تنبیه بدنی با شیلنگ در یکی از مدارس شهرستان برخوار!

دسته: رویداد و حوادث
بدون دیدگاه
چهارشنبه - ۱۵ دی ۱۳۹۵


تنبیه بدنی با شیلنگ در یکی از مدارس شهرستان برخوار!

تنبیه بدنی با شیلنگ در یکی از مدارس شهرستان برخوار!

292581881

یک حادثه:

مدیر یکی از دبستانهای حبیبآباد اقدام به تنبیه بدنی دانش آموزان کرده که اعتراض جدی والدین آنها را در پی داشته است.

به نقل از چشم برخوار، هرازگاهی از گوشه و کنار خبرهایی از تنبیه‌های شدید بدنی دانش آموزان توسط معلمان شنیده می‌شود که باعث ناراحتی و تأسف همه ما می‌شود، این مسأله از موضوعاتی است که هنوز در برخی مدارس شهرستان برخوار قابل‌مشاهده است.

باخبر شدیم مدیر یکی از مدارس ابتدایی شهر حبیب‌آباد به نام «ا.م» به بهانه ننوشتن تکالیف، اقدام به تنبیه بدنی دانش آموزان با شیلنگ (لوله پلیکا) کرده که منجر به کبودی دستان دانش آموزان شده است.

یک منبع آگاه در توضیح این خبر به خبرنگار چشم برخوار، ضمن تأیید آن گفت: در یک کلاس تعداد ۲۹ نفره، ۲۰ دانش‌آموز با شیلنگ تنبیه بدنی شده‌اند.

والدین این دانش آموزان ضمن ابراز نارضایتی فراوان، خواستار رسیدگی سریع مسؤولان ذی‌ربط و برخورد با مدیر خاطی شده‌اند.

یک تحلیل:

سید بابک هاشمی نکو کارشناس آموزش‌وپرورش با اشاره به این‌که تشویق عبارت است از یک محرک خوشایند برای تقویت یک رفتار مطلوب و تنبیه یک محرک ناخوشایند برای اصلاح یک رفتار نامطلوب در تعلیم و تربیت است، گفت: در تعلیم و تربیت، تشویق و تنبیه در کنار هم نیاز است اما تنبیه بدنی خشن‌ترین و نامطلوب‌ترین روش تغییر رفتار است.

وی تأکید کرد:‌ تنبیه نباید به‌صورت بدنی باشد چراکه تنبیه بدنی آموزش خشونت و ترویج آن در اجتماع و کلاس درس است و می‌توان روشهای مؤثر دیگری را برای از بین بردن رفتار نامطلوب به کاربرد.

این کارشناس آموزش‌وپرورش گفت:‌ یکی از روشهای جایگزین تنبیه بدنی، بی‌توجهی به رفتار دانش‌آموز است و معلم می‌تواند با بی‌توجهی رفتار نامطلوب را از بین ببرد. روش دیگر محروم کردن از تشویق است به‌عنوان‌مثال معلم ورزش دانش‌آموز را به دلیل رفتار نامطلوب از زمین‌بازی محروم کند، جریمه و جبران کردن نیز از دیگر روشهای جایگزین تنبیه بدنی است.

هاشمی نکو عنوان کرد:‌ تمام معلمانی که در آموزش‌‌وپرورش استخدام می‌شوند، دوره‌های تربیت‌معلم را طی نکرده‌اند. معلمان حق‌التدریس یا قراردادی که برای کارهای دفتری به کار گرفته‌شده‌اند پس از طی تحصیلات دانشگاهی بدون گذراندن دوره‌‌های تربیت‌معلم به کلاس درس وارد شدند، این افراد دوره‌های لازم را برای تربیت‌معلم طی نکرده‌اند.

وی ادامه داد:‌ اگر معلم از طریق دانشگاه فرهنگیان جذب شود در طول دوران تحصیل با تعلیم و تربیت اسلامی، روانشناسی تربیتی، روانشناسی رشد و فنون اولیه معلمی و تعلیم و تربیت آشنا می‌شود؛ اما گاه ممکن است با یک مصوبه مجلس هزاران نفر به آموزش‌وپرورش وارد شوند که آموزشهای صحیح را ندیده‌اند و با یک دوره آموزش ضمن خدمت نمی‌توانند معلم شوند. این کارشناس آموزش‌وپرورش تأکید کرد:‌ گزینش معلم باید تخصصی‌تر شود و به‌جز صلاحیتهای اخلاقی و اعتقادی به صلاحیتهای عمومی و تخصصی توجه بیش‌تری شود یعنی در رشته‌ای که قرار است فرد استخدام شود صلاحیت عمومی، میزان آشنایی با روانشناسی تربیتی و صلاحیتهای تخصصی رشته مورد تدریس مدنظر قرار بگیرد.

از سالها پیش در آموزش‌وپرورش بحث داغی جریان دارد که «محور» آموزش‌وپرورش چیست؟ آیا مدرسه، «محور» است یا معلم یا وزیر یا کتاب و…؟ این بحثها انحرافی است. معلم و ناظم و مدیر و مربی و وزیر و… برای آموزش و تربیت دانش آموزان استخدام‌شده‌اند و برای این کار حقوق می‌گیرند. عوامل آموزش‌وپرورش اگر با اصول اولیه تعلیم و تربیت آشنایی داشته باشند، می‌دانند که غایت، هدف و مقصد آموزش‌وپرورش دانش آموزان هستند.

همه عناصر از وزیر تا سرایدار مدرسه اعتبار خود را از دانش آموزان می‌گیرند. هر بحثی که به‌جز دانش‌آموز، عنصر دیگری را در آموزش‌وپرورش محور و اصل‌کاری بداند، انحرافی است؛ اما هرم اعتبار وارونه شده، در اغلب مدارس، دانش‌آموز موجودی ترس‌خورده است. تنبیه بدنی هرچند در مدارس ممنوع است، اما به شکلهای مختلف انجام می‌شود.

دلایل تنبیه بدنی

دلایل تنبیه بدنی متنوع‌اند. حداقل سه علت عمده برای تنبیه بدنی وجود دارد:

1-اعتقاد به آثار تربیتی تنبیه بدنی بر اساس برخی باورهای کهنه و غلط

2- حفظ اقتدار معلم و کارکنان مدرسه از طریق قدرت‌نمایی در مقابل دانش‌آموز

3- توانایی نداشتن معلمان و عوامل اجرایی مدرسه در مدیریت خشم و جلوگیری از تبدیل آن به پرخاشگری. بیش‌تر معلمان و ناظمها و مدیرانی که دانش آموزان را کتک می‌زنند، تنبیه بدنی را ابزار «روکم‌کنی» و قدرت‌نمایی مقابل دانش آموزان می‌دانند و از تنبیه بدنی به‌عنوان راهی برای تثبیت اقتدار خود استفاده می‌کنند. برخی هم توانایی مهار خشم خود را ندارند و خشم مدیریت نشده آنها به شکل پرخاشگری ظاهر می‌شود. این گروه از معلمان می‌گویند: «از کوره دررفتم… دست خودم نبود… نمی‌دانم چرا این اتفاق افتاد.»

گستردگی تنبیه بدنی در مدارس چقدر است؟

تنبیه بدنی فقط در شرایطی که به قتل یا جرح دانش‌آموز منجر شود و مدیر و ناظم و رئیس منطقه نتوانند با واسطه‌گری و ریش‌سفیدی قضیه را حل کنند به رسانه‌ها کشیده می‌شود.

اداره کل ارزشیابی و رسیدگی به شکایات آموزش‌وپرورش هم تاکنون آماری در مورد فراوانی و گستردگی این پدیده منتشر نکرده است؛ اما دانش آموزان زیادی می‌توان پیدا کرد که تجربه‌ای شخصی یا مشاهداتی از تنبیه بدنی دارند. برخی معلمان می‌گویند جرئت نداریم یک تلنگر به دانش‌آموز بزنیم رسانه‌ها جوسازی می‌کنند. تلنگر یعنی چه؟ تنبیه بدنی این روزها معنایش دیگر چوب و فلک نیست. معلمان ترکه آلبالو در دست ندارند. سیلی زدن، پس‌گردنی، کشیدن مو، اردنگی، کشیدن گوش، هُل دادن و با کتاب و دفتر توی سر دانش‌آموز زدن، نمونه‌های آشنای تنبیه بدنی است.

نوعی از گفتمان صنفی و معیشت محور، رفتار معلم را در مدرسه تابع جبر شرایط مادی تعریف می‌کند. برخی می‌گویند: «کلاسهای شلوغ، دانش آموزان بی‌تربیت، گیرا نبودن مباحث درسی و مشکلات معیشتی معلم و… جبراً باعث می‌شود که معلم از کوره در برود و دانش‌آموز را کتک بزند. پس به‌جای معلم باید یقه دولت و سیستم را گرفت…» این نظر را به‌سادگی می‌توان رد کرد. در مدارس شلوغ حاشیه شهرها، معلمان بسیاری کار می‌کنند که دانش آموزان بی‌تربیت و درس نخوان را کتک نمی‌زنند. معلم، عامل بی‌اراده شرایط و جبر محیطی نیست.

معلم در تعریف پداگوژیکی، انسانی آگاه و باشعور و آموزش‌دیده است که قدرت تصمیم‌گیری و واکنش معقول دارد. اتفاقاً توانایی و مهارت معلم واقعی در چنین کلاسها و مدارسی خود را نشان می‌دهد. همه‌چیز به سلیقه معلم و ناظم برمی‌گردد. خندیدن، جنبیدن، حاضرجوابی، شوخ‌طبعی، حرف زدن، انجام ندادن تکلیف و درس بلد نبودن، برخی معلمان را خشمگین می‌کند و ادامه‌اش کتک زدن است و… در علوم تربیتی هیچ‌کدام از این موارد مستحق تنبیه نیستند. مدرسه یک بنگاه فرهنگی برای تربیت دانش‌آموز است. دولت از محل مالیات و منابع عمومی که متعلق به مردم است برای هر دانش‌آموز در سال حدود 2 میلیون و 500 هزار تومان هزینه می‌کند. معلم، مدیر و ناظم، رئیس منطقه، مدیرکل و وزیر حقوق می‌گیرند که به دانش‌آموز خدمت کنند. آموزش‌وپرورش مثل هر بنگاه اقتصادی دیگری و البته با ملاحظات تعلیم و تربیتی، یک بنگاه مشتری محور است.

این‌که ناظم در مدرسه دانش‌آموز را کتک بزند مثل این است که کارکنان یک رستوران مشتریان را به دلیل تفاوت ذائقه کتک بزنند، مثل این است که پزشک به بیمارش، به دلیل بیمار شدن آمپول هوا تزریق کند. مثل این است که مأمور آتش‌نشانی خانه‌های مردم را به آتش بکشد و…. می‌توان سیستم را مقصر دانست. می‌توان دولت را مقصر دانست. می‌توان جبر شرایط را به‌عنوان مقصر معرفی کرد. این حرفها کاملاً بی‌ربط نیست. اما آن‌کس که دانش‌آموز را زیر ضرب می‌گیرد انسانی صاحب‌اختیار و شعور و اراده به نام معلم، معاون مدرسه، مدیر و در مواردی سرایدار مدرسه است. به این فرد باید گفت که تنبیه بدنی دانش‌آموز ازنظر اخلاقی، انسانی، اداری و قانونی جرم است. منبع: باشگاه خبرنگاران جوان روزنامه ایران


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۱۰۰
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *