کلاه‌بردار پنج هزار میلیارد ریال سیستان و بلوچستان در دماوند دستگیر شد

دسته: جرمشناسی حوادث
بدون دیدگاه
دوشنبه - ۱۲ مهر ۱۳۹۵


کلاه‌بردار پنج هزار میلیارد ریال سیستان و بلوچستان در دماوند دستگیر شد

کلاه‌بردار پنج هزار میلیارد ریال سیستان و بلوچستان در دماوند دستگیر شد

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی پلیس سردار حسین رحیمی در تشریح دستگیری این کلاه‌بردار اظهار داشت: در پی شکایت تعدادی از شهروندان و مردم محروم جنوب سیستان و بلوچستان مبنی بر اینکه فردی با ترفند فروش خودرو زیر قیمت بازار از آنان کلاه‌برداری کرده است، بررسی موضوع در دستور کار مأموران پلیس قرار گرفت.
وی ادامه داد: پس از پایش های تخصصی و بررسیهای میدانی مأموران دریافتند که این متهم حرفه‌ای پس از کلاه‌برداری از شهروندان به خارج از کشور متواری شده که تحقیقات پلیس ادامه داشت تا اینکه مأموران دریافتند این کلاه‌بردار حرفه‌ای با ترفندهای مختلف وارد کشور شده است.
فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان گفت: با اشراف اطلاعاتی و عملیاتی پلیس استان و شناسایی محل دقیق اختفای این فرد، او را درحالی‌که داخل صندوق‌عقب یک خودرو در یک ویلا در شمال شهرستان دماوند مخفی‌شده بود در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر کردند.
سردار رحیمی اظهار داشت: این متهم حرفه‌ای در تحقیقات تخصصی پلیس به کلاه‌برداری پنج هزار میلیارد ریالی از 2 هزار و 50 نفر از شهروندان جنوب سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی و گلستان اعتراف کرده است.
دادستان عمومی و انقلاب زاهدان نیز پیش‌ازاین، دراین‌باره به خبرنگار ایرنا گفته بود: بر اساس شواهد و شکایتهای ارائه‌شده به دستگاه قضایی فردی با سوءاستفاده از اعتماد مردم و فریب آنان با بهره‌گیری از چند واسطه بانفوذ در جنوب سیستان و بلوچستان و استان گلستان اقدام به کلاه‌برداری میلیاردی کرده است.
محمد مرزیه افزوده بود: طبق برآوردها، این فرد علاوه بر افزون بر 100 میلیارد تومان کلاه‌برداری از مردم جنوب سیستان و بلوچستان، بر اساس شنیده‌ها در استان گلستان نیز ارقام زیادتری از مردم کلاه‌برداری کرده است. منبع: ایرنا
علل کلاه‌برداری در جامعه
ریشه‌های اجتماعی کلاه‌برداری در جامعه در دو عامل ذهنی و عینی موردبررسی قرار می‌گیرد. در عامل عینی کلاه‌برداری، نظام اقتصادی در جامعه آن‌طور که باید شفاف باشد و روان حرکت ‌کند، نیست. در اقتصاد معمولی و سالم می‌توان فرایندها و اتفاقاتی که در آینده نزدیک و حتی دور می‌افتد را پیش‌بینی و بر اساس آن برنامه‌ریزی کرد، «مثلاً اگر قرار است چکی صادر کنیم، یقین کنیم مشکلی در پرداخت این چک نخواهیم داشت»، یعنی بتوانیم بر مطالبات بازار حساب بازکرده و برمبنای آن تعهداتی را تعریف کنیم. زمانی که شرایط اقتصادی در جامعه نامناسب و آشفته باشد افراد نمی‌توانند مطالبات مالی خود را به‌راحتی و از مسیرهای درست پرداخت کنند