اساسی شدن حقوق به مثابه بدیل مشروطهگرایی در دوران جهانی شدن
اساسی شدن حقوق به مثابه بدیل مشروطهگرایی در دوران جهانی شدن
نویسندگان: سمانه رحمتی فر، مهدی شهابی، عل اکبر گرجی ازندریانی
چکیده
چند سالی است که در گفتمان حقوقی کشور، اصطلاح اساسیسازی حقوق رواج یافته است. حقوقدانان در خصوص معنای این اصطلاح اختلاف نظر دارند. اختلافی که میتواند ریشه در تفاوت فرایند اساسی سازی در نظامهای حقوقی گوناگون داشته باشد. اساسی سازی، اصول و ارزشهای مشروطهگرایی و قواعد بنیادین را به شکل عینی و با ضمانت اجرای حقوقی وارد هرم قواعد حقوقی میکند. در سطح داخلی اساسیسازی حقوق، از طریق فرایندی برنامهریزی شده و غیراتفاقی پیش میرود و عموماً بر تصمیمات و دستورات نهادهای ویژه پاسدار قانون اساسی یا آرای دادگاههای عادی متکی است. در سطح فراملی، به موازات ایجاد حکمرانی جهانی، اساسی شدن به صورتِ فرایندی غیر برنامهریزی شده و خود به خودی در حال پیشروی است؛ در این سطح اساسی شدنِ حقوق ریشه در حل مسائل روزمرهِ اداره امور، توسط کنشگران اقتصادی، سیاسی و … دارد.
کلیدواژگان: اساسی شدن، اساسی سازی، مشروطه گرایی، جهانی شدن، قضایی شدن
مجله مطالعات حقوقی دانشگاه شیراز، دوره هشتم، شماره 4، زمستان 1395