پلاکهای سه گانه و آسیبهای اجتماعی

دسته: جامعه شناسی جنابی
بدون دیدگاه
جمعه - ۱۰ دی ۱۳۹۵


پلاکهای سه گانه و آسیبهای اجتماعی

پلاکهای سه گانه و آسیبهای اجتماعی

862910098

هوشنگ امیر

پلاکهای قرمز، سبز و زرد! «پلاک قرمز» نهایت آسیبهای اجتماعی همچون راهاندازی خانههای فساد را شامل میشود، پلاک زرد به خانوادههایی اختصاص دارد که اگرچه دچار آسیب کمتری هستند، اما در شرایط بسیار سخت زندگی میکنند، «زنان سرپرست خانوار» و «کودکان کار» عمدتا در پلاک زرد ساکنند و «پلاک سبز» نیز مربوط به خانوادههای سالمی است که با توجه به بضاعت مالی، چارهای برای مهاجرت جز به نقاط خاصی از شهر نداشتهاند.

با یک حساب سرانگشتی می‌توان دریافت درحال حاضر بسیار سخت است که درسطح یک شهر محلات را براساس پلاکهای فوق از هم تشخیص داد و این می‌تواند به افراد، آسیبهای جدی وارد نماید. مخصوصاً در مورد محلاتی که جزء پلاک قرمز هستند!

مگر این‌که امیدوار بود بنگاهی و مدیر معاملات املاکی با شرافتی یافت شود (که کم هم نیستند این افراد شریف) خریدار را از اوضاع واقعی آن منطقه مطلع نماید! خب! اگر این اطلاعات به شکل سامان یافته از طرف پلیس در اختیار شهروندان قرار گیرد، تصور نمی‌نمایید هم به یکی از حقوق شهروندی احترام شده یعنی اصل 3 قانون اساسی که دولت موظف است بسترهای لازم را برای رفاه و امنیت شهروندان جهت اعتلایشان فراهم کند و هم افراد با آگاهی و با ضریب خطای کمتر مسکن خود را انتخاب می‌نمایند؟

«در کنترل رسمی که از طریق پلیس و دستگاه عدالت اعمال می‌شود، فرد احساس امنیت بیشتری می‌کند و خود را از چشمان ناظر به‌دور می‌بیند و احتمال به دام افتادن خود را کم می‌داند …»

به عنوان مثال یک شهروند شیرازی می‌گفت: «دروازه سعدی جزو محله‌های نامناسب و پرخطر است (پلاک قرمز). انواع بزه‌کاری در آن دیده می‌شود؛ از وفور اعتیاد و حضور ساقیان مواد و خرده‌فروشان گرفته تا چاقوکشی اراذل و اوباش و بیکاری جوانان. او از ناامنی این محله گله‌مند بود و می‌گفت: زمانی که هوا رو به تاریکی می‌رود اصلاً نمی‌شود از خیابانهای آن تردد کرد. هم‌چنین دروازه کازرون که جنوب شهر شیراز تلقی می‌شود هم دست کمی از آنجا ندارد، گرچه بیشتر معضلات آن شهری است …»

تا زمانی‌که این هم وطنمان این نکات را نگفته بود، بنده و دوستانم ازاین مسایل بی‌اطلاع بودیم. این بی‌اطلاعی نمی‌تواند در زمان سفر به این شهر زیبا مارا دچار دردسر نماید؟ وظیفه آگاه‌سازی مردم نسبت به این موضوع بر عهده کیست؟

یا یکی از هموطنان مشهدی در مورد مناطق پلاک قرمز شهرش می‌گوید:” تعدادی محله ناامن وجود دارد. او در این‌باره توضیح می‌دهد: خیابانهای پنج‌تن، ساختمان، ‌خواجه ربیع، ‌دروی و گلشهر جزو مناطق جرم‌خیز مشهد به حساب می‌آیند که انواع بزه‌کاری در آنها علنی انجام می‌شود و به اصطلاح معدن خلاف هستند و سن جرم و جنایت افراد هم در این محلات پایین است.

او می‌گوید: ناامنی به حدی است که شب مردم جرات نمی‌کنند به منطقه گلشهر بروند و پیش آمده که دعواهای اراذل و اوباش در آن‌جا کشته هم داده است. این شهروند ساکن مشهد با تأکید بر رسیدگی مسؤولان برای کاهش ناامنی این مکانها می‌گوید: خرید و فروش مواد شغل اصلی افراد در این مناطق است و بیشتر جوانان شغلهای کاذب دارند. (پلاک زرد)

و این قصه برای بقیه شهرها هم صادق است که عدم علم به آنها می‌تواند هر تازه واردی را دچار مصایب دردناکی نماید. مانند عدم علم چند دختر دانشجو به وضعیت پارک شوش که ورودشان به این پارک، همان و مورد تعرض و آسیب جسمی قرارگرفتن همان! و همان‌طورکه می‌دانیم پلیس و مأموران شهرداری هم ترجیح می‌دهند این محلات را نادیده بگیرند!! اما راه‌کارچیست؟ متولی سامان دادن به این امر و اطلاع‌رسانی به شهروندان کیست؟؟

این که پیشنهاد می‌دهیم مناطق شهرها بر اساس درجه آسیبهای اجتماعی موجودشان با سه رنگ و به عنوان سه پلاگ (قرمز= نهایت آسیب‌اجتماعی، سبز= خانواده‌های سالمی که باتوجه به بضاعت مالی، چاره‌ای جز اسکان در مکانهای خاصی را ندارند، زرد= خانواده‌های با آسیبهای کم ولی شرایط بسیارسخت زندگی) تقسیم شوند، بحثی است که در علوم دیگر و حتی در جرم‌شناسی پیش‌گیری مدار برخی از کشورها بر مبنای استفاده از الگویGIS مورد توجه قرار گرفته است.

در واقع سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS سیستمی است متشکل از داده‌ها، الگوریتمهاف سخت‌افزار، نرم‌افزار، نیروی انسانی و شبکه که برای ورود، مدیریت، تحلیل و نمایش اطلاعات جغرافیایی مورد استفاده قرار می‌گیرد. پس می‌توان به این سیستم نام نقشه جغرافیایی را دادکه می‌تواند برای ملوان بایک سری متغیرها برای کوهنورد یک سری دیگر از متغیرها و بالاخره برای جرم‌شناس دارای متغیرهای متفاوت دیگری باشد.

از قدیم‌الایام هرشغلی، نقشه جغرافیایی خاص خود را داشته است. و در عصر کنونی برخی کشورها ترسیم این نوع نقشه‌ها را به پیش‌گیری از آسیبهای اجتماعی و جرم‌شناسی پیش‌گیری مدارهم تعمیم داده‌اند. یعنی با تعمیق و تفحص توانسته‌اند آسیبهای اجتماعی مختلف در مناطق مختلف جغرافیایی را شناسایی کنند و آنها را روی نقشه‌های شهری نشان دهند و بدین‌ترتیب اطلاعات تقریباً دقیقی در احتیار شهروندان قرار دهند تا آنان تکلیف خود را در مواجهه با هر منطقه بدانند تا مانند مثالی که در یادداشت قبلی در مورد بزه‌دیده شدن دختران دانشجو به خاطر عدم آگاهی از موقعیت محلی برایشان پیش آمده بود، دچار آسیبهای اجتماعی نشوند.

از نظر اخلاقی و حقوق شهروندی هم که به موضوع توجه نماییم، این حق شهروندان است که از امنیت و رفاه و آسودگی خاطر برخوردار شوند و متولی تأمین این امنیت و رفاه و آسودگی خاطر، دولت و سیستم عدالت کیفری یک جامعه است.

نکته مهم دیگر در بحث کارتهای سه گانه یاحتی استفاده از GIS این است که با طراحی چنین مدلی با استفاده از کارتهای سه‌گانه (که این رابنده به GIS در مباحث جرم‌شناسی شهری می‌افزایم) می‌توان به راحتی اولویتهای یک شهر را برای مبارزه با آسیبهای اجتماعی پیدا نمود.

بخاطر بیاوریم که کتله وگری و بعد هم شاو ومک گی در مکتب شیکاگو توانستند با توجه به مطالعات میدانی گسترده رابطه بین محیط جغرافیایی و وقوع انحرافات و جرم را اثبات نمایند. بنابراین شناخت موقعیت جغرافیایی یک شهر برای بحث پیش‌گیری در جرم‌شناسی و جهت تحلیل علل وقوع آنومی برای یک جامعه‌شناس جنایی بسیار ضروری است.

پس در بحث پیش‌گیری باتوجه به موقعیت جغرافیایی مواردی مانند: مطالعه مشخصات کالبدى، خصوصیات اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى ساکنان، نوع کاربرى اراضى و کارکردهاى اصلى این مکانها و سعى در ایجاد تغییرات بنیادى در عوامل به وجود آورنده و تسهیل‌کننده فرصتهاى جرم و طراحى فضاهاى کالبدى مقاوم در برابر ناهنجارى بیش از پیش اهمیت یافته تا بدین‌وسیله امکان کنترل، پیش‌گیرى وکاهش نرخ ناهنجاریهاى شهرى فراهم آید.

هم‌چنین برخى مشخصات کالبدى و اجتماعى در وقوع جرم مؤثر است و مى توان با تغییر ساختار فضا اعم از نحوه نورپردازى معابر، وجود مراکز تفریحى و گذران اوقات فراغت، طراحى مناسب ساختمانها و شهرسازى با برنامه، طراحى و مهندسى مناسب محیط و منظر، همچنین حضور و نظارت پلیس و به کارگیرى تجهیزات، ابزار و فناوریهاى نوین نظارتى در مقاطع زمانى خاصى بر یک مکان ویژه، از وقوع بزه‌کارى پیش‌گیرى کرد.

وجود مناطق جرم‌زایی که شناسایی نشده باشند بسیارخطرناک و آسیب‌زا است چرا که بر توانایى مردم براى استفاده از فضاى شهرى تأثیر مى‌گذارد. فضاهاى عمومی نظیر پارکها، میدانها و خیابانها از جمله ویژگیهاى بسیار جذاب زندگى شهرى می‌باشند. هنگامى که از این فضاها به دلیل وقوع احتمالی جرم نتوان استفاده کرد، بر جذابیتهاى زندگى به طور منفى تأثیر خواهند گذاشت. امروزه استفاده از بیشتر فضاهاى عمومی در مناطق شهرى محدود شده است درحالی‌که بایک نقشه جغرافیایی از جرم نه تنها می‌توان از بزه‌دیده ثانوی شدن جلوگیری نمود بلکه بهتر می‌توان مجهز به اقدامات لازم در راستای کاستی وقوع جرایم شد چرا که همه واقفند جرم وجنایت موجب تحمیل هزینه‌هاى بسیار گزافى در سطوح فردى جتماعى و ملى مى‌شود.

 


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۳۵
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *