پدرم پس از کتک مفصلی که به مادرم زد، او را به قتل رساند

دسته: رویداد و حوادث
بدون دیدگاه
چهارشنبه - ۶ اردیبهشت ۱۳۹۶


پدرم پس از کتک مفصلی که به مادرم زد، او را به قتل رساند

اظهارات تکان‌دهنده دختر دانشجو
پدرم پس از کتک مفصلی که به مادرم زد، او را به قتل رساند

Corpse

ظهر 21 فروردین امسال و در پی تماس مأموران انتظامی مستقر در بیمارستان لقمان از مرگ زن ۵٠ ساله‌ای خبر دادند.
بدین ترتیب تحقیقات جنایی آغاز و مشخص شد دوم فروردین امسال زن جوان بر اثر سقوط از طبقه دوم به بیمارستان منتقل‌شده و پس از چند روز جدال با مرگ سرانجام تسلیم سرنوشت شوم شد. بدین ترتیب دستور بازداشت مرد میان‌سال صادر شد اما او قبل از دستگیری به کلانتری رفت و خودش را معرفی کرد.
وی پس از انتقال به دادسرای جنایی تهران از سوی بازپرس تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: «من هیچ نقشی در قتل همسرم نداشته‌ام. قبل از عید با همسرم برای خرید لباس عید بیرون رفته بودیم که او می‌خواست مانتو بخرد اما من مخالفت کردم. چرا که یک کارگر هستم و وضع مالی‌ام خوب نیست و توانایی خرید زیادی نداشتم. برای همین به همسرم گفتم از خرید مانتو منصرف شود که او ناراحت شد و قهر کرد و به خانه برگشتیم. دوم فروردین بود که دیدم همسرم به اتاق رفت و در را قفل کرد. در اتاق از چوب نازکی درست‌شده به همین خاطر درحالی‌که بشدت نگران شده بودم چند باری در را هل دادم که در شکست و وارد اتاق شدم. وقتی پرده بالکن را کنار زدم متوجه شدم همسرم خودش را از بالکن به پایین انداخته است».
از سوی دیگر دختر دانشجوی این زن و شوهر که تنها شاهد ماجرا بود، با اظهاراتی متفاوت، رسیدگی به پرونده را وارد مرحله تازه‌ای کرد.
او به بازپرس جنایی گفت: «مادرم به خاطر من و برادرم طلاق نگرفت پدرمان همیشه ما را کتک می‌زد ولی مادرم می‌گفت به خاطر شماها طلاق نمی‌گیرم. بیش از 20 سال مادرمان سختی کشید و حرفی نزد. روز حادثه از صبح پدرم دعوا راه انداخته بود و بعد هم از خانه بیرون رفت. چند ساعت بعد که برگشت به مادرم گفت چرا خودت را گرفتی. با همین حرفها جنجال به پا کرد و مادرم را به باد کتک گرفت. طوری او را کتک زد که احساس کردم صدای خرد شدن دنده‌هایش را شنیدم. با دیدن این صحنه در دومین روز عید عصبی شدم و از اتاق بیرون رفتم. پدرم هم به دنبال من از اتاق بیرون آمد. مادرم درد می‌کشید و برای این‌که پدرم دوباره او را کتک نزند در اتاق را قفل کرد. زمانی که داخل اتاق بود از درد گریه می‌کرد. با این حال پدرم دوباره به طرف اتاق رفت و این‌بار با چند لگد در را شکست و وارد اتاق شد. مادرم در بالکن ایستاده بود که او به طرفش رفت و دستش را روی کمر مادرم گذاشت و او را از طبقه دوم پایین انداخت. بعد رفت به پذیرایی و نشست تلویزیون نگاه کرد. به او گفتم او را کشتی، اما پدرم توجهی نکرد. سراسیمه به حیاط رفتم و با دادوبیداد از همسایه‌ها کمک خواستم و آنها با اورژانس تماس گرفتند. اگر حرف مرا باور ندارید از همسایه‌ها و برادرم بپرسید».
به دنبال این اظهارت تکان‌دهنده، بازپرس جنایی دستور تحقیقات تخصصی درباره اظهارات دختر جوان و پدرش را صادر کرد.
«افشین طباطبایی» یک پژوهشگر اجتماعی با بیان این‌که یکی از عوامل تأثیرگذار در بروز قتلهای خانوادگی، مشکلات اقتصادی و معیشتی است، گفت: البته برخی از این عوامل به آزادیهای اجتماعی خانواده‌ها بازمی‌گردد به ‌گونه‌ای برخی از این آزادیها از افراد سلب می‌شود و از سوی دیگر افراد با ابزارهای امروز اما با افکار دیروز زندگی می‌کنند که این شیوه، تعارضهایی را به وجود می‌آورد.
وی ادامه داد: بسیاری از مشکلات ما از این مسأله نشأت می‌گیرد که زنان و مردان می‌خواهند مثل پدر و مادربزرگهای خود زندگی کنند اما در عین حال مدرن و امروزی باشند، به همین دلیل موضوع مسایل ناموسی و اخلاقی به میان می‌آید که این مردان و زنان به اصطلاح امروزی نمی‌توانند آن را مدیریت و حل کنند که در نهایت یک موضوعی که انسانهای مدرن امروز باید با گفت‌وگو آن را حل کنند به خشونت یا قتل می‌انجامد.
این پژوهشگر مسایل اجتماعی اضافه کرد: انسان مقوله‌ای پیچیده است، زندگی انسان در گذشته در سطح بود اما امروزه وارد عمق شده‌اند چرا که انسان امروزی به واسطه آگاهی، دانش و شعور خود همان انسان 50 سال گذشته نیست و به منابع اطلاعاتی زیادی دسترسی یافته به همین دلیل نمی‌شود برخورد 50 سال گذشته را با او داشت، نمی‌شود به او بگوییم، نبیند و طلب نکند در این بین به تناقضهایی برخورد می‌کنند که این تناقضها به درگیری خانوادگی منجر می‌شود. طباطبایی اضافه کرد: اگر از کودکی نیاموخته باشیم که برای خواسته‌های خود به سازوکار منطقی روی آورده، منطقی صحبت یا مذاکره کنیم، نمی‌توانیم مدرن باشیم، بلکه با دادوفریاد و درگیر شدن، می‌خواهیم به خواسته‌هایمان برسیم که در این شرایط نحوه خواستنها به قتل منجر می‌شود که قتلهای خانوادگی در این دایره می‌گنجد. وی تصریح کرد: البته بیمارهای روانی در برخی از این قتلها نقش دارند که برخی بیماریها نیز جنبه ژنتیک دارد که در اثر فشارهای اجتماعی تشدید و آشکار می‌شوند.
وی با بیان این‌که زمینه بیماری روانی افراد باید بررسی شود، گفت: در پیشگیری از قتلهای خانوادگی غیر از این‌که روانشناسان و جامعه شناسان باید ورود یابند، بهتر است مربیان ورزشی در این عرصه قدم بگذارند چرا که تجربه نشان داده ورزش و مربیان تأثیر بسزایی در الگوپذیری و ایجاد آرامش در افراد دارند.
طباطبایی اضافه کرد: صحبتهای یک مربی ورزش در نوجوانان و جوانان بسیار اثربخش‌تر از روانشناسان است، وقتی به‌عنوان روانشناس وارد گفت‌وگو با افراد می‌شویم، صحبتها چندان در فرد نفوذ نمی‌کند اما صحبتهای یک مربی ورزش اثربخش‌تر خواهد بود.
وی با تأکید بر نقش مثبت روانی مربیان ورزشی در مدارس و آموزشگاهها، گفت: باید چهره‌های مثبت ورزشی را به جوانان معرفی کنیم، همان‌طور که این شیوه را بسیاری از کشورهای دنیا برای کاهش آسیبهای اجتماعی در پیش گرفته‌اند.
وی تأکید کرد: قتلهای خانوادگی واقعیتی انکارناپذیر هستند که باید برای کاهش و جلوگیری از آن فکری کرد.
این پژوهشگر اجتماعی در توصیه به افرادی که در معرض رفتارهای پرخطر یا خشونت خانوادگی قرار دارند به منظور جلوگیری از اتفاقات تلخ و جبران‌ناپذیر، گفت: اولین اقدام در برابر این‌گونه خشونتها، تماس با اورژانس اجتماعی است تا کارشناسان فرد عصبانی را که ممکن است هر حرکت خطرآفرینی از او سر بزند را آرام کنند، البته مردم باید در زمینه خشونت نیز آموزش ببیند که در برابر پدر، برادر، مادر یا هر یک از اعضای خانواده که از شدت خشم، ممکن است مرتکب قتل شوند، چه‌کاری باید انجام دهند.
طباطبایی افزود: باید تفاوت خشم و جنون را به فرزندان خود بیاموزیم، بر این اساس لازم است تا در مدارس به دانش آموزان این آموزشها داده شود، همان‌گونه که به آنها آموزش می‌دهیم در مواقع آتش‌سوزی یا زلزله چه اقداماتی باید انجام دهند باید آموزش دهیم اولاً چگونه خشم خود را کنترل کرده و در مرحله بعدی چه اقدامی در برابر خشونت دیگران انجام دهند.
به گفته وی، خشونت شواهد و علایمی دارد و باید به مردم آموزش داد در مرحله‌ای که خشونت وارد فاز بحرانی می‌شود، لازم است چه اقداماتی انجام شود.
دکتر علی نجفی توانا، جرم‌شناس هم دراین‌باره معتقد است: بیشتر قتلهای خانوادگی در خانواده‌هایی با سطح فرهنگ و تحصیلات پایین رخ می‌دهد که قدرت کنترل خشم را ندارند. این قاتلان به دلیل مسایلی که با گفت‌وگو قابل‌حل است، اقدام به درگیری و سرانجام قتل می‌کنند که پس از دستگیری دچار عذاب وجدان شده و از کار خود ابراز پشیمانی می‌کنند.
این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: در قتلهای خانوادگی کمتر شاهد استفاده از روشهای خشونت‌آمیز هستیم و بیشتر با خفه کردن یا استفاده از ضربه‌های چاقو قتل رخ می‌دهد. از سوی دیگر اغلب قاتلان قصاص نمی‌شوند و این می‌تواند یکی از دلایل آمار بالای قتلهای خانوادگی باشد. در همسرکشی هم روشهای قتل و انگیزه متفاوت است. مردان بیشتر به دلیل سوءظن و در اثر عصبانیت آنی دست به قتل می‌زنند، اما زنان بیشتر با نقشه قبلی و با کمک داروهای خواب‌آور دست به قتل می‌زنند.
نجفی توانا خاطرنشان کرد: افزایش خشونتهای خانگی و قتلهای خانوادگی آن ‌هم بر اثر اختلافات مالی و خشونتهای آنی، وظیفه گروههای مختلف جامعه را در جهت ارتقای فرهنگ خانواده‌ها و رفع نواقص احتمالی در قوانینی که باعث توجیه قتلها می‌شود، سنگین‌تر از گذشته کرده است. این قتل بیشتر در محیط خانه رخ می‌دهد و پلیس در پیشگیری از آن نقشی ندارد. باید آستانه تحمل را در جامعه بالا ببریم تا شاهد درگیریهای مرگبار در فضای خانواده به دلیل مشکلات و اختلافات کوچک نباشیم. منبع: ایران- ایرنا

نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۷۲
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *