نگاهی به زندگینامه احمد متین دفتری( قسمت 3)
نگاهی به زندگینامه احمد متین دفتری( قسمت 3)
نگاهی به زندگینامه احمد متین دفتری( قسمت 3)
(1275-1350 ق)، حقوقدان، نویسنده و مترجم. نام پدرش در بعضى مآخذ محمود خان و در بعضى محمدحسین ذکرشده است، درحالیکه محمدحسین نام جد وى مىباشد. متین در تهران به دنیا آمد. در ششسالگی به لقب سابق پدرش، اعتضاد لشکر و به گفته خویش اعتضاد خاقان، ملقب شد و شغل پدر را که همان لشکر نویسی بود اختیار نمود. او بعدها ملقب به متینالدوله گردید. وى پس از اتمام تحصیلات ابتدایى، تحصیلات متوسطه را در مدرسهى آلمانى تهران به پایان برد و زبانهاى فرانسه و انگلیسى و آلمانى را آموخت. سپس به استخدام وزارت امور خارجه درآمد. متین دفترى، در 1305 ش، به وزارت دادگسترى وارد شد و پس از چندى به اروپا رفت و موفق به دریافت درجهى دکتراى حقوق گردید. وى در 13188 ش نخستوزیر شد.
متین دفترى در این زمینه در یادداشتهاى خود چنین متذکر شده است. «در اواخر دوره چهاردهم مجلس شوراى ملى در ایامى که اختلافات ایران و شوروى در آذربایجان برپاشده بود آقاى قوام به نخستوزیرى منصوب شد. ایشان قبل از تشکیل کابینه به این فکر افتادند که هیأت بزرگ و برجستهاى مرکب از بعضى رجال به مسکو اعزام دارند و آن موقع تصمیم نداشت شخصاً به این مسافرت برود لذا به اینجانب مراجعه و اظهار کرد میل دارم شما که در امور بینالمللى وارد مىباشید و تخصص در چنین مسایل دارید ریاست این هیأت را قبول و به اتحاد جماهیر شوروى مسافرت کنید و بعد براى اینکه این هیأت به دولت انتساب نزدیکتری داشته باشد تکلیف قبول وزارت مشاور را نمود و اینجانب همنظر به اوضاع باریک آن روز که در منتهاى وخامت و تیرگى بود با این نظر موافقت و مشغول مطالعه سوابق کارهاى مربوط به مأموریت مسکو گردیدم. روز 25 بهمن 1324 من و سایر اعضای کابینه به اعلیحضرت همایونى معرفى شدیم و فرمانى دایر بر وزارت مشاور من صادر گردید. مظفر فیروز و بعضى اشخاص دیگر که نقشههایى داشتند از شرکت من در کابینه نگران شده و یقین داشتند با بودن دکتر متین دفترى در کابینه عرصه بر آنها تنگ خواهد شد و نخواهند توانست قوام را هر طور بخواهند بگردانند. بدینجهت به قوام اینطور تلقین کردند که اگر دکتر متین دفترى چندى در دولت بماند کارها را قبضه خواهد کرد و جاى شما را خواهد گرفت؛ اما حقیقت این بود که عمال نفت جنوب میل داشتند کسانى به مسکو بروند که مورد اعتماد خودشان باشند و با دکتر متین دفترى مخالف بودند، براى اینکه از او در زمان نخستوزیرىاش صدمه خورده و براى انتقام هنگام اشتغال ایران به زندان متفقینش انداخته بودند و این نکته روزى به ثبوت رسید که در حبس متفقین از من استنطاق کرده بودند چرا در زمان نخستوزیرى به کمپانى فشار مىآوردى و مىخواستى امتیاز 1933 را ملغى کنى. دستنشاندگان مصطفى فاتح به قوام فشار آوردند که دکتر متین دفترى را به مجلس معرفى نکند. قوام که از هر طرف گرفتار عمال اجنبى شده بود بودن ذرهاى استقامت از آقاى سید محمدصادق طباطبایى رئیس مجلس شوراى ملى خواهش کرد که دکتر متین دفترى را ملاقات و به ایشان اطلاع دهند که فراکسیون حزب توده در مجلس مخالف شرکت ایشان در کابینه است و در موقع معرفى به مجلس جنجال برپا خواهند کرد چه خوب است از وزارت استعفا دهید.» متین دفترى باوجودی که عدهاى چون طباطبایى و سهامالسلطان و مظفر فیروز به او تکلیف استعفا کردند نپذیرفت و قوام نیز او را به مجلس معرفى نکرد. در انتخابات دوره پانزدهم که کلاً به دست حزب دموکرات قوامالسلطنه انجام گرفت متین دفترى یکى از نه کاندیداى دکتر مصدق براى مجلس بود. براى جلوگیرى از رویه حزب و بىطرفى در انتخابات متین دفترى بهاتفاق عدهاى از رجال در دربار متحصن شدند ولى این تحصن نتیجهاى نداد و انتخابات تهران مطابق میل قوامالسلطنه انجام گرفت. متین دفترى باوجودی که قوامالسلطنه و حزب دموکرات ازیکطرف و رزمآرا رئیس ستاد ارتش از طرف دیگر مخالف انتخاب وى به نمایندگى مجلس بودند در همان دوره از صندوق مشگین شهر سر درآورده و در زمره وکلاى دوره پانزدهم قرار گرفت. هنگام طرح اعتبارنامه او عباس نراقى وکیل کاشان و عضو فراکسیون دموکرات ایران که یکى از پنجاهوسه نفر محکومین تودهاى دوره وزارت دادگسترى متین دفترى بود به مخالفت پرداخت و یکى از وکلاى آذربایجان از او دفاع کرد. سرانجام اعتبارنامه او به تصویب رسید. متین دفترى براى ساقط کردن کابینه قوامالسلطنه دست به اقدامات دامنهدارى زد، نطق مفصلى راجع به جریان انتخابات تهران نمود. باید او را یکى از عوامل سقوط قوام بهحساب آورد. در 1328 شاه تصمیم به تشکیل مجلس مؤسسان و تغییر در قانون اساسى به نفع خود نمود. براى اینکه کار خود را موجه قلمداد کند عده زیادى از رجال صدر مشروطیت که در آن تاریخ حیات داشتند و همچنین تنى چند از رجال حقوقدان را به کاخ خود دعوت کرد و منظور و مقصود خود را براى تشکیل مجلس مؤسسان و تغییر مواد قانون اساسى مطرح کرد و سران قوم همه نظر شاه را تأیید کردند. تنها متین دفترى در آن جلسه به مخالفت پرداخت و شاه را از شبیخون زدن به قانون اساسى بر حذر داشت و سرنوشت شاه را با عاقبت محمدعلی شاه مقایسه نموده بود. سخنان متین دفترى در آن جلسه بهاندازهای تند و شدید بود که سرانجام شاه به او گفته بود «خفه شود فضولى نکن». اولین انتخابات مجلس سنا که توسط طبقه باسواد و به طریق دودرجهای انجام گرفت متین دفترى سناتور دوم تهران شد. در اوایل 1329 که شایعه نخستوزیرى سپهبد رزمآرا در اذهان قوت گرفت او به مخالفت برخاست و روزى که شاه فرمان نخستوزیرى او را توشیح کرد به ملاقات شاه رفت و از سوء تدبیر شاه در انتخاب رزمآرا و ظهور دیکتاتور جدید، شاه را مذمت و لعن و نفرین کرد. او به شاه گفته بود با این عمل جسد پدر خود را آتش زدى. در مجلس سنا در صف اول مخالفین رزمآرا قرار گرفت، باوجودی که دو برادرش از همکاران نزدیک رزمآرا بودند- سرتیپ دفترى ریاست شهربانى و دکتر عبدالله دفترى وزیر اقتصاد را بر عهده داشتند، متین دفترى با برنامه دولت بهشدت مخالفت کرد و طى سخنان طولانى از سناتورها تقاضا نموده که به او رأى اعتماد ندهند و رزمآرا با تلاش فراوان و برخوردارى کامل از حمایت شاه رأى اعتماد ضعیفى در مجلس سنا به دست آورد. ادامه دارد- برگرفته از کتاب: اثر آفرینان (جلد اول-ششم)