به یک «نود» اجتماعی نیازمندیم!
به یک «نود» اجتماعی نیازمندیم!
به یک «نود» اجتماعی نیازمندیم!
محمدرضا یزدان پرست- روزنامه نگار و مجری تلویزیون
امروز از فساد در فوتبال میشنویم و بیانیهها و لجبازیهای دو سرمربی مهم کشور را میخوانیم و دعوای بازیکنان را بر سر یک خطای پنالتی میبینیم و… اما لحظهای فکر کنید اگر برنامهای مثل “نود” نبود تا مرتب پردهها را کنار بزند و دست اینوآن را رو کند، وضع چطور بود؟!
امروز اهالی خود سینما از فساد در سینما میگویند و حتی بازیگر پرکاری مثل بهنوش بختیاری در پستی بعد از درگذشت حسن جوهرچی از تقسیم نقشها در مستی و نشئگی برخی از تهیهکنندهها شکوه میکند و اخباری از زد و بندهای فراوان و باندبازی و زیرآب زنی در انتخابها منتشر میشود و مردم از مشکوک بودن برخی سرمایههای هنگفت تهیهکنندهها میشنوند اما لحظهای فکر کنید اگر “هفت” نبود تا گوشهای از پشت این صحنه اغواگر و پرزرقوبرق را برملا کند، وضع چطور بود؟!
برای دو حوزه سیاست و اقتصاد هم با توجه به اقتضائات ویژهشان میشود “متن-حاشیه” شبکه سه و “زاویه” شبکه چهار و “پایش” شبکه یک را مثالهایی حتی حداقلی بهحساب آورد.
به حتم، بیشترین و پربینندهترین ساعات تلویزیون به برنامههای اجتماعی اختصاص دارد و پرتعدادترین برنامههای تلویزیون هم محصول گروههای اجتماعی شبکههاست. به این فهرست دقت کنید:
فرمول یک برنامه صبحگاهی شبکه یک، با صبح برنامه صبحگاهی شبکه دو، حالا خورشید برنامه صبحگاهی شبکه سه، تهران بیست برنامه شامگاهی شبکه پنج، خانواده یک برنامه ظهر گاهی شبکه یک، غیر محرمانه برنامه آخر هفتههای شبکه دو، امروزیها برنامه عصرگاهی شبکه یک، خونه خوبه برنامه عصرگاهی شبکه سه، جیوگی برنامه عصر دو روز هفته شبکه دو و….
حالا حالاها میشود این فهرست را ادامه داد. برخی از اینها، عناوین پرطمطراقی را هم برای خود تدارک دیدهاند مثل غیر محرمانه که مدعی است “اولین مناظره اجتماعی تاریخ تلویزیون” است یا برخی مهمانان بسیار بزرگ هم میآورند مثل جیوگی که میزبان فیلسوف جهانی مشهوری مثل “اسلاوی ژیژک” میشود.
همه این برنامهها که نامشان رفت، تهیه و تولیدشده در گروههای اجتماعی شبکههای خود هستند. کدام گروه و کدام حوزه دیگری را سراغ دارید که اینهمه زمان آنتن به این گرانی را در اختیار داشته باشد؟!
حالا تأثیر این برنامهها را روی مسایل اجتماعی کشور، با تأثیر “نود” و “هفت” مقایسه کنید.
اکنون به این فهرست دقت کنید:
فوت سربازان در سانحه رانندگی، ماجرای گور خوابی و کارتنخوابی، نوزاد فروشی و کلیه فروشی، فوت کولبرها، حادثه قطار سمنان، سوختن و فروریختن ساختمان پلاسکو، تبعات سیل بلوچستان، عوارض گردوخاک خوزستان، اسیدپاشیهای سریالی، سقوط بهمن و درگذشت مسافران، خسارات برف در گیلان، قصور پزشکیهای مکرر، افزایش آمار طلاق، پایین آمدن سن اعتیاد و…
به این فهرست هم حالاحالاها میشود اضافه کرد.
کدامیک از دو ژانر سینما و فوتبال، چنین تنوعی و چنین گستره وسیعی از ابتلا دارند؟
حالا دو سوی معادله را مرور کنید؛ اینهمه برنامه اجتماعی و اینهمه معضل اجتماعی. پس رسانه برای چه موقعی است و برای چه منظوری و با چه وظیفهای؟
البته همه ماجرا به بعد از حدوث این اتفاقات مربوط نمیشود. اینکه پلاسکو بسوزد و فروبریزد بعد مجری برنامه در سطحیترین شکل، از مهمان برنامه درباره مقصر بپرسد و رأی مردم را به منتخبان شورای شهر به سخره بگیرد که هنر نیست! همانطور که عنوان و شعار پرطمطراق داشتن و مهمان فضایی آوردن، فضیلتی محسوب نمیشود! مهم خروجی و اثرگذاری یک برنامه است.
رسانه و برنامه اجتماعی، آنجایی هنر و رسالت و فضیلت دارد که بهجای واکنش جبری، با رصد دیروز و کنش امروز، از پیشامدهای ناگوار فردا پیشگیری کند؛ همان امری که اینهمه برنامه اجتماعی با بیشترین بودجه نسبت به آن، منفعل و ناکارآمد نشان میدهند؛ برخلاف “نود” که آنچنان آیینه را روبروی افراد و معضلات میگیرد تا خوب خودشان را ببینند و مواظب کوچکترین حرکات و خطاهای آیندهشان باشند.
برنامههای اجتماعی پرنفوذترین و انحصاریترین و هنوز هم مرجعترین رسانه تصویری کشور، آن زمان میتوانند به جامعه ایران با همه فرازوفرودهایش مدد برسانند و گرهی از کلاف پرپیچ مشکلات اجتماعی بگشایند که پیگیر، پیشگیر و پیشرو باشند و خود،«کنش» باشند نه «واکنش.»