حواشی نهمین نمایشگاه بورس، بیمه و بانک
حواشی نهمین نمایشگاه بورس، بیمه و بانک
گزارش اختصاصی دنیای حقوق از
حواشی نهمین نمایشگاه بورس، بیمه و بانک
نهمین نمایشگاه بانک، بورس و بیمه از تاریخ بیستم تا بیست و دوم تیرماه 1395 در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار شد و دستاوردهای قابلتوجهی را در صنعت بیمه، بانک و بورس به همراه داشت.
تعاملات و ایجاد روابط در بین این سه عنصر مهم که نقش پررنگی در عرصه اقتصادی کشور ایفا میکنند از اهداف اصلی برگزاری نمایشگاه بود. نمایشگاهی جامع که با شرکت میهمانان خارجی و حضور قدرتمند شرکتهای داخلی کامل شد؛ اما برخلاف همیشه که نمایشگاه در یک جو ساکت و آرام راه خود را طی میکرد و به اهداف خود میرسید امسال به گونهای دیگر رقم خورد. درست در ساعات اولیه برگزاری نمایشگاه و پس از اتمام افتتاحیه، همزمان با خارج شدن مسئولین از نمایشگاه، جمعی از مردم در مقابل سالن خلیجفارس نمایشگاه، شعارهایی معترضانه سر دادند و اعتراض خود را به بانک مرکزی اعلام داشتند.
هدف اصلی این افراد فردی نبود جز ولی ا… سیف، رییس بانک مرکزی. معترضان، همان سپردهگذاران موسسه ثامنالحجج بودند که تا کنون با موانع بسیاری برای رسیدن به حقشان دستوپنجه نرم کردهاند.
پس از سپری شدن ساعتی از اتمام افتتاحیه و ترک نمایشگاه توسط مسئولین، مردم معترض، خسته ولی امیدوار، به سمت غرفه بانک پارسیان رفتند تا از آنها رسیدگی بیشتر به موضوع را استدعا کنند ولی بازهم به نتیجه نرسیدند اما بارقههایی از امید در چهره تکتک آنها دیده میشد. خودشان هم نمیدانستند چرا اما با توکل بر خدا یقین دارند به حقشان خواهند رسید.
ساعت حدوداً دوازده و نیم بعدازظهر بود که قائله آرام گرفت و معترضین آرامآرام با حنجرههای گرفته از فرط شعار شروع به ترک نمایشگاه کردند در این میان جوانی را دیدم و نزدیکش شدم.
او را به گوشهای خلوت زیر سایه درختی دعوت کردم و در مورد چرایی ماجرا پرسیدم و او در پاسخ به سؤال من، امیدوارانه گفت:
نامههای زیادی به سازمانها و ارگانها و اشخاص ذیربط ارسال شده و بدون نتیجه مانده است. متأسفانه ما سپردهگذاران موسسه ثامنالحجج در سانسور خبری مطلق به سر میبریم. مهمترین رسالت رسانه، به تصویر کشیدن مشکلات جامعه و درد ملت است که در مورد این موسسه و حواشی آن تا به امروز به این رسالت خود عمل نکرده است و کمکم به زدگی از نظام منجر خواهد شد.
کسی که شکمش خالی شود خودبهخود باورش زیر سؤال میرود. مسئله اساسی این است که عدهای به سردستگی آقای سیف و کمیجانی که خبرگی و زبدگی و تسلط در عرصه اقتصاد ندارند زمام امور را به دست گرفتهاند. حوالی مردادماه سال 1394 آقای کمیجانی یکشبه مصاحبهای انجام داد مبنی بر اینکه مردم آگاه باشید و هوشیار که مؤسسه ثامنالحجج مجوز ندارد و ورشکسته است. ما هم سرمایهگذاری کرده بودیم و این موسسه سالها بود که سرویس مناسب به ما میداد. از آنجایی که یک بقالی هم بدون مجوز در نظام ما نمیتواند خدمت رسانی کند و 550 شعبه فعال موسسه ثامنالحجج در سراسر کشور در حال خدمت رسانی به مردم بودند ابداً به ذهن خطور نمیکرد که این موسسه غیرمجاز باشد و یا تحت نظارت بانک مرکزی نباشد.
ما فکر میکردیم که قطعاً بانک مرکزی بر روی این 550 شعبه، نظارت کامل دارد. حتی آقای بهمنی از مدیران عامل موسسه ثامنالحجج به واسطه ساماندهی بیست و اندی مؤسسه بلاتکلیف تقدیر و تشکر کرده بود. بالاخره در مردادماه سال 94 جناب آقای کمیجانی مصاحبهای کردند که باعث هجوم مردم به شعبات شد و نقدینگی موسسه علیرغم اینکه بسیار بالاتر از سایر بانکها بود به پایان رسید. از طرف دیگر اکثر اموال مؤسسه هم غیرمنقول است و اموال بسیار زیادی هم دارد به گونهای که طبق اخبار و اطلاعاتی که از گوشه و کنار میخوانیم، قریب به 1000 سند مؤسسه فوقالعاده باارزش دارد که قطعاً پوشش سپردهگذاری موسسه ثامنالحجج را خواهد داد.
ولی متأسفانه آقای سیف با عنوان ساماندهی وارد شد ولی در واقع کار ایشان ویرانگری یا فتنهانگیزی بود. اگر نیتشان بر این باشد که مردم را نظام زده کند فتنهانگیزی است اگر هم خواسته باشند ساماندهی کنند که در واقع ویرانگری کردند. ایشان مؤسسه آرمان را با یک سرمایه اندک و بدون رزومه فعالیتی قوی، در اواخر اسفند سال گذشته با دادن مجوز ساماندهی کرد. اصلاً برفرض که تمام اشکالات و تخلفات عدیدهای که به مدیرعامل موسسه ثامنالحجج نسبت دادند درست بوده، سؤال اینجاست که چرا موسسه از ریشه برچیده شد؟! چرا مانند همهجای دنیا مدیرعاملی از خود بانک مرکزی که مورد اعتماد باشد گذاشته نشد تا هم احترام هزاران سپرده گزار حفظ میشد و هم اینهمه مشکلات برای آنها به وجود نمیآمد؟! با توجه به اینکه این موسسه نیروگاه برقآبی کیش، کارخانه شیشهسازی کرمانشاه، پروژه آبشار اصفهان، برجهای تجاری و هتلهای عدیدهای در همه شهرها دارد بهراحتی مدیریت کنند تا موسسه با پتانسیل بالایی که داشت به کارش ادامه دهد؛ اما بانک مرکزی با صدور اطلاعیه شماره 9 خود که در حالهای از ابهام است و به صورت شفاف مسائل را مشخص نکرده است، بانک پارسیان را به عنوان بانک عامل مشخص کردند که بانک پارسیان بیاید سپردههای ما را به صورت خرد پرداخت کند. البته قبل از پرداخت باید یک تعهدنامهای مبنی بر اینکه هیچ ادعا و حق اعتراضی نسبت به مال خود نداریم، امضا کنیم. پس از امضا 35 میلیون به شما میدهند و الباقی آن میماند تا زمانی که سرمایه املاک مؤسسه را حراج بگذارند و بفروشند. اگر کفاف داد، الباقی سپرده بازگردانده میشود و اگر نه که هیچ. بنده به عنوان یک فردی که در خانواده شهید حضور دارم، بیش از آنکه دوست دارم به مالم برسم، درخواست برخورد با عواملی را دارم که باعث فتنهانگیزی و خراب شدن وجهه نظام میشوند. ببینید مردم خودشان میدانند که تجمعات در خیابان عواقبی مانند زیر پا گذاشتن اصول و آرمانهایشان را به همراه دارد. این تجمعات بعضاً در رسانههای بیگانه رصد میشود و از آن سوءاستفاده میشود که باب میل مردم نیست. منتهی مردمی که دستشان از همهجا کوتاه شده دیگر چارهای ندارند و تجمعات را آخرین امید خود میبینند تا بلکه صدایشان به گوش حتی یک نفر دلسوز برسد.
قریب به یکمیلیون و پانصد هزار (000/500/1) خانوار بر اساس اعلام بانک مرکزی در موسسه ثامنالحجج سپرده گزاری کردهاند. 000/150هزار نفر از این افراد به عنوان سپرده گزار کلان هنوز بلاتکلیفند.
برای خیلی از این افراد با انگ شرکت در تجمعات سیاسی، پرونده سیاسی تشکیل دادهاند و آنها را از احقاق حق خودشان منصرف کردهاند و موجب ریزش نفرات شدهاند.
ما فریاد خود را به بیت رهبری و ریاست جمهوری هم رساندهایم. قریب به 36 گردهمایی و تجمع کاملاً مسالمتآمیز برگزار کردیم ولی متأسفانه هیچ فایدهای تا به امروز نداشته.
حتی اگر میخواستند ساماندهی کنند عنوان مجموعه را عوض میکردند و پس از گذشت یک سال یا دو سال این کار را میکردند. آنکسانی که باعث نابودی این موسسه شدند، حرمت نام ثامنالحجج را نگه نداشتند و امانتدار خوبی نبودند.
آن کسی هم که طرح ساماندهی را به پا کرد آن هم حرمت این نام را نگه نداشت و ما باورمان بر این است که خداوند به واسطه این بیحرمتیها، همه خطاکاران را به سزای اعمالشان خواهد رساند. حال خواسته سپردهگذاران ستم دیده موسسه ثامنالحجج آن است که مقام معظم رهبری ورود کنند و نگذارند که مردم انقلابی جمهوری اسلامی ایران از نظام زده شوند.
مسئله خیلی فراتر از مسائل مالی است. این هزینه، در برابر هزینهای که نظام برای حفظ پرچم میکند بسیار ناچیز است.
گپ خودمانیمان داشت گرم میگرفت که مرد میانسالی متوجه خبرنگار بودن من شد و بیمقدمه گفت:
سؤال من این است، آیا مردم نباید به یک موسسهای که بالغ بر 550 شعبه در سراسر کشور دارد و بالای هر شعبه آن تابلویی با نشانه بانک مرکزی نصب شده اعتماد کنند؟! پس مردم به چه اعتماد کنند؟! اصلاً مگر مسئولین خوابند و نمیبینند؟! چرا بعد از گذشت بیش از 10 سال از فعالیت این موسسه، آن را منحل کردند؟! چرا در همان روزهای ابتدایی در مقابل آن نایستادند و مردم را آگاه نکردند؟!
بعد از گذشت 50 سال پیش خود گفتیم یک حاشیه امنیتی برای خانواده ایجاد کنیم. چه فکر میکردیم چه شد! من به امید این که زیر پرچم جمهوری اسلامی ایران زندگی میکنم پولم را در بانک قراردادم اطمینان کردم که مشروع است. آقای سیف در همه سخنرانیهای خود میگویند مردم نگران نباشند ما درصدد نگهداری سپرده، سپردهگذاران هستیم اما الان 9 ماه است فقط در نگرانی هستیم.
از طرفی هیچ کس هیچ راهکاری نشان نمیدهد و از طرف دیگر اطلاعرسانی اشتباهی به مقامات بالایی میرسانند. میگویند 90 مسئله حلشده است! مشخص نیست پشت قضیه چه چیزی است.
تا به امروز 3200 میلیارد برای بازپرداخت سپردهها اختصاص داده شده است اما این مبلغ فقط برای بازپرداخت سپردههای خرد استفاده شده، حال آنکه سپردهگذاران کلان چه گناهی کردهاند؟!
خوشبختانه موسسه ثامنالحجج جزء مؤسساتی بوده که تمام سرمایه گذاریهایش در جهاتی بوده که آورده داشته است.
مسئولان میگویند نهادهای بیگانه تصویرهایی نشان میدهند و سوءاستفاده میکنند. حرفشان کاملاً درست است ولی وقتی نهادها نمیآیند پاسخگو باشند به شعور سپردهگذاران توهین میشود. میگویند 100 میلیون داری باید تعهد بدهی که هیچگونه اعتراضی نداری تا 35 میلیون تومان آن را دریافت کنی. آخر چرا؟!
یعنی فرد چه گناهی کرده. اگر واقعاً قصد مسئولین خیر است، بیایند به گونهای ساماندهی کنند که ما را با یک بانک ادغام کنند.
بسیاری از جوانان در شعب همین موسسه ثامنالحجج کار میکردند و از راه حلال زن و بچه خود را سیر میکردند اما حالا بیکار شدهاند و وضعیت سنیشان هم به گونهای نیست که بخواهند از صفر شروع کرده و کار کنند. ما به صورت جدی طالب مطالبات خود هستیم.
حال با تمام این حرفها و اتفاقات به وجود آمده امیدواریم حرمت مردمی که فقط به دنبال اندوخته سالیان خود هستند، نگه داشته شود و عدالت به عنوان کوچکترین حق آنها در موردشان اجرا شود.
امیرحسین مصدق خبرنگار دنیای حقوق
بازدید: ۳۱