پدری در تبریز دو دختر 3 و 10 ساله‌اش را کشت

دسته: رویداد و حوادث
یک دیدگاه
شنبه - ۱۴ اسفند ۱۳۹۵


پدری در تبریز دو دختر 3 و 10 ساله‌اش را کشت

پدری در تبریز دو دختر 3 و 10 سالهاش را کشت

 

 

یک حادثه

پدری در تبریز دو دختر خود را به قتل رساند. این حادثه در منطقه اخماقیه تبریز اتفاق افتاد.

گفتنی است یکی از این دخترها سه ساله و دیگری ۱۰ ساله بوده است.

انگیزه قاتل هنوز مشخص نشده ولی این دو دختر توسط ضربات چاقو به قتل رسیده‌اند و قاتل دو ساعت بعد از وقوع حادثه توسط نیروی انتظامی دست‌گیر شد.

معاون اجتماعی فرمانده انتظامی آذربایجان‌شرقی از دستگیری پدر قاتل فراری خبر داد.

سرهنگ اسمعیل‌پور گفت: در پی به قتل رسیدن دو دختر بچه در شب گذشته و متواری شدن قاتل، بلافاصله موضوع در دستور کار پلیس استان قرار گرفت ولی مدتی بعد محل اختفای وی کشف شد.

وی ادامه داد: پس از عملیات پلیسی که با تعقیب و گریز همراه بود با تیراندازی به چرخ خودرو، قاتل مجبور به توقف شد و زمانی‌که خود را در محاصره پلیس دید، اقدام به خود زنی کرد که بلافاصله دست‌گیر و به بیمارستان منتقل شد.

اسمعیل‌پور بیان کرد: با تلاش و کوشش پلیس قاتل در کم‌تر از ۱۸ ساعت دست‌گیر شد و بررسیها تا حصول نتیجه نهایی ادامه دارد.

یک تحلیل

از نظر فقهی 2 نظریه در خصوص مجازات قتل عمدی وجود دارد. اولین نظریه آن است که مجازات قتل عمدی صرفاً قصاص است، اما چون قصاص حق‌الناس است، ‌اولیای مقتول می‌توانند با توافق قاتل حق خود را به دیه یا کم‌تر و بیش‌تر از آن مصالحه کنند. هم‌چنان که می‌توانند از اعمال آن صرف‌نظر کرده و قاتل را عفو کنند. پیروان نظریه دوم معتقدند که مجازات قتل عمدی یکی از دو امر قصاص یا دیه بنا به انتخاب اولیای مقتول است (پوربافرانی، 1388: 115و 116). از نظر قانونی نیز ماده (170) قانون مجازات عمومی بدون این‌که از قتل عمدی تعریفی ارائه دهد مقرر داشته است: «مجازات مرتکب قتل عمدی اعدام است؛ مگر در مواردی که در قانون استثناء شده باشد» (پور بافرانی، 1385: 50). در مورد قتل فرزند توسط مادر، در قانون مجازات اسلامی و قانون مجازات عمومی، مقررات خاصی به چشم نمی‌خورد. بنابراین مجازات این قتل، مانند بقیه قتلها قصاص می‌باشد و قصاص هم قابل تخفیف نیست. اما قانون مجازات اسلامی صورتی را پیش‌بینی کرده است که در قوانین کیفری خارجی به جز کشورهایی که حقوق کیفری آنها تحت تأثیر فقه اسلامی است، سابقه‌ای ندارد و آن قتل فرزند توسط پدر است. ماده (220) قانون مجازات اسلامی در این خصوص آورده است: «پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد، قصاص نمی‌شود و فقط به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول و تعزیر محکوم خواهد شد». برابر ماده (16) قانون حدود و قصاص نیز اگر پدر یا جد پدری فرزند خود را بکشد، فقط به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول محکوم و تعزیر می‌شود. بنابراین به‌موجب این دو ماده، چنان‌چه پدری فرزند خود را به قتل برساند قابل تعقیب کیفری می‌باشد؛ ‌اما در نهایت به جای قصاص باید دیه بپردازد. ولی این امر در مورد مادر تجویز نشده است و در صورت ارتکاب قتل عمد فرزندش، مجازات او تابع مقررات قصاص خواهد بود (زراعت، 1381: 156).

انواع قتل رسمی:

به‌طورکلی، ‌همه قتلها شرایط و ویژگیهای یکسانی ندارند. از این‌رو، یک سنخ‌بندی مشخص و واحدی از قتل موجود نیست و صاحب‌نظران مختلف با توجه به علایق و ملاکهای خاص، دسته‌بندیهای ویژه‌ای از این پدیده انجام داده‌اند. برای مثال ولفگانگ و فراکوتی (WOLFGANG & FERRACUTI-1982)در تحلیل خرده فرهنگ خشونت، قتلهای رسمی را به 2 دسته تقسیم کرده‌اند:

  1. قتلهای عقلانی، ‌طراحی شده، ‌تعمدی، ‌جنایی و با قصد قبلی. مانند: قتلهایی که تروریستها انجام می‌دهند.
  2. قتل در حالت احساسات، ‌خشم و کینه شدید یا کشتن در نتیجه عملی که به قصد آسیب و صدمه انجام می‌گیرد بدون این که نیت و قصد معینی برای کشتن وجود داشته باشد. مانند: اغلب همسرکشیها (احمدی، 1384: 194).

عوامل مؤثر در بروز قتل

در خصوص این که چرا یک فرد، ‌انسانی را می‌کشد نظرات گوناگونی از سوی دانشمندان ابراز شده است. به طور مثال، ‌برخی از اخلاقیون و زیست‌شناسان وجود یک کروموزوم (Y) اضافی را در فرد موجب بروز خشونت زیاد می‌دانند. هم چنین از نظر عده‌ای از روان‌شناسان، ‌تعارض بین «نهاد» و «فرامن» و از نگاه برخی از جامعه‌شناسان، ناکامی و خشونت عامل قتل می‌باشد (صدیق سروستانی، 1386: 133-140). تضادگرایان نیز رقابت، ستیز و ناسازگاری افراد با یکدیگر برای دست‌یابی به منابع کمیاب و محدود را عامل اصلی وقوع قتل می‌دانند. پیروان این دیدگاه معتقدند که خشونت، ‌ماهیت طبیعی جامعه بشری است و به علت وجود رقابت و بهره‌کشی در جامعه بشری، قتل به عنوان نوعی خشونت امری مورد انتظار و اجتناب‌ناپذیر است. هم‌چنین از منظر کارکردگرایان، ‌قتل در اکثر مواقع توسط افرادی انجام می‌شود که همبستگی و پیوستگی ضعیفی با جامعه خود دارند. در مقابل، افرادی که آمادگی بیش‌تری برای همسازی با اصول و ارزشهای پذیرفته شده جامعه دارند کمتر مرتکب قتل می‌شوند. به علاوه هنگامی‌که افراد جامعه نتوانند از طریق وسایل مورد قبول جامعه اهداف خود را محقق سازند ممکن است از ابزارهای نامشروع استفاده کنند و در چنین شرایطی جرایمی نظیر قتل افزایش خواهد یافت (احمدی، 1384: 194و 195). انتقام‌گیری نیز می‌تواند یکی از دلایل عمده قتل به‌شمار رود. بسیاری از قاتلان سریالی از شرایط نامطلوبی در زندگی شخصی و اجتماعی برخوردارند و اعتقاد دارند که باید انتقام خود را از جامعه به هر نوی که شده بگیرند. به همین دلیل، بهترین راهی که بتواند آنها را تخلیه روانی کند انتخاب می‌کنند که همان قتل است. از نظر این قاتلان، مهم‌ترین علت این کار‌، انتقام‌گیری و رفع کمبودهای شخصیتی آنها می‌باشد. محمد بیجه (قاتل کودکان پاکدشتی)، خفاش شب (صیاد زنان و دختران)، مرتضی حنایی (قاتل زنان خیابانی) و اصغر قاتل و امید (قاتلان زنجیره‌ای کرج) از جمله قاتلانی هستند که در چند سال اخیر در ایران اقدام به قتلهای زنجیره‌ای یا سریالی کرده‌اند (عرب کرمانی، 1387: 3). نتایج بررسی علل اقتصادی ارتکاب قتل در ایران (1382) نیز دال بر این است که صنعتی شدن، ‌بیکاری، فقر نسبی و نابرابری درآمدی از جمله متغیرهای مهم و تأثیرگذار بر ارتکاب قتل در ایران است (صادقی و همکاران، 1384: 86 و 87) و خارج شدن از حالت عادی، پنهان کردن جرمی دیگر، اختلافات عقیدتی و اخلاقی، اختلافات قومی و قبیله‌ای، مسائل ناموسی، اختلافات مالی و ملکی (صدیق سروستانی 1386: 125)، مسایل خانوادگی، وجود فرهنگ خشونت و مردسالاری، اعتیاد و ضعف مبانی دینی نیز می تواند منجر به قتل شود (بیات، 1387: 88).

آثار و پیامدها

قتل پیامدهای گوناگونی را با خود به همراه دارد. برخی از مهم‌ترین عوارض ناشی از قتل عبارتند از:

الف- بروز مشکلات اقتصادی در خانواده مقتول:

از آن‌جایی‌که برخی از خشونتها منجر به فوت سرپرست خانواده می‌شود، این دسته از خانواده‌ها با از دست دادن سرپرست خود با مشکلات اقتصادی روبه‌رو می‌شوند که در نتیجه آن، ‌کودکان و دیگر اعضای خانواده مجبور می‌شوند که در سنین پایین ترک تحصیل کنند و برای تأمین هزینه‌های زندگی به کار کردن مشغول شوند. از طرفی، از دست دادن یکی از اعضای خانواده، اعضای دیگر خانواده را با بحرانهای گوناگون مواجه کرده و زمینه انحرافات و بروز مسائل را در خانواده فراهم می‌کند.

ب- رواج بیش از حد خشونت و پرخاشگری در جامعه:

رواج بیش از حد خشونت و پرخاشگری در جامعه در طول زمان منجر به شکل‌گیری فرهنگی خاص می شود که خشونت و پرخاشگری را به‌عنوان تنها راه حل تضادها و مشکلات در سطح روابط بین فردی می‌داند. رواج فرهنگ خشونت در جامعه به باز تولید آن در حد بالا کمک می‌کند و این امر منجر به افزایش تضاد و تنش در روابط بین افراد می شود.

پ- فروپاشی خانواده و تبعات ناشی از آن:

طبق نظریه یادگیری اجتماعی، رفتار والدین با یکدیگر و با کودکان مدلهای مهمی برای کودکان به حساب می‌آید. کودکانی که شاهد رفتارهای پرخاشگرانه والدین خود بوده‌اند احتمال بیش‌تری دارد که در روابط با دیگران از خود خشونت نشان دهند. رفتارهای پرخاشگرانه، این مدل را به کودکان یاد می‌دهد که این روشها راه‌حلهای مناسبی برای حل مشکلات هستند.

ت- پایمان شدن حقوق شهروندی:

جرم قتل جزء آن دسته از جرایمی است که قربانی به هیچ وجه نمی‌تواند حق از دست داده خود را جبران کند؛ زیرا این نوع جرم منجر به از بین رفتن قربانی می‌شود (همان، 83-85).

مهمترین اقدامات و راهکارهای پیشگیرانه:

ایجاد اشتغال و درآمد کافی برای همه افراد جامعه، توزیع برابر ثروت، ‌توسعه عدالت اجتماعی، مبارزه با بی‌سوادی، ‌فقر، اعتیاد و حاشیه‌نشینی، تصویب قوانین مناسب و رونق فرهنگ مبارزه با جرم، آموزش همگانی، حذف برنامه‌ها و فیلمهای خشن از تلویزیون، برنامه‌ریزی فرهنگی و آموزشی، برنامه‌ریزی برای تقویت سازمانها و امور مشاوره و مددکاری، تقویت برنامه‌های فرهنگی و دینی، تقویت نهادهای قضایی و انتظامی، برنامه‌ریزی به‌منظور ارتقای سطح تحصیلات افراد جامعه، برنامه‌ریزی به‌منظور مقابله با فرهنگ ابتذال و رشد فرهنگ انسانی اخلاقی در بین مردم، ‌توجه به آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت درست، آموزشهای لازم و مناسب در زمنیه عواقب طلاق و نحوه پیش‌گیری از پاشیده شدن انسجام خانواده و جلوگیری از ازدواجهای اجباری از جمله راه‌کارهای مؤثر در کاهش نرخ قتل می‌باشد. (بیات، 1387: 90و 91)

منابع : خبرگزاری مهر

کاوه، محمد، (1353) آسیب‌شناسی بیماریهای اجتماعی، تهران: جامعه‌شناسان، چاپ اول.

 


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۷۱
برچسب ها:
دیدگاه ها
مسعود صوفیان پنجشنبه 24 فروردین 1396 - 4:47 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

نظر من اینه باید این پدر رو قصاص کنن تا آخر عمر ش یا به اعدام در جلوی همه ببینن عبرت کنن

تصویر امنیتی را وارد کنید *