چرا دانشجویان معتاد میشوند؟
چرا دانشجویان معتاد میشوند؟
چرا دانشجویان معتاد میشوند؟
اعتیاد به مواد مخدر از چالشهای بنیادی عصر مدرن است که در جامعه ما به علل مختلف به یکی از انحرافهای اثرگذار و بحرانزا تبدیلشده و از جمله بزرگترین و شایعترین آسیب اجتماعی به شمار میرود.
اعتیاد بلای خانمانسوزی است که پیامدهایی مانند سرقت، طلاق، جنایت و بزهکاری را یدک میکشد و هرساله هزاران نفر بهویژه جوانان را در دام خود گرفتار میکند. در این میان، تحصیل و ورود به دانشگاه هم نتوانسته سدی در مقابل این معضل بسازد و دانشجویان با علت و عوامل بسیاری همچون ناامیدی، چشم و همچشمی، دوری از خانواده، ارزانقیمت بودن مواد و … به این ورطه کشیده میشوند. «عبدالرضا رحمانی فضلی» وزیر کشور بهتازگی در نخستین نشست هماندیشی «اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر» در واپسین روزهای سال جاری، با ارائه آماری از وضعیت مصرف مشروبات الکی و اعتیاد در کشور گفت: «در محافل دانشگاهی نیز شاهد رشد اعتیاد هستیم. بدین ترتیب عدم ادامه تحصیل و یا صرف تحصیلکردگی نیز نمیتواند از عوامل ایجادکننده و یا مانع اعتیاد باشد. این در حالی است که ما حتی شاهد رشد اعتیاد در زنان نسبت به
مردان هستیم».
بر اساس اظهارات وزیر کشور در حال حاضر 1.5 میلیون نفر جمعیت کشور معتاد هستند. شهین مولاوردی، معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده نیز پیشتر بدون اشاره به آمار مشخصی گفته بود، 11 درصد دختران و 9 درصد پسران دانشجو در دانشگاههای دولتی به مصرف داروهای حاوی مواد مخدر اعتیاد دارند.
وی در خصوص وضعیت دانشجویان دانشگاههای غیردولتی توضیحی نداد.
به باور کارشناسان، اعتیاد دانشجویان به مواد مخدر از مسایل اجتماعی است که غفلت جامعه شناسان و محققان اجتماعی از آن و بیتوجهی حاکمان و سیاستگذاران کشور نسبت بدان عواقب خطرناکی را متوجه جامعه خواهد کرد.
«حسین باهر» جامعهشناس و بنیانگذار مکتب کنششناسی دبیر انجمن علمی روانپزشکان ایران ، به تشریح علل و عوامل گرایش دانشجویان به مواد مخدر، پیامد و طرحهای پیشگیری از آن پرداخت.
متن کامل این گفتوگو با شرح زیر است:
از نگاه شما، چرایی رواج یا به عبارتی علت گرایش دانشجویان به مواد مخدر چیست؟
باهر: سیگار، قلیان و مواد مخدر سنتی و صنعتی از جمله مسایلی است که امروزه، دانشجویان را گرفتار خودکرده است. عوامل بسیاری دستبهدست هم میدهد تا دانشجو در دوران تحصیل یا آغاز ورود به دانشگاه گرفتار دود و خماری و مصیبتهای بعد از آن شود. ناامیدی و ناامیدوار بودن به آینده یکی از شایعترین این عوامل است. دانشجویی که با تلاش بسیار و به این امید که جایگاه، احترام و شغل مناسب در انتظار اوست، از دیوار بلند کنکور عبور میکند و وارد دانشگاه میشود، هنگامیکه آرمانها را دستنیافتنی میبیند تمام تصور او از آینده دستخوش تغییر میشود.
پس برآورده شدن نیازهای مادی و شغلی، برای جلوگیری از اعتیاد دانشجویان به مواد مخدر کفایت میکند؟
باهر: در کنار عوامل مادی، روحی، روانی و خانوادگی هم تأثیر بسزایی در گرایش جوانان به ورطه اعتیاد دارد. چشم و همچشمی از دوستان و سایر دانشجویان، نخستین عامل تربیتی در این امر است.
دانشجویی که «نه» گفتن را در خانواده نیاموخته تا در موقع لازم برای مصون ماندن از انحرافها از آن استفاده کند، در دورهمیها، میهمانیها یا هر کار گروهی دیگری از عملکرد سایر دوستان تبعیت میکند.
البته باید گفت این جلبتوجه و چشم و همچشمی بیشتر به دختران مربوط میشود. دختری که از فضای خانواده و فشارهای فراوان دور شده است، برای اینکه بگوید من از غافله تمدن عقب نیستم، با سایر دوستان همراهی میکند.
از نگاه رفتارشناسی شما، علت غرق شدن دختران در فضای حاکم بر دانشگاه چیست؟
باهر: وقتی رفتارشناسی میکنیم درمییابیم فضای فشرده خانواده و جو آزاد بیرون در کنار پاسخ به غریزه عاملی برای تغییر رفتار دختران است. دختران به دلیل عاطفی بودن زودتر از پسران تحت تأثیر فضا قرار میگیرند. خانواده و جامعه هم فرصت ظهور یا حضور بهینه را برای زنان و دختران در عرصههای ورزشی، اجتماعی و اقتصادی فراهم نکرده است. درنتیجه در این خفقان، به عملکردهای زیرزمینی کشیده میشوند.
به غیر از عوامل چشم و همچشمی و جلبتوجه، چه عوامل دیگری درکشیده شدن دانشجویان به اعتیاد مؤثر است؟
باهر: به عواملی که یاد شد، در دسترس بودن و ارزانقیمت بودن مواد را هم باید افزود. جایی که مواد مخدری مانند هرویین از آرد ارزانتر است، دانشجو با کوچکترین تلنگر روحی روانی به سمت خماری کشیده میشود. از عوامل خارجی هم نباید غافل بود. به این معنا که دستهای بیگانه و اجنبی هم در این امر بیکار نمانده و میخواهند نیروهای فعال و مغزهای متفکر و مبتکر را خنثی کنند و به انحراف بکشانند.
تربیت خانوادگی تا چه میزان بر تأثیرپذیری دانشجو از سایر دانشجویان نقش دارد؟
باهر: در دوران کنونی، جو فراگیر جامعه تأثیر بیشتری بر تربیت فرزندان دارد و تربیت خانوادگی تأثیر کمی بر فرزندان و دانشجویان دارد. چرا که خانوادهها به دلیل مشکلات فراوان، درگیر امور و کارهای اقتصادی هستند و کمتر تسلط و کنترل بر رفتارهای فرزندان دارند.
همچنین اکثر دانشجویان از شهرهای دور و روستاهای دورافتاده وارد دانشگاهها در شهرهای بزرگ میشوند و تصور آنان بر این است که روی آوردن و تظاهر به این مسایل، آنان را مدرنیزه و باشخصیت میکند. دوری از خانواده باعث میشود که این افراد فضای باز غیرسیاسی پیدا کنند.
نادیده گرفتن ارزشها و فرهنگ سنتی جامعه، عاملی برافزایش خردهفرهنگهای نامناسب و اعتیاد نیست؟
باهر: متأسفانه فرهنگ سنتی را کنار گذاشتهایم و در فرهنگ صنعتی هم جذب و مجهز نشدهایم یا به عبارتی از قلهای پریدهایم اما به قله دیگر نرسیدهایم؛ قبلاً «میزان» بودیم و الآن «آویزان» هستیم. متولیان و دولتمردان هم حرف پیشرفت و تغییر را زدند اما الگوسازی نکردند. ارزشهای اخلاقی با دروغهای فراوانی که شنیده میشود از بین رفته است؛ امری که موجب افزایش بیاعتمادی در قشر جوان به داخل کشور و امید به خارجشده است یعنی عدمتغییر داخلی و امید به مدیریت خارجی. این تصور که اگر در خارج از کشور باشند این چالشها را ندارند و یک بام و دوهوا نیستند.
مسایل اقتصادی را تا چه میزان درکشیده شدن دانشجویان به اعتیاد مؤثر میدانید؟
باهر: مسایل اقتصادی بهتنهایی عامل به انحراف کشیده شدن دانشجویان نیست بلکه در کنار مسایلی همانند فرهنگ، اجتماع و امید به خارج از کشور از عوامل تغییر برخوردها و کشیده شدن دانشجویان به اعتیاد هستند.
مسأله بیکاری قشر دانشجو و تصور متفاوت ورود و خروج به دانشگاه عاملی برای سرخوردگی دانشجو شده است. متأسفانه افزایش توقع و جاهطلبی در میان جوانان، آنان را از انجام دادن هر کاری بازمیدارد. درحالیکه باید به قشر جوان آموخت که برای بلندمدت فکر کنند چرا که آبرو و شخصیت مهمتر از پول است. با جاانداختن این مطلب، کمکم جامعه از تفرقه به ارتباطات و از ارتباطات به اتصالات تبدیل میشود.
به نظر شما پیامدهای اعتیاد دانشجویان چه مخاطراتی برای فرد و جامعه دارد؟
باهر: این پیامدها در درجه نخست خود شخص معتاد را درگیر میکند و سلامتی او به خطر میاندازد؛ از نظر روحی بیتفاوت، از نظر اجتماعی بیآبرو و از نظر عرفان هم فاصلهاش باخدا به حداقل میرسد. همچنین اگر اعتیاد به زمینههایی برسد که شخص نتواند مواد خود را تأمین کند به دزدی، تنفروشی و خودفروشی میانجامد؛ تنفروشی یعنی فروش شخص و خودفروشی به معنای فروش شخصیت.
دولت یا سازمانهای مردمنهاد باید از چه طرحهایی برای پیشگیری از اعتیاد دانشجویان استفاده کنند؟ از نگاه شما چه اقدام زیربنایی باید انجام شود؟
باهر: در درجه نخست روشن کردن عواقب اعتیاد یا همان آگاهی است. در درجه دوم کاربردی کردن رشتههای تحصیلی و در درجه سوم معاف کردن کارگاههای صنعتی از مالیات درازای پرداختی که به دانشجویان کارآموز داده میشود. در آخر هم ایجاد فضاهای کسبوکار سازمانهای مردمنهاد برای گروههای دانشجویی است یعنی دانشجویانی که طرحهای خود را ارائه میدهند، موردحمایت دولت قرار بگیرند.
باز گذاشتن فضای فرهنگی برای جوانان و دانشجویان هم از دیگر راهکارهای مناسب است. به نظر من بازار هنر در میان جوانان باید گسترده شود. جوانان بتوانند عملکرد خود را در سطح بینالمللی نشان دهند همانند فیلمهایی که در سطوح بینالمللی مطرح و دیده شدهاند.
بسترسازی امکانات ورزشی و شرایط تفریحی مناسب هم میتواند از فشار و نگرانی دانشجویان بکاهد. با فراهم شدن این شرایط، میتوان از عقب افتادن ازدواجها، افزایش طلاق و مسایل سادهای که به بحران تبدیلشده است، جلوگیری کرد. منبع: ایرنا