شوخی با عبارات حقوقی
شوخی با عبارات حقوقی
ترمینولوژی حقوقی ۲
شوخی با عبارات حقوقی
آزادی بیان: نوعی آزادی که بهصورت مطلق در کشور وجود دارد برای دولت .
ارتقای مقام: راز سر به مهر .
اصول شوهرداری: به مجموع رفتارهایی که شوهر را از زن گرفتن پشیمان میسازد میگویند .
تعلیق در منشأ: یعنی بین قصد انشاء و آثار ناشی از آن قصد فاصله زمانی واقع شود. مانند تعلیق پاکدامنی به دوران پیری توسط مردان .
تفسیر مضیق: نوعی از تفسیر قضائی است که بهموجب آن مدلول یک قانون در چهارچوب مفهوم خویش محبوس گردیده و از سرایت دادن آن به موارد سکوت و یا به مواردی که احتمال دارد که شامل آن موارد باشد خودداری میشود مانند کلمه بیان که در آزادی بیان فقط ذگر کلمه (بیان) آزاد است .
تقلب نسبت به قانون: نوعی پیروی از قانون بهگونهای که مزاحم منافع فرد نباشد .
تقلید: وکالت دادن به دیگری برای فهماندن .
درصد: ارقامی است که به ذهن الهام میشود .
روح قانون: اصول و نظرهایی که بیرون از جسد قانون میباشد .
ضرب و جرح: اختلاط و صحبت کردن با دست و پا .
طرح امنیت اجتماعی: چشمپوشی از خطاهای بزرگ و اصلاح خطاهای کوچک با سر و صدا و شدیدترین شکل ممکن .
طلاق خلع: طلاقی است که به موجب آن مَهرِ زوجه به زوج و خون زوج به زوجه حلال میشود .
عطف به ما سبق شدن قوانین: کن فیکون .
علت تشریع: علتی که سبب وضع قانون معینی میشود چنانکه علت وضع قانون صدور چک و اعمال .
مجازات برای صدور چک بلامحل، ترویج دروغ بین دارندگان چک میباشد .
عموم و خصوص مطلق: هر گاه رابطه بین دو مفهوم طوری باشد که یکی بر همه مصادیق دیگری صدق کند ولی دومی بر پارهای از مصادیق اولی صدق نماید این رابطه را عموم و خصوص مطلق میگویند. مثلاً فرود سالم هر هواپیمای توپولوف یک معجزه است ولی هر معجزهای الزاما فقط فرود سالم توپولوف نیست.
عندالمطالبه: این واژه در اصل عنادالمطالبه بوده که به مرور زمان به جهت سهولت در تلفظ به عندالمطالبه تبدیل شده است و بهمعنی مطالبه از روی عناد میباشد که معمولاً در مورد مهر مصداق دارد .
عیب سلبق: عیبی است که منشا خیار بوده و قبل از عقد وجود داشته ولی طرف دیگر قرارداد از آن. آگاهی نداشته است مانند تاهل در عقد نکاح .
فحاشی: ضرب و جرح با استفاده از کلام .
قاعده اقدام: نوشتن ترمینولوژی حقوق به زبان طنز در خبرنامه کانون وکلا .
قانون تکمیلی: قانونی که بر خلاف قانون امری که متضمن امر و نهی بوده و اراده افراد برخلاف آن بلااثر میباشد، جانشین اراده فرد قرار داده شده و درصورت تمایل و دلبخواهی میتوان آن را عمل نمود مانند قانون اساسی .
کلاهبرداری: گرفتن مستقیم مال برای دادن امید به مردم. درصورت اخذ غیرمستقیم مال برای فعل فوق عنوان به حکومت داری تغییر مییابد .
نظریهپرداز: کسی است که همیشه از کلمه همیشه استفاده میکند .
نفت: مهریه ملت
واخواهی: اعلام دلخوری از جلسهای است که هر چند رغبتی به رفتن آن نداریم ولی از این که به آن دعوت نشدهایم دلخور شدهایم .
برگرفته از انجمن علمی حقوق دانشگاه حضرت آیتاللهالعظمی بروجردی