نگاه کارشناسانه به ماجرای قتل نوعروس 16 ساله
نگاه کارشناسانه به ماجرای
قتل نوعروس 16 ساله
نگاه کارشناسانه به ماجرای قتل نوعروس 16 ساله
دنیای حقوق: تازه دامادی که نوعروس 16 ساله اش را بخاطر دوستی با پسران غریبه در شبکههای اجتماعی کشته است میگوید خیلی پشیمان است.
این جنایت بامداد شنبه 26 تیرماه در خیابان دامپزشکی رخ داد و در آن قاسم 23 ساله که نوعروس خود به نام سمیه را به خانه مجردیاش برده بود او را با ضربه های آجر به قتل رساند سپس نزد پلیس رفت و اعتراف کرد.
قاسم به ماموران گفت:
4 ماه از تاریخ عقدمان میگذرد و در این مدت متوجه ارتباطش با پسران غریبه در شبکههای اجتماعی شدم و همین موضوع باعث عصبانیتم شده بود و حتی وقتی ماجرا را به خانوادهاش بازگو کردم بی نتیجه بود تا اینکه شب گذشته پس از مراسم ختم مادربزرگ سمیه به خانه مجردیام رفتیم و نیمههای شب بود که از شدت عصبانیت با آجر ضرباتی به سر نامزدم زدم.
گفتوگو با قاتل پشیمان
قاسم صبح روز یکشنبه 27 تیرماه- با حضور در دادسرای امور جنایی به خبرنگاران گفت:
سال 87 برای ادامه درس از شهرمان به تهران آمدم و بهصورت اتفاقی در ساختمانی که خانواده سمیه و مادربزرگش در آن زندگی میکردند خانهای اجاره کردم. وی افزود:
از همان زمان بود که به سمیه علاقه پیدا کردم اما چون سن کمی داشت درباره دوستی با او حرفی نزدم تا اینکه پس از چند سال به خاطر اینکه عموی سمیه ازدواج کرده بود وباید خانه را به آنها میدادم و به دنبال خانه دیگری میرفتم. این پسر جوان ادامه داد:
سال 91بود که با سمیه دوست شدم و روز به روز علاقهمان به هم بیشتر میشد تا اینکه سال 94 به خواستگاریاش رفتم و خانوادهاش نیز که از قدیم مرا میشناختند جواب مثبت به این خواستگاری دادند.
مهندس جوشکاری بودم و چند وقت در یک کارگاه صنعتی به عنوان مهندس، ناظر کارها بودم و در این مدت من و سمیه در ارتباط بودیم تا اینکه 4 ماه پیش به عقد هم در آمدیم.
قاسم که هنوز باور ندارد همسرش را به قتل رسانده است، گفت: پس از عقدمان چون زمان بیشتری با هم بودیم متوجه شدم که سمیه در شبکههای اجتماعی با افراد دیگری در تماس است و همین باعث ناراحتی من شده بود و وقتی به خانواده اش گفتم آنها گفتند من اشتباه میکنم و این در حالی بود که من عکس چند پسر جوان را که سمیه با آنها در شبکه اجتماعی ارتباط داشت به دست آورده بودم.
روز به روز ناراحتی من بیشتر میشد تا اینکه وقتی شب قبل حادثه از مراسم ختم مادربزرگش بیرون آمدیم برای خوردن شام به مغازه پیتزا فروشی رفتیم و آنجا تصمیم گرفتم که شام را در خانه بخوریم تا راحت درباره مسائل پیش آمده صحبت کنیم. بعد از خوردن شام با سمیه درباره چت بازیهایش در شبکههای اجتماعی صحبت کردیم و اما بی فایده بود و خوابیدیم اما هر چه با خودم فکر کردم نتوانستم آرام بشوم تا اینکه از شدت عصبانیت با آجر چند ضربه به سر سمیه زدم و فقط تصمیم داشتم او را تنبیه کنم.
وقتی متوجه مرگ سمیه شدم ساعت 4 صبح بود که سوار بر خودروی پرایدم از خانه بیرون زدم و چندساعتی را در خیابان پرسه زدم که به خاطر عذاب وجدان خودم به کلانتری رفتم و تسلیم شدم.
تازه داماد در حالی که اشک میریخت گفت: من سمیه را دوست داشتم و اولین عشق زندگی ام بود و اصلا قصد کشتن نداشتم و فقط میخواستم او را تنبه کنم که این اتفاق افتاد و پشیمانم. بنا به این گزارش، تحقیقات تکمیلی به دستور بازپرس مرادی از شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران در اداره 10 پلیس آگاهی
نظر کارشناس دنیای حقوق:
امام صادق- علیه السلام- فرمود: خشم، کلید هر بدی است.
“بعد از خوردن شام با سمیه درباره چت بازیهایش در شبکههای اجتماعی صحبت کردیم و اما بی فایده بود و خوابیدیم اما هر چه با خودم فکر کردم نتوانستم آرام بشوم تا اینکه از شدت عصبانیت با آجر چند ضربه به سر سمیه زدم” این بخشی از اعترافات قاسم در گفتگو با خبرنگار روزنامه میباشد.
عوامل متعددی را میتوان در ایجاد عنصر روانی در این حادثه برشمرد، در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم؛
شاید بی توجهی خانواده سمیه به سخنان قاسم یکی از این عوامل باشند. (یکی از اصول مهم برای خانواده هایی که فرزندانشان را تازه در لباس بخت میبینند این است که باید در سالهای ابتدای زندگی به خوبی مراقب رفتارها و حساسیتها و حتی اعتراضهای آنان باشند. هرچند این اصل نیز همانند سایر اصول همیشه باید در جاده اعتدال در حرکت باشد زیرا افراط و تفریط در این اصل نیز میتواند خود عاملی حادثه ساز باشد. اما دراین حادثه بنابر گفتههای قاسم ما شاهد بی تفاوتی خانواده سمیه هستیم) در جایی دیگر قاسم پس از عدم توانایی در صحبت کردن با سمیه اقدام به تصمیمی جبران ناپذیر می گیرد.
(ای کاش به فرزندانمان از کودکی بیاموزیم که در مواقع بروز خشم از هرگونه تصمیم گیری حتماً خودداری کنند. شاید اگر قاسم در این هنگام کمی قدم میزد و یا حتی برای لحظاتی خانه را ترک میکرد و تصمیم به اخذ مشاوره از بزرگترها و یا صاحبان نظر میکرد نه تنها این حادثه تلخ رقم نمیخورد بلکه حادثههای شیرین را در پیش روی خود میدید)
کلام آخر :
باید توجه داشته باشیم عدم تصمیمگیری در هنگام بروز خشم توانایی بزرگی است که به دو صورت حاصل میشود:
از طریق تجربه های تلخ
از طریق آموزههای خانوادگی و اجتماعی
حال انتخاب با والدین است که کدام راه را جلوی پای فرزندانشان قرار دهند.
دکتر نورالله امینی روانشناس و مددکار اجتماعی
بازدید: ۲۳