برچسب: کمپ
شوهرم از من چیزهایی می‌خواست که نمی‌توانستم انجام دهم
۴ اردیبهشت ۱۳۹۶
بدون دیدگاه

شوهرم از من چیزهایی می‌خواست که نمی‌توانستم انجام دهم

با شک و تردید قبول می‌کند. مشخص است رازی در صندوقچه سینه‌اش دارد و وحشت دارد آن را با ما در میان بگذارد. می‌گوید رازش مهم است و هیچ‌کس نباید چیزی بفهمد، وگرنه زندگی و تنها امیدش از بین خواهد رفت…

روایتی از زندگی‌ 50 زن و مرد در گور‌های نصیرآباد
۱۸ دی ۱۳۹۵
بدون دیدگاه

روایتی از زندگی‌ 50 زن و مرد در گور‌های نصیرآباد

روایتی از زندگی‌ 50 زن و مرد در گور‌های نصیرآباد گورخوابها برگشته‌اند. هرکدام به داخل یک قبر سر می‌خورند. در تاریکی یا مشغول مواد می‌شوند یا به چه فکر می‌کنند، نمی‌دانیم. سکوت گورستان سنگین و هوا سرد است. یکی‌یکی، بنرهای پاره، تکه پتو‌های مندرس و تخته‌ چوبهای نیمه‌سوخته روی گورها کشیده می‌شود. آنها مرگ را…..