وظیفه دادستان
وظیفه دادستان
سرمقاله
وظیفه دادستان
محمدرضا خسروی
این روزها به هر دلیلی و یا بدون اشاره به واقعهای مورد پرسش قرار میگیرم که: وظیفه دادستان چیست؟ و من غالباً پاسخ میدهم که نهتنها دادستان که دادیار و بازپرس و دادرس و مستشار و رئیس محکمه هرکدام در مجموعه دستگاه عدلیه وظایفی دارند که قانون اگر نه بهروشنی که کموبیش در حد و رسم آن وظایف «مهما أمکن» کوتاهی نکرده است و اما دادستان که ریاست دادسرا و ریاست ضابطان عدلیه را دارد آنگونه که از آیین دادرسی کیفری و از دیگر قوانین عادی و از عمومات قانون اساسی برمیآید، تا پیش از وقوع جرم هیچ وظیفهای ندارد و تنها پس از وقوع جرم است که مدعیالعموم برای حفظ حقوق عمومی وظایفی را بر عهده میگیرد.
اگر قانون اساسی میگوید اصل بر برائت است و حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است و اگر همان قانون میگوید نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند و هیچکس را نمیتوان دستگیر کرد مگر بهحکم قانون و اگر همان قانون اساسی تأکید دارد که هیچکس مجرم شناخته نمیشود مگر اینکه در دادگاه جرم او ثابت شود معنای آن این است که تا هنگامیکه جرمی واقع نشده باشد دادسرا و دادستان وارد عمل نمیشود و پس از ارتکاب جرم نیز برابر مواد 64 به بعد قانون آیین دادرسی کیفری اگر کسی شکایتی داشته باشد یا حیثیت عمومی جرم از جهت تجاوز به حدود و مقررات الهی یا تعدی به حقوق جامعه و اخلال در نظم عمومی ایجاب کند دادسرا وارد عمل میشود.
در ضمن فلسفه تأسیس دادسرا که دادستان در رأس آن قرارگرفته است کشف جرم، تعقیب متهم و تحقیقات پیرامون جرم، حفظ حقوق عمومی، اجرای حکم دادگاه و انجام وظایفی در امور حسبی است.
قانون البته همین را میگوید و سنت یکصد ساله تشکیل دادسرا همین را میرساند که دادستان به استقبال وقایع نمیرود بلکه تمام وظایف و قدرت قانون او پس از وقوع جرم مجال ظهور و حضور پیدا میکند.
اضافه میشود که دادستان بهمثابه حافظ حقوق عمومی و دیگر قضات دادگستری از قاضی دادگاه عمومی بخش گرفته تا قاضی دیوان عالی کشور میبایست در خط مقدم مراعیان حق و قانون به شأن قضایی خود و نیز به وظایف قانونی خویش -و لا غیر- وفادار بمانند. ایدون باد.