وقتی سن در زندگی مشترک رنگ می بازد‌بازد

دسته: حقوق و اجتماع
بدون دیدگاه
شنبه - ۲۵ دی ۱۳۹۵


وقتی سن در زندگی مشترک رنگ می بازد‌بازد

نظر کارشناسان درباره سن زوجها؛

وقتی سن در زندگی مشترک رنگ می بازد

844767947

حنانه شفیعی

ازدواج یک پیوند مقدس و مبارک است و وقتی زوجی به یکدیگر علاقهمند شوند ممکن است در انتخاب همسر خیلی از موضوعات عرفی جامعه ازجمله سن همسر را نادیده بگیرند که این موضوع از دیدگاه کارشناسان نمیتواند خللی بر روند یک زندگی پایدار برجای گذارد.

برای انتخاب همسر، معیارها و شاخصهای متعددی در جامعه ما وجود دارد که ایمان و تقوا، اصالت و نجابت خانوادگی و هم‌سطح بودن زوجها ازجمله این موارد است، اما در سالها و دهه‌های اخیر یک اتفاق دیگر در پیوند زناشویی رخ داد و آن اختلاف سنی زوجها بوده است.

بسیاری از کارشناسان، وقوع این پدیده را در جامعه نگران‌کننده ندانستند و از خانواده‌ها می‌خواهند اختلاف سنی را به‌عنوان معیار ازدواج فرزندان خود در نظر نگیرند.

اکنون بسیاری از زوجهایی که با یکدیگر اختلاف سنی دارند از زندگی خود راضی هستند اما ممکن است در برخی موارد، اختلاف سنی زیاد زمینه بروز مشکلاتی در زندگی مشترک را فراهم کند؛ بنابراین اختلاف سنی اندک افراد نمی‌تواند در استحکام یک زندگی نقش تعیین‌کننده‌ای داشته باشد.

م.م زنی 38 ساله که همسرش سه سال از او کوچک‌تر است؛ می‌گوید 11 سال است که زندگی مشترک خوبی دارم و باوجود این‌که همسرم از من کوچک‌تر است اما این موضوع در زندگی مشترک ما تأثیرگذار نبوده و فکر می‌کنم تربیت خانوادگی و شغل همسرم در رفتارهای او تأثیر زیادی دارد.

س.م نیز می‌گوید: با پسری آشنا شدم و قول و قرار ازدواج گذاشتیم ولی زمانی که برای خواستگاری آمد و مادرش متوجه شد که پسرش از من کوچک‌تر است، علی‌رغم این‌که مرا پسندیده بودند، مخالفت شدیدی کرد و متأسفانه نتوانستیم به هم برسیم.

متوسط فاصله سنی بین زن و شوهر 4 سال است

رسول صادقی، عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و معاون پژوهشی موسسه مطالعات جمعیتی کشور درباره فاصله سنی بین زن و شوهر گفت: در گذشته مردان 10 سال بزرگ‌تر از زنان بودند ولی این الگو در اثر تغییرات ساختاری و فرهنگی و ورود زنان به حوزه عمومی ازجمله آموزش و بازار کار، تغییر یافت و به‌طور متوسط به 4 سال رسیده است. وی ادامه داد: الگوی همسان همسری سنی، یعنی زن و شوهر هم‌سن‌وسال، افزایش‌یافته و به حدود 12 درصد کل ازدواجهای رخ‌داده می‌رسد. صادقی بابیان این‌که در الگوی سنتی ساختار سنی ازدواج، ازدواج با زن بزرگ‌تر پدیده نادری است، گفت: طبق آمار، در 10 درصد کل ازدواجها، زن از شوهر بزرگ‌تر است. وی اضافه کرد: هرچند در این ازدواجها عمدتاً زن یک یا دو سال بزرگ‌تر از شوهر هست، حدود 3 درصد زن 4-3 سال از مرد بزرگ‌تر است و 5.2 درصد زن 5 سال و بیش‌تر از شوهر بزرگ‌تر است. ازاین‌رو، تنها کمتر از 3 درصد ازدواجها زن 5 سال و بیش‌تر از شوهر بزرگ‌تر هست.

زوج مناسب

صادقی با اشاره به‌دشواری دسترسی به زوج مناسب در زمان ازدواج، گفت: در جوامعی که ساختار جمعیتی جوان دارند و هرم سنی آنها مثلثی شکل است، ازدواج افراد از دو گروه متفاوت که تعداد جمعیتشان یکسان نیست، سبب می‏شود عده‌ای مجرد باقی بمانند و فرصت دستیابی به زوج مناسب را از دست بدهند.

