ویژگی های یک وکیل خوب
ویژگی های یک وکیل خوب
ویژگی های یک وکیل خوب
متن پیش رو سخنرانی استاد دکتر کاتوزیان است که در اختیار خوانندگان روزنامه دنیای حقوق قرار میگیرد.
تشکر میکنم از احترامی که شما به یک معلم پیر میگزارید.
نکتهای که مایلم امروز عرض کنم درواقع دنباله عرایضی است که در کنگره ملی وکلا گفتم. شعری از ابوحنیفه خواندم که بیانگر اهمیت و مخاطرات کار وکالت است. از چهار واو، پرهیز کن، وکالت، ودیعه، وصایت و وقوف. نه اینکه اینها زشت است که باید پرهیز کرد بلکه آنقدر مهم است که باید بااحتیاط نزدیک شد چون ممکن است بسوزاند.
قدر متیقن اینها، امانت است. وکیل امین است برای موکل و برای ملت. وکالت به نظر من شغل خصوصی نیست هرچند دولتی هم نیست و خدمتی عمومی است. از این امانت ملی وامانت در برابر موکل، قواعدی استخراج میشود که میتوان آن را اخلاق وکالت یا آیین وکالت نامید.
اگر چنین آییننامهای برای وکلا باشد بسیار مفید است. مطلبی بنده تهیهکردهام که دارای ۴ قسمت است.
در رابطه با موکل و دادرسی و قاضی و جامعه
1- اولین وظیفه وکیل این است که دست از گفتن چیزهای غلوآمیز و نشدنی بردارد. امانت اقتضاء دارد که واقعیت به موکل گفته شود.
2- وظیفه دوم در رابطه با موکل، لازم است نتایج امر وکالت را طوری که تشخیص میدهد به موکل اعلام کند و نگوید صد درصد برنده است. مثل جراح باید توضیح دهد و بگوید چه مسائلی ممکن است در ضمن دادرسی پیش بیاید و چه اشکالاتی ممکن است پیش بیاید و چقدر شانس دارد.
3- سومین وظیفه این است که اگر موکل خواست راه انحرافی انتخاب کند او را بازدارد که اگر غیرازاین باشد با امانت ملت منافات دارد. نکته دیگر دستمزد است. آییننامه حقالوکاله را مشخص کرده است.
به نظر من یک وکیل خوب رضایت موکل خود را جذب میکند و پول زیادی نمیگیرد. در مورد رابطه وکیل با دادرسی، وکیل باید از پیچیده کردن دادرسی خودداری کند. وکیل باید از فنونی که بلد است برای راهنمایی قاضی استفاده کند نه پیچیده کردن و طولانی کردن دادرسی. قاضی نیاز دارد به هدایت و حمایت شما. خود من وقتی قاضی بودم از همین راهنماییها استفاده میکردم. سعی کنید این امانت را قاضی هم حس کند. در رابطه با خود قاضی هم وکیل باید به قاضی احترام بگذارد. مسند قضاوت احترام دارد. در خارج هم قاضی و وکیل، با هر وضعیت علمی یا شخصیتی که باشد، وکیل قاضی را عالیجناب خطاب میکند. کار بدی نیست که وکلا و قضات بالباس رسمی در دادگاه حاضر شوند.
4- در رابطه وکیل با اجتماع، از وکیل این توقع میرود که بالباس مناسب در مجامع عمومی حاضر شود و باید در جامعه، شأن وکالت را حفظ کند. رفتار وکیل باید با قاضی احترامآمیز باشد اما تملقآمیز نباشد. وکیل درعینحال که نباید خود را کوچک کند، نباید تفاخر هم بکند. بگذارید جامعه خودبهخود به شما احترام بگذارد. هرچه افتادهتر باشید مردم شمارا ایستادهتر میبینند.
رعایت مسائل فوق، مستلزم دو شرط است که در اختیار وکیل نیست. وکیلی میتواند بهمقتضای امانت رفتار کند که هم امنیت شغلی و هم آزادی در دفاع داشته باشد که این دو به هم مربوط است. در همایشهایی که وکلا هستند، این دو چیز را فراموش کردهاند. در مورد امنیت شغلی در خصوص استقلال وکلا و مظالمی که دراین زمینه هست و موضع کانونهای وکلا صحبت زیاد شده است، اما در موضوع امنیت در دفاع، به میزان مناسب، صحبت نشده است. بعضی از وکلا به خاطر دفاع از موکل در زندان هستند و این انتظار میرود که وکلا و کانونها از قوه قضاییه بخواهد که به پرونده وکلایی که بابت دفاع از موکل به زندان رفتهاند امعان نظری بکند. بنده بهشخصه و بهعنوان اعلام از طرف جامعه وکالت، اگر اجازه میدهید، آزادی وکلایی که فقط به خاطر دفاع از موکلان در بازداشت هستند، از قوه قضائیه تقاضای آزادی ایشان میگردد. بخشی از سخن هم مربوط به قضات است. ممکن است وکلایی منطقی خلاف قضات باشند باید به این اختلافات زیاد بهاداده نشود.
مسائل اخلاقی و سیاسی و اجتماعی مثل جرائم دیگر نیست و اختلافسلیقهها نباید به نحوی باشد که آزادی وکیل در دفاع خدشهدار شود. من آنچه شرط بلاغ است میگویم، تو از سخنم خواه پند گیر یا ملال. منبع: مدرسه حقوق