جلسه اول دادرسی در نشست قضایی قضات دادگستری استان تهران
جلسه اول دادرسی در نشست قضایی قضات دادگستری استان تهران
جلسه اول دادرسی در نشست قضایی قضات دادگستری استان تهران
اثر تغییر دعوا و خواسته بر تعریف جلسه اول دادرسی و حکم حضوری یا غیابی
پرسش: چنانچه در ابتدای جلسه اول دادرسی، خواهان خواسته خود را از رفع تصرف عدوانی به مطالبه اجرتالمثل تغییر دهد و وقت رسیدگی نیز بههمین جهت به درخواست خوانده تجدید شود، درصورتیکه وقت رسیدگی به دعوای اجرتالمثل، به خوانده ابلاغ قانونی (و نه واقعی) شده باشد و خوانده حضور پیدا نکرده و وکیل نداشته و لایحه نیز ارسال نکرده باشد، رأی صادره در خصوص دعوای اجرتالمثل غیابی است یا حضوری؟ جلسه اول در خصوص دعوای اجرتالمثل کدام
جلسه میباشد؟
محل تشکیل نشست: دادسرای ناحیه 4
دبیر نشست: آقای مازیار مرزبانی
نظر اکثریت: رأی دادگاه با توجه به حضور خوانده در جلسه دادرسی، حضوری محسوب میگردد لکن جلسه اول در خصوص رسیدگی به دعوای اجرتالمثل همان جلسه ای می باشد که بعد از جلسه اول رسیدگی نسبت به دعوای تصرف عدوانی به جهت تغییر خواسته وقت تجدید گردیده است.
محل تشکیل نشست: دادگستری دماوند
تاریخ نشست: 9/11/1393
نظر گروه اول: در بدو امر باید نکات زیر را در ارتباط با سؤال مطروحه در نظر گرفت:
قانونگذار در ماده 117 قانون آیین دادرسی مدنی سابق، امکان تغییر خواسته را مشروط به اینکه منشأ آن همان منشأ دعوای اولی و مربوط به آن باشد در جلسه اول دادرسی ممکن دانسته بود لکن در ماده 98 قانون جدید به منظور کاهش اطاله دادرسی، این امکان را تا پایان اولین جلسه دادرسی به خواهان داده است؛ کما اینکه در مباحث طرح ایرادات و اعتراضات (ماده 87 قانون جدید) و دعوای متقابل (ماده 143)، این اختیار را به طرفین دعوا بسته به مورد داده است ولی در مورد اعتراض به بهای خواسته (بند 4 ماده 62) و استرداد دادخواست (بند الف ماده 107)، خدشهدار کردن اسناد ابرازی از طریق تردید، انکار و جعل (مواد 217 و 219)، تا اولین جلسه دادرسی میبایست
به عمل آید.
نکته مهم اینکه، صرفاً در دعوای جلب ثالث (وفق ماده 135) و أخذ تأمین اتباع بیگانه (ماده 144) میبایست تا پایان جلسه اول دادرسی به عمل آید. به نظر این گروه باید بین این دو اصطلاح، تفاوتهایی وجود داشته باشد. در تعریف اولیه جلسه دادرسی باید گفت که جلسهای است که موجبات قانون رسیدگی به دعوا، در آن فراهم باشد ولی به لحاظ طرح ایرادات و دعوای متقابل و مسائلی از قبیل اعتراض به بهای خواسته، ممکن است رسیدگی ماهیتی امکانپذیر نبوده و تجدید شود؛ ولی جلسه اول دادرسی جلسهای است که موجبات قانونی رسیدگی به دعوا در آن فراهم است و جلسه مذکور تشکیل شده و مذاکرات طرفین طی آن پایان میپذیرد و الا اگر جلسه مذکور قبل از مذاکرات طرفین تمدید یا تجدید شود جلسه بعدی، ادامه جلسه اول محسوب میشود.{1}
رای اصراری شماره 3031 مورخ 30/10/1329 هیأت عمومی دیوانعالی کشور، [2] در مقام تعریف جلسه اول دادرسی بوده و منصرف از تعریف اولین جلسه دادرسی است. اجمالاً اولین جلسه دادرسی، قابل تجدید نمیشود. بنابر مراتب فوق، قسمت صدر سؤال راجع به ابتدای جلسه اول دادرسی میبایست به اولین جلسه دادرسی مربوط بوده و جلسه بعدی که در آن به دعوای اجرت المثل رسیدگی شده، جلسه اول دادرسی است و در آن طرفین صرفاً حق طرح دعوای جلب ثالث یا درخواست اخذ تأمین را دارند و نمیتواند دعوای تقابل طرح نمایند.
نظر گروه دوم (اکثریت): جلسه اول دادرسی به جلسهای گفته میشود که در آن، شرایط رسیدگی فراهم باشد و هنگامی شرایط و موجبات دادرسی فراهم است که جلسه دادرسی و موضوع آن به طرفین یا وکلای آنها ابلاغ شده باشد؛ چون در ابتدای جلسه اول دادرسی با موضوع خواسته تصرف عدوانی، خواهان بر اساس قانون این حق را داشته است که خواسته را تغییر دهد و به جهت وحدت منشأ، قابل پذیرش بوده است امّا چون خوانده درخواست تجدید وقت نموده است تا تدارک دفاع نماید، به درخواست وی وقت رسیدگی تجدید شده است؛ اما در جلسه اول دادرسی تغییری حاصل نشده و همان جلسه اول که با موضوع تصرف عدوانی تشکیل شده است، جلسه اول دادرسی قانونی محسوب میشود؛ چون در تغییر خواسته، خواهان حق ارائه و استناد به دلیل جدید ندارد و دلیل جدیدی ارائه نمیشود که جلسه دادرسی تغییر کند و از سوی دیگر اگر بپذیریم جلسه بعدی که برای رسیدگی اجرتالمثل تشکیل شود، جلسه اول دادرسی باشد این مستلزم نوعی تسلسل است و باید بپذیریم که خواهان باز هم بتواند خواسته را تغییر دهد که با فلسفه تسریع در رسیدگی، موافق نیست؛ بدیهی است که تجدید جلسه در این مورد، در اجرای اصل تناظر و تدارک دفاع توسط خوانده صورت گرفته است.
در مورد اینکه رای صادر شده در خصوص دعوای اجرت المثل، غیابی است یا حضوری نیز سه نظر از سوی همکاران محترم ابراز گردید:
گروه اول (اقلیت): چون در اولین جلسه دادرسی، خوانده دفاعی معمول ننموده و وقت رسیدگی برای جلسه اول دادرسی به وی ابلاغ قانونی شده است و در جلسه دادرسی نیز خود یا وکیل یا نماینده قانونیاش حضور نیافتهاند بنابراین رای صادر شده غیابی است.
نظر گروه دوم: چون خوانده در جلسه اول دادرسی حاضر شده و دلایل و دادخواست اصلی به او ابلاغ شده و اطلاع پیدا کرده است و تغییر خواسته نیز با منشأ واحد و با همان دلایل بوده است و دادگاه در همان جلسه دادرسی تغییر خواسته را به وی ابلاغ کرده پس ابلاغ واقعی محسوب است؛ لذا حتی اگر در جلسه بعدی دادرسی حاضر نشود و لایحه ندهد و وکیل نداشته باشد باز هم رأی حضوری محسوب میشود.
نظر گروه سوم: هرچند خوانده یا وکیل و قائممقام وی در جلسه اول دادرسی حضور نیافتهاند و لایحه نیز ارسال نکردهاند و اخطاریه به وی ابلاغ قانونی شده است، از آنجا که اصل بر حضوری بودن آرای محاکم میباشد و خوانده نیز از جریان دادرسی و تغییر خواسته و اصل دادخواست آگاه بوده است لذا حکم صادر شده از ناحیه دادگاه وفق ماده 303 قانون آیین دادرسی مدنی، حضوری می باشد. وقتی مقنن، ابلاغ واقعی خوانده را از موجبات حضوری بودن رای برمیشمارد، به طریق اولی، حضور خوانده در اولین جلسه دادرسی و استحضار وی از تغییر خواسته، از موجبات حضوری بودن رأی میباشد.
محل تشکیل نشست: مجتمع قضایی شهید صدر
دبیر جلسه: آقای زارعی
نظر اکثریت: اکثر همکاران معتقدند که چون خوانده در جلسه دادگاه حاضر و از موضوع دادرسی (اجرتالمثل) اطلاع پیدا کرده است و به لحاظ اینکه اطلاع از دادرسی، طریقیت دارد و از مجموع مواد مربوطه نیز میتوان استنباط کرد که قانونگذار بیشتر به اطلاع مخاطب نظر دارد و نه نحوه ابلاغ و اینکه اصل بر حضوری بودن رای است، بنابراین رای صادره حضوری است.
نظر اقلیت: چون مهمترین جلسه دادرسی، جلسه اول است و در فرض سؤال، جلسه اول، جلسه تعیین شده جهت رسیدگی به اجرتالمثل است و وقت رسیدگی آن به خوانده ابلاغ قانونی شده است و رویه محاکم بدوی و تجدیدنظر نیز به غیابی تلقی کردن آن است لذا رای صادره غیابی است.
محل تشکیل نشست: دادگستری لواسانات
دبیر جلسه: آقای سلمان پورمریدی
نظر تمامی قضات شرکتکننده در جلسه در خصوص سؤال مطروحه این است که جلسه اول دادرسی جلسهای است که امکان دفاع برای خوانده در خصوص خواسته وجود داشته باشد و در فقره مطروحه، امکان دفاع در خصوص خواسته اجرتالمثل برای خوانده در جلسه اول وجود نداشته است و زمانی که جلسه تجدید میشود عملاً دفاعی از ناحیه خوانده در خصوص خواسته تغییریافته صورت نگرفته است؛ لذا به نظر میرسد که جلسه دوم، جلسه اول تلقی میشود و چون به خوانده ابلاغ واقعی نشده است و لایحهای تقدیم نکرده و وکیل نیز معرفی ننموده است لذا رأی صادره غیابی محسوب میشود و آنچه که در ماده 303 از قانون آیین دادرسی مدنی گفته شده است مبنی بر اینکه «وی در هیچ یک از جلسات حاضر نشده» از بحث خارج است؛ زیرا جلسه تشکیل شده عملاً رسمیت نداشته و در خصوص خواسته اجرت المثل، توضیحاتی از خوانده گرفته نشده است.
نظریه مشورتی اداره حقوقی قوه قضاییه
بازگشت به استعلام شماره 13/647/9001 مورخ 12/12/1393 نظریه مشورتی این اداره کل در خصوص سؤال یاد شده به شرح زیر اعلام می گردد:
درصورتیکه موضوع مشمول ذیل ماده 98 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی باشد اولاً، چون در فرض سؤال، خوانده در جلسه حضور داشته و تجدید جلسه به تقاضای او صورت گرفته است غیبت او در جلسه بعدی و عدم دفاع کتبی، موجب غیابی شدن رأی دادگاه نمیشود؛ زیرا منظور قانونگذار، اطلاع خوانده از دعوا است نه دفاع خوانده و همین که اطلاع خوانده از دعوای طرح شده محقق شود، برای حضوری شدن رأی کافی است. ثانیاً، با توجه به اینکه دادگاه به تقاضای خوانده تجدید جلسه را پذیرفته و وارد ماهیت نشده است بنابراین جلسه بعدی، جلسه اول محسوب خواهد شد.
دکتر محمدعلی شاه حیدری پور
مدیر کل حقوقی قوه قضاییه
[1]. واحدی، جواد؛ جلسه اول دادرسی و خصوصیات آن، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، دوره 38، پاییز1376، صص74 و 75.
[2]. رأی هیأت عمومی شماره 3/303 تاریخ 3/10/1339 صحیح است: «منظور از نخستین جلسه دادرسی جلسهای است که موجبات قانونی طرح و استماع دعوای طرفین فراهم باشد. در صورتی که به جهتی جلسه مزبور تجدید شود، جلسه یا جلسات بعدی جلسه نخست محسوب نمیشود. «اداره حقوقی قوه قضاییه نیز طی نظریه شماره 5015/7 مورخ 10 شهریور سال 1381 اعلام میکند: «نخستین جلسه دادرسی زمانی است که وقت رسیدگی به خواهان و خوانده ابلاغ و رسیدگی شروع شده باشد و اگر جلسه برای ابلاغ وقت رسیدگی به طرفین یا یکی از آنها تجدید شود نخستین جلسه رسیدگی محسوب نمیشود».
منبع: مجموعه نشستهای قضایی دادگستری استان تهران در امور مدنی