معاون پژوهشی موسسه مطالعات جمعیتی کشور افزود: در حال حاضر، دختران متولدشده دهه انفجار موالید یعنی 65-1355 به سن ازدواج رسیده‏اند و با توجه به تحولات جمعیتی ایران، مرگ‌ومیر بیش‌تر مردان (به دلیل جنگ، تصادفات و…) و شرایط بحران بیکاری، فشار و مضیقه ازدواج را در حادترین شکل تجربه می‏کنند.

میزان ازدواج در روستاها

وی ازدواج در مناطق روستایی را بحرانی‌تر دانست و گفت: حالت بحرانی این قضیه در نقاط روستایی ایران اتفاق افتاده است، زیرا علاوه بر عوامل مذکور، مهاجرت جوانان پسر روستایی به شهر و ازدواج آنها در شهر بر حاد شدن مضیقه ازدواج در نقاط روستایی افزوده و هم‌چنین تأثیرات روانی و اجتماعی عدم ازدواج در مناطق روستایی به علت بافت سنتی و روابط چهره به‎ چهره بیش از نقاط شهری است. صادقی اظهار کرد: سهم زنان در آموزش عالی به بیش از 60 درصد افزایش‌یافته و در سالهای اخیر نابرابری جنسی در این حوزه به نفع زنان است؛ بدین ترتیب برای دختران تحصیل‌کرده همسر مناسب تحصیل‌کرده کمتر است و در نتیجه عده‌ای با مردان با تحصیلات پایین‌تر و با سن کوچک‌تر ازدواج می‌کنند.

واژه «آزادی» الگوی انتخاب همسر را دگرگون کرده است

عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران اظهار کرد: نظام تاریخی ازدواج در جامعه ایران، عمدتاً توسط والدین و شبکه خویشاوندی ترتیب می‏یافت و الگوی همسرگزینی از قدیم با محوریت خانواده بود.

وی ادامه داد: در گذشته، مردان و زنان مجرد ازنظر اجتماعی تحت‌فشار بودند تا زودتر ازدواج کنند و پیدا کردن همسر مناسب برای فرزندانِ در سن ازدواج و ترتیب دادن یک ازدواج شایسته برای آنان وظیفه خانواده بشمار می‏رفت. به همین خاطر، فرصت کافی برای انتخاب آزادانه و مستقل همسر آینده وجود نداشت.

صادقی اظهار کرد: با توجه به وابستگی متقابل اقتصادی و اجتماعی نسلها و خویشاوندان در گذشته، پیوند ازدواج تنها دو فرد را به هم مرتبط نمی‏کرد، بلکه دو دودمان را به یکدیگر مرتبط می‌نمود و ازاین‌رو موضوعی فراتر از آن چیزی بود که به‌طور کامل به اختیار فرد نهاده شود.

این جمعیت شناس گفت: مادربزرگها عموماً چنین ابراز می‏کنند که تا قبل از عروسی، به‌درستی نمی‏دانستند که ازدواج یعنی چه و تنها چیزی که انتظار داشتند، پوشیدن لباس نو و گردنبند و برگزاری مراسم بود ولی نسلهای جدید کاملاً متفاوت از نسلهای پیش‏ هستند، به‌طوری‌که فرآیندی از فردگرایی، به‌تدریج در میان جوانان و مخصوصاً زنان، آغازشده و واژه «آزادی» در بحث ازدواج راه پیداکرده است که به معنای تلویحی تمایل روزافزون به استقلال بیش‌تر در زمینه انتخاب همسر و همسرگزینی است.

برتری مالی دختران عامل مهمی در ازدواج زنان با مردان کوچکتر

صادقی تأکید کرد: در الگوی ازدواج همسان همسری سنی، نباید از اثرات عشق و علاقه دو نفر به یکدیگر که در هر ازدواجی به‌تناسب وجود دارد، غافل ماند.

وی تصریح کرد: رواج یافتن ازدواج زنان با مردان کوچک‌تر متأثر از پدیده همسان همسری تحصیلی و ازدواجهای دانشجویی و همکار می‌تواند باشد؛ چراکه با افزایش سطح تحصیلات زنان تفاوتهای سنی هنگام ازدواج کاهش می‌یابد و بحران بیکاری مردان و در مقابل اشتغال زنان و وضعیت برتر مالی و اقتصادی دختران در این الگوی ازدواج بی‌تأثیر نیست.

شکاف سنی

معاون پژوهشی موسسه مطالعات جمعیتی کشور در خصوص مسأله بودن یا نبودن الگوی ازدواجی زن بزرگ‌تر گفت: در این الگوی ازدواجی، اگر فاصله و شکاف سنی بیش‌تر از 5 سال باشد؛ یعنی زن هنگام ازدواج 5 سال یا بیش‌تر بزرگ‌تر از شوهر باشد، می‌تواند آسیب‌زا شود. صادقی افزود: البته شواهدی علمی و آماری در خصوص اثرگذاری فاصله و شکاف سنی ضعیف است و این عامل، اثرات ناچیزی در ناپایداری خانواده و طلاق است. این جمعیت شناس تأکید کرد: ناهنجار بودن و پذیرفته نشدن این ازدواجها در جامعه و به‌ویژه توسط خانواده‌ها شاید مهم‌ترین بعد مسأله زایی این الگوی ازدواجی است. ازاین‌رو، مسأله الگوی ازدواج زن بزرگ‌تر به‌عنوان یک برساخت اجتماعی است؛ زیرا ریشه در عملکرد ساختارهای نهادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه دارد.

اصل قضیه، ماهیت وجودی ازدواج است

مجید صفاری نیا روانشناس اجتماعی و مدرس دانشگاه با تأکید بر این‌که اصل قضیه ماهیت وجودی ازدواج است، گفت: مهم این است ازدواج آسان ترویج یابد و افراد به تشکیل خانواده توصیه شوند تا زندگی خانوادگی داشته باشند و ازاین‌جهت احساس رضایت قلبی و خوشبختی را تجربه کنند.

وی تصریح کرد: اصل ازدواج است و موضوع بزرگ‌تر و کوچک‌تر بودن با تفاوتهای تا 5 سال خیلی تأثیرگذار نیست و به نظر نمی‌رسد که ازنظر روان‌شناختی، اختلاف سنی مشکل‌ساز باشد.

صفاری نیا تأکید کرد: اختلاف سنی پدیده نگران‌کننده‌ای نیست و آن‌چه که باید موردتوجه قرار گیرد این است که افراد قصد ازدواج ندارند و ازدواجها با تأخیر اتفاق می‌افتد لذا باید در جهت ترویج ازدواج بهنگام اقدامات و سازوکارهای لازم فراهم شود.

بلوغ عاطفی مهمترین موضوع در انتخاب همسر

صفاری نیا اظهار کرد: موضوعی که ازنظر روان‌شناختی مهم است، بلوغ عاطفی زوجین هنگام انتخاب و تصمیم‌گیری برای ازدواج است.

وی اضافه کرد: ممکن است جوان 20 ساله‌ای که هنوز به بلوغ عاطفی نرسیده، با خانم 34 ساله‌ای ازدواج کند که احتمالاً او نیز به بلوغ لازم نرسیده؛ چراکه فرد نابالغی را برای زندگی انتخاب کرده است.

صفاری نیا افزود: این نوع انتخاب، ماهیتاً بیمارگونه است؛ بدین معنا که این دو نفر در هر شرایطی هر نوع انتخابی که انجام دهند، به دلیل فقدان بلوغ عاطفی و پختگی لازم، بازهم به دردسر می‌افتند و این افراد چه باهم و چه غیر باهم افرادی با ریسکهای بالا محسوب می‌شوند.

این روانشناس اجتماعی اظهار داشت: باوجود این‌که در فضای روان‌شناختی قواعد همسان گزینی مورد تأکید است و شباهت بین افراد و رگه‌های شخصیتی مهم تلقی می‌شود، اما گاهی تعارضاتی در افراد وجود دارد که خلأها را پر می‌کند؛ مثلاً ممکن است خانم با داشتن وضعیت مطلوب‌تر اقتصادی میزان رضایت همسر را افزایش دهد.

وی بابیان این‌که مسایل مالی و اشتغال مهم‌ترین دغدغه جوانان است، افزود: امروزه خانمها به دلیل تحصیلات بالا و اشتغال، ازنظر اقتصادی مستقل هستند و شرایط مطلوبی دارند و از سویی دیگر نیز به‌واسطه اهمیت روزافزون خانمها به لحاظ فضای اجتماعی و روان‌شناختی به ابعاد ظاهری و زیبایی، تفاوتهای سنی خیلی مشهود نیست. صفاری نیا اضافه کرد: هم‌چنین با توجه به این‌که خانواده‌های جدید، هسته‌ای هستند و قصد تعدد فرزندان را ندارند و قرار نیست مادر خانواده تولد چندین فرزند را رقم بزند، لذا اختلاف سنی موضوع مهمی نیست.

صورات غالبی همیشه صحیح نیست

صفاری نیا با اشاره به تصورات غالبی و مقاومت فرهنگی در پذیرش این نوع ازدواجها گفت: ممکن است تصورات غالبی و فرهنگی ایجاد اختلال و آسیب کند اما تصورات غالبی را نمی‌توان پدیده درست و صحیح شناختی دانست.

وی تصریح کرد: ازنظر روان‌شناختی، با ممارست، مجاورت و مراودت موضوع اختلاف سنی برای خانواده‌هایشان و اطرافیان و در سطح اجتماع به‌تدریج کمرنگ می‌شود و خیلی غیرطبیعی به نظر نمی‌رسد.

تأخیر در ازدواج به معنای تجرد قطعی نیست

در جامعه ایران ازدواج عمومیت دارد، هرچند با تأخیر اتفاق می‌افتد و طولانی‏تر شدن دوره تجرد به معنای تمایل جوانان به تجرد قطعی نیست؛ چراکه گرایشهای اجتماعی، فرهنگی و دینی رایج در جامعه ایرانی، در جهت تشویق و حمایت شدید از ازدواج است. بر اساس نتایج سرشماری 1390، حدود 40 درصد پسران و 26 درصد دختران تا 30 سالگی ازدواج نکرده‌اند. این در حالی است که سه دهه قبل یعنی 1360، 18 درصد پسران و 4 درصد دختران تا 30 سالگی مجرد بوده‌اند. هم‌چنین، بر اساس مطالعات انجام‌گرفته، حدود 90 درصد جوانان معتقدند موقعیت ایده‌آل ازدواج برای پسران، بعد از اشتغال به‏ کار و دارا بودن شرایط مالی مناسب می‌باشد و برای دختران حدود نیمی از جوانان مناسب‌ترین موقعیت ازدواج برای دختران را بعد از اتمام تحصیلات دانشگاهی و کسب استقلال اقتصادی بیان کرده‌اند که در واقع بیانگر نوعی تغییر ارزشی در جامعه و ظهور نقشهای اجتماعی جدید برای زنان است.

انتظارات اجتماعی ازدواج

واقعیت این است که در فرهنگ عمومی جامعه، انتظارات اجتماعی ازدواج برای جوانان نیرومند بوده و فشارهای اجتماعی متعددی بر جوانان وجود دارد تا پس از رسیدن به سنین مناسب، اقدام به ازدواج و تشکیل خانواده کنند.

فشارهای اجتماعی ناشی از ارزشها و هنجارهای فرهنگی جامعه همواره برای دختران بیش از پسران است و از سویی دیگر، در طول دهه‌های اخیر، هنجارها، ارزشها، باورها و عقاید افراد در مورد ازدواج و خانواده نیز تغییریافته و ذهنیتها و ایده‌‌آلهای افراد در مورد طولانی‌تر شدن دوران تجرد، سن مناسب برای ازدواج، نحوه انتخاب همسر، همسرگزینی از میان خویشاوندان متفاوت با قبل است.

در این شرایط (پارادوکس مطلوبیت ازدواج و تأخیر در ازدواج در جامعه ایران) دختران که در سن بالا قرار دارند اما همچنان ازدواج نزدشان مطلوب است و برای فرار از داغ ننگ تجرد دختران در سنین بالا با مردان کوچک‌تر از خود نیز ازدواج می‌کنند.

اما سؤالی که مطرح می‌شود این است که چرا ازدواجهای هم‌سن‌وسال و هم‌چنین ازدواجهای زن بزرگ‌تر افزایش‌یافته و به حدود یک‌چهارم ازدواجها رسیده است.

ازدواج به‎عنوان مبنای شکل‏گیری نهاد خانواده، مناسک گذار افراد از جوانی به بزرگ‌سالی و مهم‌ترین واقعه در زندگی فردی همواره در افکار عمومی جامعه موردتوجه و تأکید بوده و هست و یکی از مهم‌ترین پدیده‏های اجتماعی، فرهنگی و زیستی است که هم متأثر از تحولات جامعه و هم تأثیرگذار بر آن است.

به نظر می‌رسد که موضع ازدواج خانمها با آقایان هم‌سن یا کوچک‌تر، از منظر جمعیت شناختی به دلیل ساختار جوان جمعیت کشور ما، تحصیلات بالای بانوان و وضعیت بازار کار آقایان موضوعی طبیعی است و از منظر روان‌شناختی نیز بلوغ عاطفی زوجین در موقع ازدواج مهم است.

لذا جا دارد تا خانواده‌ها نیز به‌منظور ترویج ازدواج، در پذیرش این پدیده اجتماعی مقاومت نداشته باشند و اختلاف سنی ناچیز را ملاک انتخاب همسر برای فرزندان خود قرار ندهند. منبع: ایرنا


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۳۵
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *