تکرار جرم و تأثیر آن بر جامعه
تکرار جرم و تأثیر آن بر جامعه
تکرار جرم و تأثیر آن بر جامعه
منصوره حسینی
مفهوم تکرار که معادل انگلیسی آن(Recidivism) و معادل عربی آن (عود) است به معنی سقوط مجدد است. دراین معنی تکرار جرم عبارت از بازگشت یک فرد به ارتکاب رفتار جنایی است، بعدازاینکه او به علت ارتکاب جرم پیشین محکوم، مجازات و به فرض اصلاحشده است. چنین پدیدهای همانگونه که مالتز به آن اشاره میکند بیانگر سلسلهای از ناتوانیها و کاستیهاست.
در مورد تکرار جرم در قانون مجازات اسلامی تعریفی ارائه نگردیده تنها در ماده 136 مقرر میدارد که: هرگاه کسی سه بار مرتکب یک نوع جرم موجب حد شود و هر بار حد آن جرم بر او جاری گردد، حد وی در مرتبه چهارم اعدام است.
تکرار جرم نشان از خطرناک بودن مجرم دارد و حاکی از آن است که بازپروری مجرم بهطور مؤثر صورت نگرفته است.
بهعبارتدیگر اگر با مجرمی که دوره مجازات وی پایانیافته است در جامعه برخورد مناسبی صورت نگیرد و فرایند باز اجتماعی شدن وی دقیق و کامل انجام نشود، انگیزههای بزهکاری در مجرم باقی میماند و باز مرتکب جرم میشود.
نظریهی برچسبزنی ادعا دارد که کلید فهم رفتار قانون شکنانه در نحوهی واکنش نهادهای اجتماعی از قبیل خانواده، مدرسه و دستگاه عدالت کیفری در برابر رفتارهای نابهنجار نهفته است. این گروههای اجتماعی انحراف را با ساختن قواعدی که تخطی از آنها زمینهساز انحراف است و با بکار بستن این قواعد در مورد افراد خاص و برچسب بیگانه زدن به آنها پدید میآورند. همینکه برچسب مجرم بودن از سوی افراد جامعه و خانواده برای فرد بکار برده میشود، برچسبهای دیگر را تحت شعاع قرار میدهد؛ بهگونهای که پسازآن، ممکن است چنین شخصی به خاطر افکار جامعه درباره مجرمان، بهسوی نقشهای مجرمانه کشیده شود.
نظریه نابهنجاری روی شیوهای که جامعه ساختاربندی شده و اینکه چگونه این ساختار در خدمت ایجاد انحراف در درون جامعه درمیآید، متمرکزشده است. نابهنجاری یا آنومی زمانی رخ میدهد که ازهمگسیختگی شدیدی بین هنجارها و اهداف فرهنگی و تواناییهای اجتماعی شکل یافته برای اعضای گروهها جهت دستیابی آنها وجود داشته باشد؛ بنابراین افراد ناامید، با شکست در بهکارگیری ساختارهای فرصتی قانونی، به راههای غیرقانونی برای رسیدن به اهدافشان روی آورده و مجدداً به سمتوسوی بزهکاری سوق پیدا میکنند.
نظریه معاشرت ترجیحی، رفتار بزه کارانه را در قالب تماس یا معاشرت با گروه یا محیطهای اجتماعی خاص بررسی میکند. اهمیت نظریهی معاشرت ترجیحی ازآنجهت است که تأثیرپذیری مخصوصاً در گروههای همسالان بسیار بالاست؛ بنابراین دوری بزهکاران از گروههای پرخطر موجبات جلوگیری از تکرار جرمشان را فراهم میآورد. یکی از این گروهها، محیط کانون و معاشرت با سایر مددجویان است که اغلب یادگیری شگردهای مجرمانه در بین گروههای افراد زندانی اتفاق میافتد.
علتهای بروز تکرار جرم را میتوان تحت عناوینی چون عوامل فردی، عوامل زیستی و عوامل روانی مؤثر بر تکرار جرم و همچنین عامل خانوادگی، نقش مراجع بازپروری، عوامل فرهنگی و اقتصادی بررسی کرد.
نقش مذهب، خانواده و موقعیت اقتصادی در پیشگیری از جرم بهطورکلی و پیشگیری از تکرار جرم، مورد تأکید قرارگرفته است. بهعنوانمثال هرچه اعتقاد فرد ازنظر مذهبی بیشتر و عمیقتر باشد، فرد تحت تأثیر آن کمتر به سمتوسوی تکرار جرم سوق داده میشود.
در مورد رویکردهای اصلاحی ناظر به تکرارکنندگان جرم میتوان به آموزش، درمان مجرمان مکرر، برنامههای انتقال (گذار) و نظارت فشرده و مشدد اشاره کرد.
منابع:
کانال تخصصی جامعهشناسی جنایی
تکرار جرم، غلامی، حسین، نشر میزان، 1390
مقاله بررسی عوامل مؤثر بر تکرار جرم و بازگشت مجدد به زندان در استان خراسان شمالی، کفاشی مجید، اسلامی عنایت
مقاله علل تکرار جرم در مددجویان کانون اصلاح و تربیت، میر سمیعی، سمیرا، میلانی، علیرضا، شماره 20، دوره ششم، 1392.