نقش آموزشوپرورش در تربیت شهروندان قانونمدار
نقش آموزشوپرورش در تربیت شهروندان قانونمدار
ازنظر مربیان بزرگ تعلیم و تربیت مدرسه نهتنها یک مکان جهت آماده شدن برای زندگی است، بلکه در حقیقت جایی برای تمرین زندگی و تجربه عرصههای مختلف آن است. بهعبارتدیگر مدرسه مکانی برای یادگیری حقوق و مسئولیتهای شهروندی است. ازاینرو آنچه میتواند رسالت و فلسفه اصلی شکلگیری و توسعه مدارس را در دوران کنونی توجیه کند، تربیت شهروندی و بهعبارتدیگر عمل کردن مدارس بهعنوان مدرسه زندگی است. در جهت احراز ویژگیهای شهروندی، مدرسه باید مکانی برای تدارک فرصتهای لازم و مناسب برای تجربه و تمرین در عرصههای مختلف زندگی باشد تا از این رهگذر، زمینههای لازم برای برطرف کردن نیازهای فردی، خانوادگی و اجتماعی دانشآموزان فراهم آید؛ بنابراین مدرسه باید خود زندگی و نمونه و الگویی کوچک از جامعه باشد و در آن دانشآموزان در عرصههای مختلف نظیر حرفه، دین، سیاست، فرهنگ، علم و فناوری، خانواده، بهداشت محیطزیست، ارتباطات و مانند آن به یادگیری بپردازند. این چگونگی مستلزم پرداختن هرچه بیشتر به تربیت شهروندی و مهارتهای زندگی در سطح مدارس است.
برخی بر این باورند که آمادهسازی شهروندان در زمره وظایف گروههای سیاسی- اجتماعی میباشد و نظامهای رسمی نظیر آموزشوپرورش نقش و دخالت اندکی در این زمینهدارند، اما ازآنجاکه تربیت شهروندی به مقررات صریح جوامع جهت پرورش ارزشهای شهروندی از طریق نظام تعلیم و تربیت رسمی و غیررسمی اشاره دارد، آمادهسازی شهروندان بیگمان یکی از مهمترین وظایف دولتها و نظامهای تربیتی بهخصوص نظام تعلیم و تربیت محسوب میشود. آموزشوپرورش کشور در اشکال رسمی و غیررسمی باتربیت شهروندی بهعنوان محوریترین و بنیادیترین رسالت خویش مواجه است. شاید به عبارتی بتوان گفت: منظور اصلی از تشکیل نظام آموزشوپرورش کشور، آمادهسازی شهروندان برای ورود به زندگی اجتماعی- اقتصادی (حرفهای) سیاسی و فرهنگی است، ازاینرو میتوان گفت جامعه مدنی اساساً به شهروندانی فعال و متناسب با ویژگیهای فرهنگی و ارزشی خود نیاز دارد و امکانات و توجیه لازم را برای شکلگیری و توسعه نظام آموزشی و پرورشی فراهم میکند و از طرف دیگر، نظام تربیتی آیینه تمامنمای ارزشهای اجتماعی و فرهنگی جامعه است و وظیفه تربیت شهروندان را برای زیست در جامعه و فعالیت مؤثر بر عهده دارد.
مدرسه خانواده دوم
فریبرز حمیدی معاون آموزش ابتدایی اداره کل آموزشوپرورش شهر تهران ضمن اشاره به اینکه مدرسه از مهمترین مکانهایی است که بهواسطه آن و با یک برنامهریزی درست و حسابشده میتوان مسائل مهم اجتماعی و فرهنگی را به دانشآموزان آموزش داد، میگوید: اهمیت مدرسه به حدی است که از آن به خانواده دوم یادکردهاند.
رسیدن به حد مطلوب و موردنظر نشاندهنده کارایی بیرونی مدارس و نظام آموزشوپرورش میباشد و نقش مهمی در رشد شخصیت و انتقال دانش و مهارتهای زندگی به دانشآموزان دارد، درنتیجه آشنایی با حقوق شهروندی نیز ازجمله مهارتهایی است که در مدرسه باید آموزش داده شود و دانشآموزان دورههای مختلف تحصیلی باید حقوق، تکالیف و مسئولیتهای شهروندی را در مدرسه فرابگیرند.
بهعبارتدیگر گنجاندن مطالب مهم و ضروری در مورد حقوق شهروندی بر اساس اصول و قواعد در برنامه درسی و کاربردی ساختن آنها توسط نظام آموزشوپرورش حاکم بر هر کشوری، افراد متعهد و مسئول و آگاه را پرورش خواهد داد که خواهند توانست نظام نماینده – شهروند را (که نظامی عادل و قانونمند است) بنا نهند؛ نظامی که افراد جامعه در آن حق آزادی، حق مشارکت، حق انتخاب و… را داشته باشند. درواقع فرد با آموزشهایی که درزمینه حقوق شهروندی از طریق نظام آموزشی مدارس دریافت میکند به فردی مستقل که دارای حس مسئولیتهای اخلاقی و اجتماعی رشد یافته است تبدیل میشود و عضو سودمندی برای جامعه میگردد.
وی ادامه میدهد: «هدف آموزش حقوق شهروندی در مدارس ابتدایی عبارتند از: فهماندن تدریجی این مطلب که مدرسه یک اجتماع است و کمک کردن به دانشآموزان برای ادغام شدن در این اجتماع، ورود کودکان به شرکت در زندگی مدرسه و بسط فضایل اجتماعی از قبیل احترام به حقوق دیگران، حس همبستگی، انضباط و مسئولیتپذیری.»
تربیت شهروندان مسئولیتپذیر در فضای همیاری مدرسه
در آموزشوپرورش، فرصتها و زمینههایی در جهت تربیت شهروندی وجود دارند این فرصتها و زمینهها را میتوان به شرح زیر تقسیمبندی کرد: آموزش مستقیم شهروندی از طریق برنامههای درسی، فضا و اتمسفر کلی مدرسه خود نمونهای مطلوب از یک جامعه مردمسالار و مناسب برای تربیت شهروندی است، نقش معلمان و پرسنل مدرسه در خلق و ایجاد محیط مناسب، فعالیتهای کلاسی، برنامههای درسی پنهان، نقش فعالیتهای فوقبرنامه در تربیت شهروندی و… همگی میتوانند از مصادیق بارز فرصتهایی باشند که در بدنه نظام تعلیم و تربیت وجود دارند و میتوان با تکیهبر آنها به تربیت شهروندان قانونمدار همت گمارد.
دکتر محمدکوشکی پژوهشگر مسائل تعلیم و تربیت توضیح میدهد: «نخستین نشانه عزم راسخ برای تربیت شهروندی، وجود برنامههای درسی ویژه برای این موضوع میباشد تا از طریق اجرای آنها، دانشآموزان یک فضای مردمسالار را تجربه کنند. اجرای این برنامه، مستلزم آن است که سیاستگذاران آموزشی و مدارس بازاندیشی مجددی را نسبت به مناسببودن موضوعات درسی سنتی برای تربیت شهروندی انجام دهند. برای آموزش تربیت شهروندی به دانشآموزان از طریق برنامههای درسی دو دیدگاه وجود دارد: نخست آموزش حقوق شهروندی از طریق برنامههای مجزا. در این شیوه، برنامه درسی تربیت شهروندی با توجه به پارامترهای زمان، شرکتکنندگان و معلمان تدوین و اجرا میشود. دوم اینکه آموزش از طریق برنامههای درسی درهمتنیده باشد. در این شیوه، تربیت شهروندی با موضوعات و برنامههای درسی دیگری که در مدارس آموزش داده میشوند تلفیق و ترکیب میگردد؛ این روش انعطافپذیری بیشتری را فراهم میکند.»
وی ادامه میدهد: «فضا و اتمسفر کلی مدرسه، خود نمونهای مطلوب از یک جامعه مردمسالار دینی و مناسب برای تربیت شهروندی است. ازاینرو تمام افراد ذیربط در جامعه تربیتی مدرسه یعنی تمامی معلمان، مدیران، دانشآموزان و والدین باید به درک مشترکی از معنای شهروند خوب برسند و سپس لازم است در خصوص محیط آموزشی مناسب برای چنین ویژگیهایی به بحث بپردازند. در این جهت میتوان به برگزاری کارگاهها و همایشها و نیز ایجاد ارتباط و مشارکت بین مدارس و مراکز دانشگاهی و پژوهشی اشاره کرد. تدریس دروس شهروندی و مدنی بهتنهایی نقش مهمی در افزایش مشارکت مدنی ایفا نمیکند و بهجای آن ایجاد فرصتهای لازم برای مشارکت دانشآموزان در فرآیندهای اداره مدرسه همراه با فراهمسازی فرصت لازم برای بحث در خصوص مسائل جاری و موردعلاقه میتواند مؤثر باشد. یک جامعه مردمسالار نیازمند شهروندانی است که آگاه، متفکر و مشارکتجو باشند. ازاینرو اگر زمینههای فرهنگی موجود در مدارس به نحوی باشد که به معلمان فرصت و امکانات لازم برای مشارکت در تصمیمگیریها را ندهد طبیعی است که آنها نیز بهنوبه خود چنین امکانی را برای یادگیرندگان در جهت اتخاذ تصمیمات مشترک و مشارکتجویی نمیدهند. یکی از متغیرهای کلیدی در این راستا، مدیران مدارس هستند که بایستی ازلحاظ روانشناختی و شخصیتی آمادگی داشته باشند تا بتوانند قدرت را در سطح مدرسه تقسیم نمایند و محیط مدرسه را مبدل به محیطی مناسب برای فعالیت و مشارکت دانشآموزان، معلمان و والدین کنند.»
اردوهای تربیتی فرصتی آزادانه برای یادگیری فنون شهروندی
دکتر کوشکی این متخصص اهلفن بر کمک گرفتن از فرصت فعالیتهای کلاسی در مدرسه برای تربیت شهروند خوب تأکید داشته میگوید: «معلمان میتوانند در کلاس درس، از طریق دخالت دادن دانشآموزان در تصمیمگیریها و استفاده از روشهای تدریس و یادگیری مشارکتی، تربیت شهروندی را تسهیل کنند. در حقیقت دانشآموزان باید این فرصت را داشته باشند تا در مجموعه متنوعی از گروهها، هم در محیط مدرسه و هم در جامعه مشارکت داشته باشند. در کنار برنامه درسی رسمی و صریح، برنامههای درسی پنهان از اهمیت خاصی برخوردار هستند. برنامه درسی پنهان اگرچه طراحیشده و به عمد ساختهوپرداخته شده نیست، ولی بهشدت بر رفتار و نگرش دانشآموزان مؤثر است. دانشآموزان بسیاری از امور و مسائل را در محیط آموزشی از یکدیگر میآموزند که بتواند بر له یا علیه اهداف تربیت شهروندی باشد. به همین سان ماهیت ارتباطی که مسئولان و مربیان با آنها دارند، اینکه به چه میزان فضای لازم برای بیان نظرات و عقایدشان فراهم میآید. اینکه چقدر در نحوه اداره و تصمیمگیری درباره برنامهها و فعالیتها با آنها مشورت میشود و اینکه تا چه اندازه مربیان و مسئولان مدرسه، خود بهعنوان یک شهروند خوب بهطور صحیح عمل مینمایند؟ جملگی اینها همه بر تحقق یا عدم تحقق اهداف تربیت شهروندی مؤثرند.»
وی کارکرد فعالیتهای فوقبرنامه در مدارس را همپای تشکیل اردوهای تربیتی ارزیابی کرده و میگوید: «فعالیتهای فوقبرنامه مبتنی بر فعالیتهای خودجوش و طبیعی یادگیرندگان است. یکی از مهمترین ویژگیهای فعالیتهای فوقبرنامه آن است که مبنای هرگونه آموزش و یادگیری را بر فعالیتهای خودجوش و طبیعی یادگیرندگان قرار میدهد و به این دلیل دانشآموزان از انگیزه و علاقه بیشتری برای مشارکت در یادگیری برخوردار میباشند. محیط فعالیتهای فوقبرنامه بهواسطه متفاوتبودن از محیط رسمی و خشک مدارس؛ بهتر امکان یادگیری را فراهم مینماید. محیط غیررسمی، دوستانه و مبتنی بر فعالیتهای مستقل یادگیرنده زمینه مساعدتری را برای تربیت شهروندان فراهم میکند.»
آموزشهای شهروندی بر پایه ارزشهای ایرانی- اسلامی
حجتالاسلاموالمسلمین دکتر محیالدین بهرام محمدیان معاون وزیر آموزشوپرورش و رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی در جلسه کارشناسان حوزه فناوری میگوید: «در هزاره سوم، کاربرد رایانه و مخابرات در عرصه اطلاعات، جهان را وارد عصر اطلاعات نموده است و نظام شهروندی جدیدی بر پایه جامعه اطلاعاتی شکل میگیرد. امروز آموزشهای شهروندی، آموزههای دوره انقلاب صنعتی و یا منطبق نیازهای جوامع سنتی نیست و نمیتواند به آنها محدود شود. با پیچیدهتر شدن زندگی بشر و رشد فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، دنیا به سمت استقرار جامعه اطلاعاتی و ایجاد دولتهای الکترونیک میرود.» وی با اشاره به نقش مهم نظام تعلیم و تربیت در ایجاد شهروندان قانونمدار برای نسلهای آتیه کشور میگوید: «لازمه تربیت انسان تراز جمهوری اسلامی برای زیستن در دنیای جدید، ادامه آموزشهای شهروندی با مشخصه شهرهای الکترونیک بر مبنای نظام معیار اسلامی است و مقدمه این کار طراحی، برنامهریزی و سیاستگذاریهای آموزش فناوریهای نوین و آموزشهای فن پایه اطلاعاتی و ارتباطی در نظام آموزشوپرورش است.»
معاون وزیر آموزشوپرورش عطف توجه به این آموزشها و ارائه آنها را در دوره دوم ابتدایی از ضرورتها دانسته و میافزاید: «علاوه بر تأمین زیرساختها و تأمین سختافزارها باید به حوزه نرمافزاری و مغز افزاری توجه ویژه داشت و از سرمایهگذاری در این حوزه نباید امساک کرد. امروز ازنظر من شکلگیری ملتهای الکترونیکی بعید نیست و شاید تا دهه دیگر شاهد ظهور چنین پدیدهای باشیم، کوچها و مهاجرتهای میلیونی در فضای مجازی از محیطی به محیط دیگر و یا از شبکه اجتماعی به شبکهای دیگر از نشانههای همین پدیده است. دستگاه تعلیم و تربیت باید بتواند در چارچوب سیاستهای روشن، زمینه و توانایی ایفای نقش در چنین جامعهای را برای نسل آینده با حفظ هویت ملّی و دینی فراهم آورد. داشتن راهبرد برای جامعه الکترونیک امری ضروری است و برای حضور شهروندان باید امنیت دادهها و اطلاعات همراه با حفظ ارزشها وجود داشته باشد. در کل باید فضای اطمینان بخشی فراهم شود.»
وی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «توسعه عدالت آموزشی، حفظ ارزشهای اخلاقی، حفظ خلاقیت و مراقبت از تواناییها و مهارتهای اجتماعی دانشآموزان و حفظ رابطه معلم، والدین و دانشآموزان و جلوگیری از تفوق ارزشهای فناورانه بهجای ارزشهای انسانی باید در برنامههای آموزشی موردتوجه قرار گیرند و از قالبی شدن بیشازحد تعلیم و تربیت ممانعت به عمل آید.» منبع: روزنامه کیهان