درنتیجه برای به دست آوردن مطالبه خود به راههای نامشروع یعنی کلاه‌برداری روی می‌آورند، چه‌بسا ذاتاً کلاه‌برداری نباشد اما شرایط اقتصادی و اجتماعی آنها را مجبور به روی آوردن به مسیرهای نادرست می‌کند، بنابراین کلاه‌برداریهای عینی درنتیجه نابسامانی وضعیت اقتصادی، فقدان سرمایه اجتماعی و اعتماد شکل می‌گیرد و موجب به وجود آمدن کلاه‌برداریهای خواسته یا ناخواسته می‌شود و لازم است نهادهایی در جامعه وجود داشته باشند که از این افرادی که قربانی یک شرایط نابسامان هستند، حمایت کنند.
شیوع چشم و هم‌چشمی، زیاده‌خواهی، تجمل‌گرایی، مادی‌گرایی و پول‌دوستی در جامعه موجب شده افراد برای به دست آوردن ثروت بیشتر به سمت مسیرهای غیرقانونی و نادرست حرکت کنند. درواقع گسترش مادی‌گرایی در جامعه فرهنگ را مستحیل می‌کند، ذهنیتها را به سمت کسب منافع مالی بیشتر می‌کشاند و چون فرد از طریق فرایندهای عادی نمی‌تواند تراکم ثروت داشته باشد درنتیجه برای جبران زیاده خواهیهای خود دست به هر کاری می‌زند. در بیشتر معاملات اقتصادی و بازاری جامعه کلاه‌برداری ذهنی وجود دارد و تأسف‌بار این است که بسیاری از این کلاه‌برداریها مطرح نمی‌شود و پنهان می‌ماند.
کلاه‌برداریهای ذهنی در جامعه کاملاً برحسب خواست اتفاق می‌افتد یعنی فرد با پیش‌بینی و اطلاع خود دست به آن عمل می‌زند و معمولاً کلاه‌برداریهای بزرگ به این شیوه صورت می‌گیرد. کلاه‌برداریهای ذهنی فقط بازار، تولید و اقتصاد را شامل نمی‌شود بدین معنا که تقریباً در اکثر بخشهای فرهنگی، خدمات بهداشتی درمانی، آموزش، امور اداری و غیره نوعی عدم صداقت و سوءاستفاده از مشتری و موقعیت وجود دارد. مشکلی که در جامعه وجود دارد این است که کارکرد نهادهای خانواده، آموزشی و مذهبی به دلیل اینکه در سیطره اقتصاد قرارگرفته‌اند ناکارآمد شده و سایه سنگینی اقتصاد دراین نهادها احساس می‌شود. به‌طوری‌که در مذهب نیز نقش پول بسیار پررنگ است به‌نحوی‌که گویی طبقات محروم‌تر از وجدان مذهبی کمتری برخوردار هستند و مذهب نیز با طبقات اجتماعی بالا پیوند خورده است.
باید در نظر داشت مذهب در جامعه، تحت تأثیر اقتصاد قرارگرفته است. مثال بارزی که برای پولی شدن ابعادی از مذهب در جامعه می‌توان ذکر کرد تأسیس بانک یا صندوقهای پولی با اسامی مذهبی است. بسیاری از افراد ثروتمند با سوء‌استفاده از اعتقادات مذهبی مردم به فعالیت اقتصادی بعضاً نادرست دست می‌زنند، بعد از مدتی در فعالیت خود مرتکب انواع فسادها می‌شوند و این فسادهای مالی تحت پوشش مذهب اتفاق می‌افتد که درنتیجه موجب می‌شود مذهب درگیر فرایندهایی شود که درنهایت کارکرد خود را در جامعه که باید آموزنده و بازدارنده از انواع آسیبها باشد، از دست می‌دهد. نباید اجازه داد نابسامانی و به‌هم‌ریختگی وضعیت اقتصادی در کارکرد مذهب در جامعه تأثیر منفی بگذارد. منبع: حقوق نیوز


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۲۰
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *