جزییات مفصل قتل ستایش، دختر افغان

دسته: رویداد و حوادث
بدون دیدگاه
چهارشنبه - ۸ دی ۱۳۹۵


جزییات مفصل قتل ستایش، دختر افغان

جزییات مفصل قتل ستایش، دختر افغان

710001077

 نهساله بودم و سوم ابتدایی که پیکر دختری درست هم سن و سالم به اسم «حسنا» در خانههای نیمهکاره شهرکی دورافتاده در کرمانشاه پیدا شد، به دختر نهساله بارها تجاوز و سرش با کارد میوهخوری جداشده بود. این خبر وحشتناک همه شهر را گرفته بود، اولین بار بود که با واژههایی چنین مواجه میشدم و جزء جزء آنها در سرم حکشده است؛ سه کارگر ساختمانی متجاوزان به حسنا و قاتلان او بودند که با کمک خیرینی که دیه آنها را تقبل کردند، سه مرد متجاوز به دار آویخته شدند. نقاط حساس شهری همیشه بستر چنین حوادثی هستند که تا عمق جان هر انسانی را درگیر میکند.

از جنایات اصغر بیجه در پاکدشت ورامین بیش یک دهه گذشته است، بر اساس مستندات بیجه به 17 کودک تجاوز کرد و آنها را به قتل رسانده و پایانش جوخه دار بود. دیگر سالهاست پیکر بیجه با خاک یکی شده است، اما هنوز ورامین و مناطق اطرافش پرحادثه و غمبارند. حالا شبکه‌های اجتماعی مملو از غم تجاوز به دخترکی 6 ساله به نام ستایش هستند، ستایشی که در عکسهایش لبخندی کودکانه و بدون دندان دارد؛ ستایش افغانستانی است و البته زاده ایران، در همین زیر گوش تهران «ورامین» و منطقه خیرآباد به دنیا آمده است. بسیاری در شبکه‌های اجتماعی معتقدند که خبر درگذشت او آن‌طور که باید در رسانه‌ها بازتاب نداشته است.

ستایش بیست و دوم فروردین گم می‌شود و پدر و مادرش که اهل افغانستان هستند، همه‌جا را به دنبال دخترک زیرورو می‌کنند، پلیس هم ردی از دخترک نمی‌یابد. تا این‌که فردای روز گم‌شدن ستایش، پلیس می‌گوید ردی از او گرفته است؛ اما پدر ستایش با پیکر آسیب‌دیده دخترش مواجه می‌شود، پسر 17 ساله همسایه، ستایش را بعد از تجاوز با چاقو به قتل می‌رساند و پیکرش را در وان حمام می‌اندازد و رویش اسید می‌ریزد؛ شبیه صحنه‌ای از سریال «بری کینگ بد» که همراه با سی‌دی شهرزاد در سوپرمارکتهای شهر به فروش می‌رسید. پسر 17 ساله در از بین بردن جنازه موفق نیست و از دوستش کمک می‌خواهد و این دوست هم پدرش را در جریان می‌گذارد و خبر به پلیس و کلانتری محل داده می‌شود و حالا پسرک دستگیرشده است. در برابر حزنی که در صدای پدر ستایش موج می‌زند، هزاران کوه اندوه کم است، چند بار زنگ می‌زنم و گوشی تلفن دست اقوامش جابه‌جا می‌شود تا پسرعموی ستایش قبول می‌کند چندکلمه‌ای با پدر ستایش حرف بزنم. می‌گوید: «یک روز کامل از ستایش خبری نبود، دولت و خودمان پیگیر شدیم، اما خبری از او نشد تا این‌که فرداش پلیس خبر داد که از او خبردارند. ستایش را پسرک همسایه ما دزدیده بود».

بغض در صدایش می‌شکند، اما ادامه می‌دهد: «همسایه بودیم، می‌شناختیمشان، ارتباطمان اما چندان زیاد نبود، می‌دیدمش که به مدرسه می‌رود، مادرش هم با همسرم سر کوچه جمع می‌شدند؛ اما از بعدازاین اتفاق آنها را ندیده‌ایم. البته هنوز پایمان را توی خانه‌ خودمان نگذاشته‌ایم و خانه اقوامیم تاکمی آرام شویم. همسرم و چهار فرزند دیگرم هم خیلی ناراحت هستند، اما منتظریم ببینیم چه می‌شود. از همه‌کسانی هم که به دیدار ما آمدند و پیگیر شدند ممنونیم».

  واکنش جامعه و نظریات تخصصی:

کتایون افرازه از اعضای جمعیت امام علی و از فعالان اجتماعی منطقه قرچک و ورامین است، او می‌گوید این جمعیت نزدیک به یک سال و نیم است که در منطقه داودآباد خانه‌ای ایجاد کرده است، داودآباد فاصله کمی با خیرآباد محل زندگی ستایش دارد. او درباره نبود امنیت در این مناطق می‌گوید: قرچک و ورامین دو قسمت تهران است که خانواده‌های افغان زیادی آنجا زندگی می‌کنند. چون خانواده‌های افغان برای کار به شهرهای بزرگ می‌آیند و به دلیل نداشتن استطاعت مالی کافی در حاشیه‌ها ساکن می‌شوند. امنیت در این محله‌ها بسیار کم است، بچه‌های محروم از تحصیل زیادی در این مناطق هستند که جمعیت تلاش می‌کند به آنها خدمات آموزشی و درمانی ارائه بدهد. بیشتر این بچه‌ها خانواده‌های آسیب‌دیده‌ای دارند که درگیر اعتیاد هستند و فضای ناامن این مناطق چنان است که خانه‌ جمعیت با این‌که در مقابل کلانتری است اما چندین بار مورد دستبرد قرارگرفته است. این مناطق به‌شدت نیازمند کار فرهنگی ریشه‌ای هستند و همراه باکار فرهنگی باید قوانین خاصی در این مناطق گذاشته شود و امکانات به آنها داده شود؛ در این مناطق بچه‌ها در سنین پایین ازدواج می‌کنند، کنترلی بر بارداری خود ندارند و آموزشی هم برای حمایت از فرزندان خود ندیده‌اند.

این خبر قلب خیلیها را فشرده است، از وکلایی گرفته که اعلام آمادگی کرده‌اند که بدون دریافت پول وکالت خانواده ستایش را بر عهده بگیرند تا کاربرانی که در شبکه‌های اجتماعی عکس خود را به چهره خندان ستایش تغییر داده‌اند و تا مطالبی که با هشتک ستایش قریشی، مهاجر افغانی، من ستایش هستم، عدالت برای ستایش، ورامین و غیره در شبکه‌های اجتماعی منتشرشده است.

کاربران در شبکه‌های اجتماعی مواضع‌ مختلفی در برابر این خبردارند، برخی به این موضوع اشاره دارند که چرا باید ورامین همیشه بستر این اتفاقات ناگوار باشد؟ برخی هم از قوه قضاییه می‌خواهند که عدالت را در حق خانواده ستایش تمام کند.

برخی از واکنشهای توییتری به خبر درگذشت ستایش به این شرح است: «فعالان مدنی، کجا هستند که از ستایش چیزی بگویند؟»، «بحث اعدام متهم که میاد یه عده پرچم حقوق بشر دست می‌گیرن که متهم زیر سن قانونی بوده! ستایش»، «چه حالی دارن اون خانواده الان؟ هم‌چین فاجعه‌ای گریه داره. مردن داره ستایش»، «مسأله وحشتناک اینه که چه اتفاقی توی جامعه ایران در حال رخ دادنه که یک بچه ١٧ ساله دست به یک چنین جنایتی میزنه»، «باید ترسید ستایش»، «وقتی عکس ستایش قریشی رو می‌بینم، بیشتر از هر چیزی احساس ترس می‌کنم. جهان چه جای وحشتناکی شده.»، «من با اعدام مخالفم اما اعدام مصنوعی باید برای این پسربچه‌ شرور انجام بشه تا درس بگیره، هرچند دیگه ستایش زنده نمیشه…»، «اجرای تجاوز و قتل دختر 6 ساله دردناک و اسفبار هست اما وحشتناک‌تر و دردناک‌تر بی‌تفاوتی جامعه به این خبر هست…»

امیر:17 ساله. از خانواده‌ای به‌ظاهر آرام. پدر کارمند بازنشسته و به شهادت اهل محل “امیر” همیشه پسری سربه‌زیر و آرام بوده است. در روز حادثه ظاهراً مهمان‌دار هم بوده‌اند. خواهر و فرزندان او و ستایش هم به همین بهانه وارد خانه آنها می‌شود. بازی با خواهرزاده‌های امیر!

ستایش:6 ساله از هموطنان افغان. در ایران متولد و به شش‌سالگی رسیده است. پدر کارگر ساختمان. خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنند به‌زور به 60 متر مساحت می‌رسد؛ و نیز خانه‌های اطراف آنها. محله‌ای پرجمعیت.

در ابتدای امر تنها خبرگزاریها و صفحات مجازی مربوط به افغانستان این خبر را پوشش داده و بعدازآن گلایه‌های آنها از ناامنی و چگونگی این اتفاق را بررسی و اطلاع‌رسانی کردند. پس‌ازآن هموطنان خود ما نیز در صفحات و نظرات خود نسبت به این اتفاق ابراز انزجار و ناراحتی کردند و با هموطنان افغان اظهار همدردی نمودند.

آن‌چه که محتمل به نظر می‌رسد، این جنایت با نقشه قبلی نبوده است. چراکه اگر این‌طور بود، امیر آن‌چنان دستپاچه و مضطرب از دوست خود کمک نمی‌خواست. معمولاً قتلهای بدو ن انگیزه قبلی، این‌چنین فجیع و دردناک اتفاق می‌افتد، چراکه قاتل سعی بر آن دارد که از جرم و جنایت و مقتول چیزی باقی نماند. اسید، سوزاندن، روشهای دردناکی که قلب هر انسانی را می‌خراشد.

پس امیر در جایگاه قاتلی حرفه‌ای نیست. این جنایت قطعاً معلول و نتیجه پیوستن عواملی ست که امیر تنها به وجود آورنده آن نبوده است. گرچه که امروز انگشتهای نشانه به سمت او و خانواده‌اش همچون پیکانی تیز نشانه رفته است.

موضوعی که در این مجال باید مورد تحلیل و بررسی جدی به لحاظ روان‌شناختی قرار بگیرد، علل و عوامل ایجاد خشونت در امیر به‌عنوان عامل قتل و نیز بررسی چگونگی آموزش به فرزندان در خصوص برقراری ارتباط با جامعه و اطرافیان. چیزی که شاید ستایش شش‌ساله از آن مهارت محروم بوده است.

خشونت به هر عملی که به‌طور عمدی به‌منظور واردکردن آسیب به دیگران انجام گردد، اطلاق می‌شود. اعمال خشونت‌آمیز معمولاً شامل ستیزه‌جویی، تجاوز به عنف، سرقت و دیگر کشی ست.

جالب‌توجه است که بر اساس آمار مردان بیش از زنان قربانی اعمال خشونت‌بار می‌شوند که شاید از نگاه بیرون خلاف این آمار مورد انتظار باشد.

بر اساس کتابچه تشخیصی DSM اختلالات روان‌پزشکی که بیش از همه با خشونت همراه هستند عبارتند از: اسکیزوفرنیا و اختلال دوقطبی به‌خصوص در فاز مانیا یا شیدایی بیماری، مسمومیت با الکل و داروها، ترک الکل، اختلالات شخصیت که باخشم و ضعف کنترل تکانه مشخص می‌شود، نظیر اختلال شخصیت مرزی و ضداجتماعی و در آخر اختلالات شناختی.

سابقه اعمال خشونت‌بار در فرد انجام دهنده عمل باید بررسی شود، چراکه بهترین عامل پیش‌بینی این‌گونه رفتارها در آینده است.

لازم به ذکر است که به‌حکم دادگاه، قاتل ستایش به بیمارستان روانی رفت. وکیل وی احتمال می‌دهد که قاضی اجرای احکام کانون اصلاح و تربیت دستور اعزام امیرحسین به بیمارستان روانی را صادر کرده باشد. البته هنوز از وضعیت موکلش در بیمارستان خبری ندارد و به خانواده‌اش هم اجازه ملاقات نداده‌اند. منبع: عصر ایران فراتاب افکارنیوز


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۲۴۱
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *