شرف تاریخی روزنامه
شرف تاریخی روزنامه
سر مقاله
شرف تاریخی روزنامه
محمدرضا خسروی
پابلو نرودا [1973- 1904] شاعر محبوب شیلیایی و برنده جایزه نوبل، در جایی از خاطرات خود آورده است که: «دوستانم روزنامههای عصر را روی زمین پهن کردند و با احتیاط روی اخبار روز و سرمقالهها خوابیدند.»
خوابیدن روی ورقهای روزنامه و فرش کردن گوشههای خالی اتاق با صفحات روزنامه از امروز و دیروز نیست اما همین نرودای شاعر قطعاً خوابیدن روی منظومههای ادبی را بر نمیتابد یا مثلاً به خود و به دیگران اجازه نمیدهد کسی از دفترهای شعر بالشی فراهم کند و آنها را زیر سر بگذارد. چرا؟ میگویند شعر از جنس وحی است و از قماش الهام است که تار و پودی متافیزیکی دارد لاجرم بیحرمتی را برنخواهد تافت که کم و بیش سخن نابجایی هم نیست اما آنها باید بپذیرند که شعر مولود کلمه است و کلمه مادر است و کلمه اصالتی بیش از شعر دارد که در ابتدا کلمه بود.
و من بر این باورم که بستر ساختن از کلمه در هر حال کاری نیست که زیبا باشد و روزنامهنگار که عصاره ذهن و خلاصه زبان خود را در اندام کلمهها بر کاغذ مینشاند، فرش زیر پا نمیبافد، مخلوق او کلاه گوشه بزرگی و آگاهی است که میباید بر سر بنشیند و نه در زیر سر و در زیرپا جای گیرد. در همین حال نویسندگان روزنامه نیز باید بر این امر وقوف کامل داشته باشند که مرکب جان خود را بر آب نمینویسند آنان باید بداند که بر زر سکه میزنند سکهای که از رواج نمیافتد، سکهای که در سدهها و هزارههای آینده هم بیخریدار نخواهد بود و اگر این است شأن کلمه و کلام و خامه و کاغذ و روزنامه، سفارش من به همه نگارندگان روزنامه آن است که چنان ننویسید که از نوشتههای شما زیرانداز بسازند، چنان بنویسید که در ذهن مردم ساری و نیز بر زبان آنان جاری باشد.