اسقاط حق شفعه
اسقاط حق شفعه
قبل یا بعد از مبادرت شریک به فروش سهم خود
اسقاط حق شفعه
در رابطه با امکان پذیر بودن اسقاط حق شفعه قبل از مبادرت شریک به فروش سهم خود، دارای موافقان ومخالفانی است که به بررسی آنها میپردازیم.
نظر موافق (اسقاط حق شفعه قبل از مبادرت شریک به فروش سهم خود)
اصولا دو مکتب فکری در برابر یکدیگر قرار گرفته اند، یک مکتب میگوید هر حق قابل اسقاط است وهرچه قابل اسقاط باشد حق است؛ مکتب دیگری میگوید برخی حقها قابل اسقاط نیست. اسقاط حق میتواند در قالب «اقرار»و ایقاع لازم باشد ومیتواند در قالب صلح باشد.
این موضوع در جایی مطرح میشود که شریک بخواهد قبل از فروش حق دیگری به طریق اسقاط یا صلح حق بهخود منتقل نماید برخی بر اینعقیدهاند «اسقاط ما لم یجب» امکان پذیر نیست که همان اسقاط معدوم است وهنوز حقی ایجاد نشده که قابل اسقاط یا صلح باشد آنان با تمسک به ماده ۶۹۱ق.م. که میگوید«ضمان دینی که هنوز سبب آن ایجاد نشده باطل است» لیکن بایستی استدلال نمود که سبب آن همان شراکت دو شریک است که حاصل شده است
همانند اسقاط کافه خیارات که قبل ازحصول شرایط، خیارساقط میشود.
فی الواقع به نوعی یک تقسیم بندی درمورد انواع صلح است
1-صلح درمورد رفع تنازع موجود با احتمالی در مورد معاملات
2-صلح در مورد تنازع موجود با احتمالی در غیر مورد معاملات
بهنظر میرسد در اینجا فقط از منظری تقسیم بندی شده است وناظر به انجام بالفعل یا بالقوه معامله نیست البته اختلاف آنجاست که برخی اسقاط حق قبل ازایجاد حق راجایزنمیدانند (حق باالفعل) برخی اسقاط حق قبل ازایجاد سبب حق راجایز نمیدانند(حق بالقوه)
درجواب نظر مقابل عرض شود وقتی سبب (فوت)ایجاد شد وراث پس ازاداء دیون و…حق هرگونه معامله را نسبت به سهم ارث خود دارند زیرا فوت که سبب توارث است ایجاد شده ودرزمان حیات مورث چون سبب ایجاد نشده نمیتوانند سهم الارث بالقوه خود راصلح نمایند
لازم نیست حتماً حقی ایجاد شود تا بتوان آن را ساقط کرد بلکه سبب آن ایجاد شود کافی است ومیتوان آنرا سا قط کرد فوت تا محقق نشده ورّاث نمیتوانند سهمشان را صلح کنند بله یعنی تا فوت محقق نشود ارثی وجود ندارد
اگر معامله انجام شد حق شفعه فعلیت پیدا میکند واعمال این حق هم فوریت دارد شفیع باید حق شفعه را اعمال یا اسقاط نماید دراینجا که حق شفعه بالفعل است تنازع محلی ازاعراب ندارد وشفیع مخبر به اعمال یکی از آن دواست بنا براین تنازع موجود مصرح درماده 752 فقط درمواردی است که معامله انجام شده است وتنازع احتمالی درمواردی ست که معامله ای هنوز انجام نشده است یعنی حق شفعه فعلیت پیدا نکرده بلکه فقط سبب آن ایجاد شدهاست که سبب آن همان مالکیت مشاعی ومعامله بالقوه است
.
نظر مخالف( اسقاط حق شفعه بعدازمبادرت شریک به فروش سهم خود)
مفاد صلحی که در دادگاه یا شوراهای حل اختلاف انجام میشود (که از نظر اجرا مانند حکم دادگاه است) نسبت به طرفین، وراث وقایممقام قانونی آنها نافذ ومعتبراست. چنین صلحی مانند احکام دادگستری به اجرا گذاشته میشود واگر صلحی به موجب سند رسمی انجام شود، موجب ختم رسیدگی دردادگاه بوده ومقررات راجع به اجرای مفاد اسناد لازمالاجرا در مورد آن جاری خواهد شد. چنانچه کسی مالی را باعقد صلح تملیک کند وبعد معلوم شود که مال درزمان وقوع صلح از بین رفته بود، چنین صلحی باطل است. همچنین اگر درمورد اختلاف درحضانت کودکی صلح وبعدها معلوم شود که اساسا طفل درزمان وقوع عقد صلح فوت کرده، چنین صلحی باطل است. حقی که دراثر وقوع جرم ایجاد میشود را نیزمیتوان صلح کرد. بهعنوان مثال اگر تصادفی واقع وضرری متوجه شخص شود، میتوان مطالبه خسارت ناشی از تصادف را صلح کرد اما باید جرمی واقع شده باشد تا صلح واقع شود ونمیتوان آثار احتمالی جرمی که هنوز واقع نشده است را صلح کرد.
ماده 752 قانون مدنی – صلح ممکن است یادرموردرفع تنازع موجود ویاجلوگیری از تنازع احتمالی درموردمعامله وغیرآن واقع شود. مداقه شود مرقوم گشته صلح درتنازع احتمالی (درموردمعامله) آیا دراین مقوله معاملهای تحقق یافته که بتوان تنازع احتمالی درآن رابه صلح خاتمه داد
مثال : سبب توارث فوت مورّث است و ورثه بالفعل حالا بهنحوی ذیحق شمرده میشود آیا میتوانند حق سهم الارثی راکه درآینده دارند ساقط کنند؟ یااینکه صلح کنند؟ واما ازباب صلح حق شفعه بنده میگویم نظر شما بربالقوه بودن است ومیشود صلح کرد واگرشریک بجای بیع مالکیت خویش را صلح کرد اصلا حق شفعه اینجا محقق میشود که ما صلحی بیهوده انجام دادیم.
نظرات دفاتر اسنادرسمیhttp://jdar.persianblog.ir نویسنده: مهدی نیکزاد – 13/۳/۱۳٩۵
بازدید: ۴۴۷