چه کسی مسئول تغذیه کودک است؟
چه کسی مسئول تغذیه کودک است؟
نگهداری کودک، هم «حق» و هم «تکلیف» پدر و مادر او است. بیشک تغذیه یکی از اولین و مهمترین نیازهای کودک برای رشد و نمو جسم است، سلامت و حیات کودک به آن بستگی دارد؛ بنابراین تغذیه کودک در درجه اول به عهده پدر و مادر است.
حق اولیه کودک
بر اساس قانون نگهداری و درنتیجه تغذیه کودک تا سن دوسالگی، هم وظیفه و هم حق مادر است؛ یعنی مادر از طرفی «باید» از فرزند نگهداری و او را تغذیه کند و از سوی دیگرکسی حق ندارد در این مدت کودک را از مادر جدا کند مگر بهحکم قانون. چون این حق قانونی مادر است که کودک خود را نگهداری و تغذیه کند. مگر اینکه این مسئولیت از مادر به علتی مثل جنون و یا مشکلات اخلاقی و یا ازدواج مجدد و از طریق قانونی گرفته شود. در این حالت هم نگهداری کودک بلافاصله به پدر منتقل میشود. البته باید دانست که حضانت فرزند (اعم از دختر و پسر) بعد از هفتسالگی به پدر منتقل میشود. البته بعد از هفتسالگی نیز اگر مصلحت کودک اقتضا نماید یا پدر نتواند منافع و مصالح کودک را تأمین نماید با تشخیص دادگاه فرزند به مادر
داده میشود.
اگر پدر و مادر کودک فوت کرده باشند و یا به علتی نتوانند از وی نگهداری کنند، تکلیف تغذیه و نگهداری از کودک با کیست؟
در این صورت نگهداری، هزینه زندگی و تغذیه کودک، بر عهده اجداد پدری و در صورت عدم وجود اجداد پدری بر عهده اجداد مادری است؛ اما در مورد نگهداری هم باید گفت بعد از پدر و مادر این امر در درجه اول به جد پدری کودک میگردد. البته قانونگذار حتی در مواردی که جد پدری هم زنده نباشد، با وضع مقرراتی در مورد وصی، قیم و تعیین یکی از نزدیکان دیگر طفل بهعنوان سرپرست و یا سپردن کودک به مراکز خاص نگهداری توسط دادگاه وضعیت کودک را ازنظر نگهداری و تغذیه روشن کرده است.
در صورت فوت هر یک از پدر یا مادر وی نگهداری و تغذیه طفل به عهده آنکه زنده است میباشد و در این مورد در صورت فوت پدر و زندهبودن اجداد پدری و مادر، مادر طفل مقدم بر اجداد پدری است و تا زمانی که مادر زنده است کسی نمیتواند طفل را از او بگیرد مگر بهحکم قانون. بنابراین پس از فوت پدر حضانت طفل با مادر است ولی هزینه نگهداری و تغذیه طفل را درصورتیکه جد پدری دارای توانایی مالی باشد میتوان از او گرفت.
اگر به علت کوتاهی پدر و مادر در تغذیه، کودک در معرض خطر قرار گیرد چه اتفاقی میافتد؟
هرچند قانونگذار در این مورد، بهطور مشخص از تغذیه کودک صحبت نکرده است، اما مقرر نموده است اگر در اثر عدم مواظبت، سلامتی کودکی که نگهداری او بر عهده پدر و مادر است در معرض خطر قرار گیرد، دادگاه باید تصمیم لازم را در مورد نگهداری از کودک بگیرد و ازآنجاکه سلامت جسمی کودک ارتباط مستقیم با تغذیه کودک نیز دارد کوتاهی در تغذیه طفل میتواند عدم مواظبت محسوب شود.
البته قانونگذار بعضی از مصادیق عدم مواظبت را هم برشمرده است:
-۱ اعتیاد زیانآور به الکل، مواد مخدر و قمار.
-۲ اشتهار به فساد اخلاق و فحشاء.
-۳ ابتلا به بیماریهای روانی با تشخیص پزشکی قانونی.
-۴ سوءاستفاده از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضد اخلاقی مانند فساد و فحشاء تکدی گری و قاچاق.
-۵ تکرار ضربوجرح خارج از حد متعارف.
هرچند عدم مواظبت تنها شامل این موارد نمیشود و برای رعایت حقوق کودک هر عمل دیگری را که باعث آسیب بهسلامت جسمی، روحی و اخلاقی کودک شود، میتوان از مصداقهای این قانون دانست.
چه کسانی میتوانند از دادگاه تقاضا کنند تا به عدم مواظبت از کودک رسیدگی کند؟
ازآنجاییکه کودک آسیبپذیر است و توان دفاع از خود را ندارد بنابراین هرکسی میتواند موارد عدم مواظبت از طفل و در معرض خطر قرار گرفتن او را به دادستان یا نمایندگان وی یا به کلانتریها و مراجع انتظامی که ضابطان دستگاه قضایی هستند اطلاع دهد و در حال حاضر و بهموجب قانون فامیل و نزدیکان کودک، قیم او یا دادستان این حق را دارند. بهاینترتیب اگر افراد دیگری نیز چنین امری را مشاهده کنند تنها بااطلاع دادن به دادستان میتوانند به پیگیری عدم مواظبت از کودک بپردازند. به نظر میرسد در این مورد بهتر است قانونگذار برای تأمین منافع کودک مقررات روشنی وضع کند تا پدر و مادر هر چه بیشتر احساس مسئولیت کنند.
اگر در اثر کوتاهی پدر و مادر و یا هر کس دیگری که نگهداری و تغذیه کودک به عهده اوست به کودک آسیبی برسد چه اتفاقی میافتد؟
هرچند قانونگذار بهطور مشخص در مورد تغذیه کودک صحبت نکرده است اما حضانت یا نگهداری کودک شامل تغذیه کودک نیز میشود و با تفسیر قوانین به نفع کودک میتوان به این نتیجه رسید که اگر در اثر کوتاهی پدر و مادر و یا هر کس دیگری که نگهداری کودک به عهده او است، آسیبی به کودک برسد و یا فوت کند میتوان وی را مورد بازخواست قرارداد و با توجه به آسیبی که به کودک رسیده است وی را به دیه و مجازاتهای دیگر مقرر در قانون محکوم کرد.
البته هرگاه دادگاه به این نتیجه برسد که در این کوتاهیها عمدی وجود داشته است و فرد مسئول از روی عمد و با آگاهی از نتیجه عدم تغذیه کودک، این کار را انجام داده است، حتی میتواند مجازات قصاص را برای مرتکب در نظر بگیرد. این مساله یعنی قصاص شامل پدر نمیشود لیکن حتی او هم باید دیه را بپردازد.
آیا مادر موظف است به کودک خود شیر بدهد؟
شیر دادن به کودک تکلیف مادر نیست، لیکن اگر نتوان کودک را به شکل دیگری تغذیه کرد، مادر باید کودک خود را شیر بدهد؛ و اگر از این کار امتناع کند دادگاه میتواند با تقاضای قیم و یا سایر نزدیکان کودک، مادر را به این کار ملزم کند و یا تصمیم دیگری بگیرد. (مثل سپردن کودک به شیرخوارگاه و یا فردی دیگر) البته باید دانست مادر در مقابل شیر دادن به طفل خود حق دارد از پدر کودک یا ولی قهری او درخواست اجرت کند.
آیا قانونگذار از مادر به خاطر شیر دادن و تغذیه کودک حمایت میکند؟
این مساله بهقدری برای قانونگذار دارای اهمیت بوده است که حتی در قانون اساسی هم به حمایت از مادران در دوران شیردهی و نگاهداری از فرزندان، اشارهکرده است. در ایران قوانین متعددی وجود دارد که نشاندهنده حمایت قانونگذار از مادران دارای فرزند خردسال است.
بدین ترتیب و بر اساس قانون مادران شاغل (چه مستخدم دولت و چه مشمول قانون کار) برای سه بار زایمان خود، شش ماه مرخصی دارد و تا ۲۴ ماهگی کودک میتواند از روزی یک ساعت مرخصی (بدون کسر مرخصی استحقاقی) برای شیردهی استفاده کنند.
بر اساس قانون، امنیت شغلی مادر باید در طول این مدت حفظ شود، پس نمیتوان مادر را در این مدت از کار خود اخراج کرد و یا او را از حقوقش محروم ساخت.
نتیجه:
حضانت (نگهداری) که شامل تغذیه نیز میشود حق کودک است و پدر و مادر موظف هستند فرزند خود را تغذیه کنند تا حیات و سلامتی وی تأمین شود و قانونگذار در این مورد از حقوق کودک دفاع میکند زیرا طفل بسیار آسیبپذیر است و توان دفاع از خود را ندارد به همین دلیل باید قانون از او حمایت کند. منبع:پایگاه آموزشی مهداد