احتمال تحریم نفتی دوباره ایران
احتمال تحریم نفتی دوباره ایران
احتمال تحریم نفتی دوباره ایران
غلامحسین حسنتاش، کارشناس ارشد انرژی: فکر نمیکنم ترامپ برجام را کنار بگذارد چراکه در این صورت اعتبار جهانی امریکا را بهشدت مخدوش میکند و اجماع جهانی در مورد ایران را از دست میدهد ولی از آنجا که متأسفانه مذاکرات منتهی به برجام محدود به پرونده هستهای ایران بوده است و برجام همه مسایل را در برنمیگیرد، احتمال اینکه تحریمهایی خارج از محدوده برجام علیه ایران بهکاررفته شود وجود دارد و توصیه نمایندگان جمهوریخواه در کنگره و سنا هم به ترامپ در همین جهت است و اگر چنین شود، امکان اینکه مجدداً صادرات نفت ایران دچار مشکل شود و کاهش یابد وجود دارد.
بانکها و شرکتهای بزرگ بینالمللی اینک تجربه تحریمهای ثانویه و جریمههای سنگین ناشی از آن را دارند و خصوصاً شرکتهایی که دارایی و منافع در امریکا دارند وقتی میبینند فضای حاکمیت امریکا نسبت به ایران مثبت نیست در همکاری با ایران دچار تردید میشوند.
من بارها در مصاحبهها و یادداشتهای خود اظهار تأسف کردهام که چرا بعد از بیش از حدود یکصد و پانزده سال که از تاریخ صنعت نفت ما میگذرد ما هنوز اینهمه وابستگی به خارج داریم در صورتیکه خیلی از کشورهایی که بسیار کمتر از ما سابقه نفتی دارند حتی صادرکننده کالاها و خدمات در بخش نفت شدهاند و توصیه یا اظهار امیدواری کردهام که اگر دور جدیدی از سرمایهگذاری در بخش بالادستی نفت آغاز میشود این بار تلاش جدی شود که این سرمایهگذاریها تنها منتهی به توسعه چند میدان نفتی و گازی و عملاً وابستگی بیشتر اقتصاد به نفت نشود، بلکه سازوکاری اندیشیده شود که در کنار آن ظرفیتهای ملی ما در بخش نفت و گاز هم توسعه یابد. البته کارهایی هم در این رابطه شده است ولی در حد و اندازهای که باید باشد نیست و در همین حد هم به نظر میرسد بیشتر برای پاسخگویی به انتظارات است تا یک اراده جدی و ملی.
در رابطه با سرمایهگذاری روی میادین نفتی بیش از یک سال وقت صنعت نفت و کشور صرف یک جهتگیری غلط و یک مدل قراردادی مبهم شد.
در مورد لایه نفتی پارس جنوبی هنوز اقدام جدی نشده است. از نظر دیپلماسی نفتی به نظر من صنعت نفت عملاً هنوز از لاک انفعال دوران تحریم خارج نشده و یک برخورد فعال را پیش نگرفته، بهعنوان مثال با رفع بهانه تحریم، ما باید تکلیفمان را زودتر با قرارداد صادرات گاز به پاکستان روشن میکردیم یا میتوانستیم در همکاریهای منطقهای انرژی مثل خط لوله موسوم به «تاپی» برخورد فعالتری داشته باشیم. علاوه بر این در این سه سال بسیاری از بخشهای صنعت نفت رهاشده بودهاند، شرکت ملی صنایع پتروشیمی نتوانسته است جایگاه خود را در شرایط پس از سیاستهای ابلاغی اصل ۴۴ و واگذاری پتروشیمیها پیدا کند.
تصمیمگیریهای نهچندان درست و هزینهساز نیز وجود داشته است شاید یکی از مشخصترین مصادیق آن پالایشگاههای سیراف باشد، طرحی که بدون کمترین مطالعهای در مورد تأمین خوراک و آینده بازار محصولات و توجیه اقتصادی و غیره، شروع شد و هزینههای زیادی روی آن شده و حال به مشکلات برخورد کرده است.
در مورد امر بسیار مهم بهرهوری انرژی نیز دولت ابتدا برخورد جدی نشان داد و در طرح خروج غیر تورمی از رکود و بودجه سال جاری موارد مهمی در نظر گرفتهشده بود ولی عملکرد در این مورد ضعیف بوده است. معضل سوزاندن گازهای همراه نفت نیز هنوز وجود دارد و از همه مهمتر در امر خطیر تزریق گاز کافی به میادین نفتی برای تولید صیانتی و افزایش بازیافت، هنوز کوتاهی زیادی وجود دارد. منبع: مشرق