واگویه های شخص متفرقه
واگویه های شخص متفرقه
واگویه های شخص متفرقه
عذاب و وجدان
محمد رضا محمدی جرقویه ای
خدا رحمت کند رفتگان شمارا، خدابیامرز مادرم وقتی از دست بچههایش که بنده هم احدی ازایشان بودم، عصبانی میشد میگفت آدم سگ بشود ولی مادر نشود. آن روزها متوجه این نفرین نبودم تا وقتیکه وارد جرگه حقوقدانان-ازخود تعریف نباشد- شدم، بارها پیشآمده که من هم این مطلب را بگویم. لابد میپرسید: چه کسی تو را عصبانی کرده که این آرزو را کردهای؟ راستش را بخواهید چند روز پیش یکی از دوستانم درحالیکه پریشان بود، زنگ زد که ترمز ماشینم بریده شد، وتالحظاتی دیگر تصادف میکنم و دو راه بیشتر ندارم یا بزنم به یک ماشین پورشه و یا هم دو نفر آدم را زیر بگیرم که شاید کشته شوند. از او پرسیدم: خودرو بیمه است یا خیر؟ گفت: بله هست. گفتم بزن به آدمها. چون بیمه دیه آنها را میدهد ولی سقف بیمه مالی تو حداکثر تا 5 میلیون تومان است و کوچکترین خسارتی به یک خودرو پورشه ممکن است به قیمت همه زندگیات تمام شود . دوستم درحالیکه بشدت نگران و ناراحت بود، مکالمه را نیمهتمام قطع کرد بااینکه سه روز پیش او را دیدم که با یک پاکت شیرینی آمده بود محل کارم و از من تشکر میکرد که راهنمایی مفیدی کردهام. ظاهراً یکی از آدمها را کشته بود و دیگری را مجروح کرده بود. از آن روز تابهحال بهشدت دچار عذاب وجدان شدهام و شبها خوابم نمیبرد، به نظر شما چه کنم؟ آیا به نظر شما زشت نیست حال که در اثر راهنمایی من، از ورود میلیونها تومان ضرر به دوستم جلوگیری شده، از او بخواهم حداقل 5 درصد آن به من برسد؟
منبع: پایگاه تحلیلی خبری حقوق نیوز