مزاحمتهای خیابانی چالشی برای مشارکت اجتماعی زنان
مزاحمتهای خیابانی چالشی برای مشارکت اجتماعی زنان
در گفتوگو با دکتر سیمین کاظمی مطرح شد
مزاحمتهای خیابانی چالشی برای مشارکت اجتماعی زنان
اصلاحیه: با توجه به چاپ مطلبی تحت عنوان «مزاحمت های خیابانی؛ چالشی برای مشارکت اجتماعی زنان» در تاریخ چهارشنبه دوازدهم آبان ماه که مصاحبهای بود با سرکار خانم سیمین کاظمی پزشک و جامعه شناس که متأسفانه نام ایشان از ابتدای متن حذف شده بود که بدینوسیله با عذرخواهی از ایشان اصلاح و تجدیدچاپ می شود.
تهدید امنیت زنان در بیرون از منزل و آسیبهایی وارده به اقتضای شرایط روحی و جسمی بر آنان، امروزه یکی از دغدغههای جدی کارشناسان اجتماعی است و با رویکردهای متفاوت این مسئله را تبیین مینمایند.
تحلیلگران اجتماعی با توجه به آسیبهای فردی و اجتماعی آزارهای خیابانی و تکثر روزافزون و متنوع آن، ضرورت طرح، بررسی و برنامهریزی در مواجهه با آن را بیان میکنند.
ترس و ناامنی، فشارهای روانی، مخدوش شدن شخصیت و کاهش مشـارکت اجتماعی زنـان کمترین پیـامد آزارهای خیـابانی است که جبران آن نیـازمند هزینههای مالی و انسانی سنگینی است.
بهمنظور بررسی علمی و پژوهشی مسئله آزارهای خیابانی، گفتوگویی با دکتر سیمین کاظمی پزشک و جامعهشناس انجام شده است تا به سؤالاتی با این مضمون که پیامدهای اجتماعی این آزارها چیست؟ و آیا این آزارها سبب کاهش مشارکت اجتماعی زنان و آشفتگی در روابط اجتماعی میشود؟ و اینکه آگاه کردن زنان نسبت به حقوق شهروندی خویش چه میزان در کاهش این مزاحمتها تأثیر دارد؟ پاسخ دهد.
متن این گفتوشنود به شرح زیر است:
** س: علت مزاحمتهای خیابانی که به تعبیر تحلیل گران مسائل جامعه نوعی خشونت علیه زنان است را چگونه تحلیل میکنید؟
– مزاحمت خیابانی بهعنوان یک رفتار خشن که ماهیت جنسی دارد، درواقع نوعی اعمال قدرت مردانه در حوزهی عمومی است که بهواسطهی خوارانگاری زنان به آنان روا داشته میشود. خشونت خیابانی علیه زنان یک رفتار جنسیت زده است که زنان را به خاطر جنسیتشان مستحق تحقیر و بیاحترامی میداند.
علاوه بر این، وجود چند عامل در یک جامعه باعث تسهیل یا تشدید مزاحمت جنسی در خیابان میشود که از این عوامل میتوان به فقدان قوانین حمایتی از زنان قربانی، فضای مردانه و ناامن شهری و نوع رویکرد جامعه به مزاحمت و برخورد با شخص قربانی اشاره کرد.
** س: پیامدهای اجتماعی این آزارها چیست؟ آیا سبب کاهش مشارکت اجتماعی زنان و آشفتگی در روابط اجتماعی میشود؟
– مزاحمت خیابانی درواقع صورتی از خشونت است که از طرف مردان غریبه بر زنان اعمال میشود. مزاحمت خیابانی با ناامن کردن فضای عمومی مانع دسترسی زنان به این فضا میشود و تحرک زنان را محدود میکند و ازاینرو نوعی تقابل با حضور اجتماعی زنان است.
آزار و مزاحمت خیابانی تهدیدی است که همیشه زنان را در اضطراب و ترس نگه میدارد و باعث تخریب اعتمادبهنفس آنان میشود.
همچنین باعث میشود در بعضی خانوادهها، زنان بهعنوان موجودات ناتوان و نیازمند مراقبت در نظر گرفته شوند و از تردد آنان بهتنهایی ممانعت شود و یا نیازمند همراه شمرده شوند تا مورد مزاحمت قرار نگیرند؛ درواقع چنین نگاهی زنان را از بسیاری فعالیتهای اجتماعی بازمیدارد.
**س: آگاه کردن زنان نسبت به حقوق شهروندی خویش چه میزان در کاهش این مزاحمتها تأثیر دارد؟
– زنان حقدارند که از فضای امن برخوردار باشند و بدون هر نوع تهدید و عامل مزاحم بتوانند در حوزهی عمومی حضورداشته باشند، حقدارند که به شخص مزاحم اعتراض کنند و یا از منابعی که میتوانند به آنان یاری کنند کمک بگیرند. درواقع مزاحمت چنانکه تاکنون به زنان تلقین میشده و علت را به خود قربانی نسبت میدادند یک تعرض به حقوق شهروندی و کرامت انسانی زنان است و آنکه مقصر است همیشه شخص مزاحم است و نه قربانی.
زنان باید به این آگاهی برسند که در مزاحمتهای خیابانی، آنکه باید شرمگین و خجالتزده باشد و احساس حقارت کند شخص مزاحم است و نه زنی که مورد مزاحمت قرارگرفته است. اگر زنان و همچنین جامعه به چنین آگاهیای دست پیدا کنند، درواقع بستری فراهم میشود که مقابله با مزاحمت و محافظت از زنان در برابر مزاحمت تسهیل میشود.
** س: چه راهکارهایی را جهت مقابله با آزارهای خیابانی و افزایش امنیت اجتماعی و روانی زنان پیشنهاد میفرمایید؟
– راهکارهای این مسأله در هماهنگی و همزمان باهم ممکن است به کنترل مزاحمت منجر شوند و درواقع یکراه حل خاص و واحد برای مسأله وجود ندارد.
اولین عامل، تحقق برابری جنسیتی در جامعه و حقوق برابر زنان و مردان است که این فرهنگ در پی آن ساخته شود که مرد و زن هر دو انسان هستند و هیچکدام حق سروری و اعمال قدرت و تحقیر دیگری را ندارد.
دوم، نیاز به قوانین حمایتی است که مزاحمت و خشونت خیابانی علیه زنان جرم شناخته شود و قانون و پلیس با شخص مزاحم و نیز با اتومبیلهایی که برای زنان تولید مزاحمت میکنند برخورد کند.
سوم، تغییر نگاه جامعه به مسأله مزاحمت است که بهجای سرزنش قربانی و مقصر دانستن او، مزاحمت را یک تعدی به حقوق شهروندی زنان تلقی کنند.
چهارم، ضروری است زنان در مقابل مزاحمت سکوت نکنند و بدون احساس شرم و خجالت، با مزاحمت مقابله کنند و شخص مزاحم را با اعتراض خود متوجه عمل اشتباه خود نموده و راه را بر مزاحمتهای بعدی ببندند.
درواقع اگر مردان مزاحم بدانند که عمل آنها یک امر عادی یا یک حق مردانه نیست و اگر بدانند در صورت ارتکاب مزاحمت با واکنشهای زنان و نیز حمایت اجتماعی از زنان مواجه میشوند، دیگر ادامه مزاحمت بهآسانی گذشته نخواهد بود.
منبع: ایرنا