ترس از چه چیز
ترس از چه چیز
سید روح الله مصطفی نژاد موسوی – رئیس شعبه 102 کیفری دو دماوند
مطمئنم قضات آنقدر که در خلوت خود به حق الله و حق الناس هایی که از زیر دستشان در رفته است فکر می کنند از چیز دیگری نمی ترسند . وجهه و سابقه مذهبی قوی قضات نیز به این امر دامن می زند .
من از قانون می ترسم . نه از قانون . از روزی که خود در برابر مجری قانون بایستم . از روزی که مجبور باشم بخاطر تخلفی که انجام داده ام در پیش دادیار انتظامی پاسخگو باشم .
من از آبرو می ترسم . از روزی که بهخاطر کارهای انجام داده یا انجام ندادهام بازخواست بشوم .
من از روزی می ترسم که در معرض تهمت قرار بگیرم . و نتوانم به دلایل شغلی از حیثیتم دفاع کنم .
من از بی پولی می ترسم . بی پولی درد بی درمانی است که درمانش فقط همان پول است و در صورت نبودش اوقاتم تلخ و درهم است .
من از شرمندگی در پیش زن و بچه و دوستان و آشناها می ترسم .
من از روزی می ترسم که دیگر قاضی نباشم . روزی که مجبور باشم ردای قضاوت را از تن به در آورده و با چند ماه از جیب خوردن به کسوت وکالت در بیایم و این وسط آزمایش عدم اعتیاد هم باید بدهم .
و نهایت اینکه من از روزی می ترسم که گیر یک قاضی مثل خودم بیافتم . روزی که آن قاضی بهجای توجه به حقوق متهم و شاکی و ارباب رجوع، به شان قضایی و عدم توجه من به آن، و به اجرای عدالت و انصاف و تدبیر قضایی خود خوانده معتقد باشد و قانون و من هر دو زیر دست و پایش له بشویم .
و اما برای فرار از تمام این ترس ها فقط و فقط به خدا پناه میبرم و به او می گویم که خدایا هیچ کس میان من و تو نیست و خود میدانی که فقط و فقط با تو معامله کرده ام . خود نگه دارم باش .