ.ش

شاعر، نویسنده، پژوهشگر، مورخ، روزنامه نگار و تحصیل کرده حقوق

همان‌گونه که از نام این دانشمند معاصر پیداست، دریایی بود از آگاهی و اطلاع، او را خود ساخته می‌دانند که هرچه داشته است از شاگردی در نزد خودش داشته است. محیط خود می‌گوید «درسی که به کار دنیا و آخرت بخورد نخوانده‌ام و مدرسه‌ای که قابل باشد ندیده‌ام، سه سالی عنوان محصلی شعبه ادبیات دارالفنون و مدرسه حقوق را داشتم و اگر اندکی به خواندن و نوشتن آشنایی دارم ربطی به مدرسه ندارد». با این همه اذعان به دانش گسترده محیط طباطبایی را از بسیاری شنیده‌ام. تا آنجا که او را چنین توصیف کرده‌اند: دانشمندی که زیاد می‌دانست. حوزه مورد علاقه محیط مسائل تاریخی و ادبی بود و در مجله محیط که خود منتشر می‌کرد به همین بخشها می‌پرداخت. مقاله‌های وی البته در روزنامه‌های معروف شفق سرخ، ستاره جهان، راهنمای کتاب و ایران چاپ می‌شد. محیط طباطبایی در دوران حیات علمی خود نقل محافل علمی بود و در بیشتر کنگره ها، همایشها، انجمنها و مجامع ایرانی و خارجی حضور برجسته‌ای داشت. همچنان که از پیش نوشتم محیط مدرک تحصیلی دانشگاهی نداشت. مع‌الوصف دانشگاه تهران در زمان ریاست پروفسور فضل‌اله رضا و به پیشنهاد دکتر عباس زریاب خویی مدیر گروه تاریخ از وی برای تدریس دعوت به عمل آوردند و محیط البته این دعوت را دیرهنگام توصیف کرده بود. امّا مع ذلک دانشگاه ملی به نشانه حق‌شناسی جامعه علمی کشور به وی دکترای افتخاری داد و در همان حال در اواخر عمر به عضویت فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز برگزیده شد. رایزنی فرهنگی در کشورهای هند، عراق، سوریه و لبنان از دیگر کارهایی بود که محیط در کنار معلّمی به آن تن داد. لازم به یادآوری است که وی در طول 21 سال مداوم برنامه مرزهای دانش را در رادیو ایران اداره می‌کرد و از آن طریق مردم فرصت یافتند که از اطلاعات گسترده محیط بهره مند شوند. نویسنده این مطلب نیز بارها محضر پربرکتش را در انجمن ادبی ایران و پاکستان درک کرده است و تا جایی که به یاد دارم سنگینی حضور او آشکارا بر انجمن سایه می‌افکند. سیدمحمدمحیط طباطبایی در سال 1281 در زواره اصفهان به دنیا آمد و در 27 مرداد 1371 در تهران درگذشت و برابر توصیه خود او، در برج طغرل کنار ابن بابویه در شهر ری به خاک سپرده شد.

 

حسن صدر

1364-1286

خطیب، روزنامه نگار، نویسنده، وکیل دادگستری

عمده شهرت حسن صدر به لحاظ این است که در عالم شغلی، وکالت دکتر محمد مصدق را در دیوان عالی کشور بر عهده داشته است و در عالم نویسندگی کتاب «علی مرد نامتناهی» را نوشته است. حسن صدر تحصیلات خود را در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به پایان برده است و رساله «حقوق زن در اروپا» پایان نامه او بوده است که بعدها به چاپ رسیده است. حسن صدر پس از شهریور 20 روزنامه قیام ایران را منتشر کرد و از طرفداران دکتر مصدق به شمار می‌رفت. کتابهای دیگر او عبارت‌اند از ویتنام جدید، الجزایر و مردان مجاهد، دفاع دکتر مصدق از نفت. همچنین در روزنامه آزادیخواه قیام ایران، شاهرخ مسکوب و محمدجعفر محجوب و جهانگیر بهروز با او همکاری می‌کرده‌اند. معاصرانش وی را خطیبی بلیغ، نویسنده‌ای توانا و حقوقدانی آگاه وصف کرده‌اند و گفته‌اند که هنگام سخنرانی شنونده را مسحور کلام خود می‌ساخته است. آنان همچنین از مقهور شدن حنجره طلایی او به وسیله سرطان افسوس خورده‌اند. ایرج افشار، شاهرخ مسکوب، پروفسور فضل‌اله رضا، دکتر جلال عبده، عبدالرحیم جعفری در آثار خود، حسن صدر را ستوده‌اند. صاحب این قلم نیز از نزدیک و در اواخر عمر صحبتش را درک کرده است، صحبتی که از طریق میکروفونی که به حنجره می‌گذاشت به شنونده می‌رسید. از دیداری که من با آن بزرگ داشتم چیزی به یادم نمانده است جز ضربه‌هایی برّنده که از تیغ صدایش بر رگ جانم می‌نشست، همان صدای دل نشینی که مخاطب خود را در روزگار میانسالی مسحور می‌ساخته است.

 

 

 


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۷۴
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *