نــرمی در گفتــار
نــرمی در گفتــار
توصیه اسلام :
نــرمی در گفتــار
یکی از اوصاف و ارزشهای مثبت در سخن گفتن، نرمی و ملایمت در گفتار است که در برابر تندی و خشونت قرار میگیرد و میتوان گفت: این دو صفت متضاد، دو جنبه دارند:
نخست جنبه عمقی، روحی و روانی که در کیفیت معنوی گفتار و انتخاب جملهها و طرز مواجهشدن با شنونده تأثیر میگذارد.
دوم جنبه شکلی و ظاهری گفتار که در تُن صدا و کوتاهی یا بلندی سخن تأثیر میگذارد.
بنابراین، مقصود از نرمی در گفتار این است که؛ انسان برای بیان مقاصد خود از سخنان ملایم و گفتار محترمانه استفاده کند و از خشونت و تندی در گفتار بپرهیزد. به دیگر سخن؛ نرمی در گفتار؛ یعنی استخدام لغات زیبا و بامعنا، به همراه نگاه محبتآمیز و مهرورزی. [1]
این نوع برخورد زبانی با گناهکاران در حقیقت همان مدارا کردن با مردم (رفق و ملایمت) است که در روایات به آن بسیار پرداختهشده و آثار و برکات بسیاری برای آن بیانشده است. [2]
«اصل تسهیل و تیسیر». [3]
یکی از روشهای مهم در تربیت است که یکی از برجستهترین مصادیق آن، ملایمت و نرمی در گفتار میباشد. انسان حکیم بر اساس حکمت تربیت میکند و چنین تربیتی از خشونت و تندی به دور است. نظام تربیتی، زمانی درست سامان مییابد و میتواند مردم را به خیر راهنمایی کند که از شیوه ملایمت و نرمزبانی استفاده و از سختدلی و خشونتگرایی به شدت پرهیز شود. ملایمت و نرمی، زمینه ارتباط صحیح تربیتی را فراهم نمیسازد؛ چنانکه امام علی (ع) میفرماید: «مدارا و ملایمت دشواریها را آسان میسازد و سببهای سخت را تسهیل مینماید». [4]
همچنین در حدیثی دیگر آن حضرت فرمود: «زبانت را با نرمی گفتار و ابتدا کردن به سلام، عادت ده! تا دوستانت بیشتر و دشمنانت کمتر شوند». [5]
نرمخویی و نرمزبانی؛ خصلتی است که موفقیت پیامبر اسلام (ص) بنا به تصریح قرآن کریم مرهون آن بوده است: «پس به [برکت] رحمت الهی، با آنان نرمخو شدی و اگر تندخو و سختدل بودی قطعاً از پیرامون تو پراکنده میشدند». [6]
از آنجایی که امامان معصوم (ع)، علاقه به نجات مردم از جهل و غفلت و هدایت آنها به سوی خداپرستی و تربیت دینی داشتند؛ با گناهکاران به نرمی و ملایمت سخن میگفتند و نیز با رفتار و سخنان خویش پیروان خود را به این مهم، توجه میدادند. آنها افزون بر اینکه در عمل نرمزبانی را بهکار میگرفتند، همواره به نتیجه درست و سازنده تربیتی آن نیز توجه داشتند.
نقل است که روزی مردی مسیحی با امام باقر (ع) روبرو شد و با کنایه و بیادبی به ایشان گفت: «آیا تو باقری؟». [7]
امام فرمود: «نه من باقرم.» گفت: «تو پسر زنی هستی که آشپز بود؟» امام فرمود: «اینکه ننگ و عار نیست. شغلش این بود». گفت: «مادرت زنی سیاه و بدزبان بود!» امام فرمود: «اگر تو راست میگویی، خداوند او را ببخشاید و اگر دروغ میگویی، از گناهت بگذرد که به بیگناهی تهمت میزنی». این برخورد حکیمانه و مهربانانه امام باقر (ع)، انقلابی در دل مرد مسیحی به پا کرد که نه تنها از بیادبی خودسر افکنده شد، بلکه به آرمان و عقیده راستین امام باقر (ع) ایمان آورد و مسلمان گشت. [8]
در واقع امام باقر (ع) با این رفتار و نرمزبانی؛ دل آن شخص را تسخیر و نظر او را به سخن حکیمانه جلب کردند و در دل آن شخص ایجاد انگیزه نمودند؛ چرا که «دلهای مردمگریزان است، پس به کسی روی آورند که خوشرویی کند». [9]
کسی که نرمخو و نرمزبان باشد، موردتوجه دیگران قرار میگیرد و دیگران به او علاقهمند خواهند شد و کسی که رفتاری خشونتآمیز داشته باشد، مورد نفرت مردم خواهد بود. امام باقر (ع) با این رفتار، آن شخص گناهکار را به آرامش و امنیت قلبی و روحی رساند؛ زیرا گناه آن شخص توهین به امام معصوم (ع) و مادر آن حضرت بود که امام (ع) با نرمی در گفتار در مسیر نهی از منکر تربیت کردند تا اینکه نتیجهاش گرایش به معروف؛ یعنی روی آوردن به اسلام شد. در واقع امام (ع)؛ با این رفتار، نگذاشتند که آن شخص در دوران باقیمانده زندگی خویش، به سوی بیاحترامی به بزرگان دین پیش برود.
ممکن است گفته شود؛ با معاندان و مستکبران جامعه چگونه میتوان مدارا کرد و با نرمی سخن گفت؟ و یا چگونه ممکن است زبان نرم، علاج سرکشی باشد؟! چون سرکشی حالت استکبار و غرور است.
در پاسخ باید گفت: چاره غرور گاه با خشونت و تندی در زبان و عمل صورت نمیپذیرد، بلکه باید در اعماق دلها و جانها نفوذ کرد. پس کسی که مردم را دعوت به کاری خیر و نیکی میکند و یا از گناهی نهی میکند، باید بداند که هدفش سرکوب و نابود کردن گناهکار متکبر و معاند نیست، بلکه هدفش ارشاد و هدایت او است. پس نباید در مرتبه نخست، طغیان را با طغیان پاسخ گفت، بلکه پاسخ طغیان سعهصدر و نرمزبانی است.
به دیگر سخن؛ اصولاً باید ملایمت و نرمزبانی و شدت و غلظت را با هم داشت و در جای خودش از آن بهره برد؛ امام علی (ع) در اینباره میفرماید: «درشتخویی را با اندک نرمی بیامیز. در آنجا که مدارا کردن بهتر است، مدارا کن و درجایی که جز با درشتی کار انجام نگیرد، درشتی کن». [10]
بنابراین، درشتخویی در مواردی لازم است، اما ملایمت و نرمزبانی با شرایط خاص خود و در حد اعتدال، یکی از شیوههای مهم تربیتی و هدایتی دیگران در قالب امربهمعروف و نهی از منکر و یا نصیحت و خیرخواهی خواهد بود و سبب سلامت در مناسبات و روابط تربیتی میشود. منبع: اسلام کوئست
[1]. ر. ک: مصباح یزدی، محمدتقی، اخلاق در قرآن، ج 3، ص 330- 332، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، 1378 ش.
[2]. ر. ک: کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 116- 120، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق؛ «معنای مدارا و آثار آن از نگاه روایات»، سؤال 55401.
[3]. تسهیل و تیسیر به معنای آسان کردن و سهل گردانیدن است؛ و منظور از اصل تسهیل و تیسیر این است که برنامهها و اقدامات تربیتی باید اموری آسان و میسّر باشد و مبتنی بر تکالیف شاق نباشد و راههایی در تربیت گشوده شود که متربّی با میل و رغبت در آن راهها گام زند؛ و با متربّی از سر ملایمت و مدارا رفتار شود تا بتواند راه تربیت را بر خود هموار کند و به اهداف تربیت دست یابد. دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی (منطق عملی)، ج 4، ص 157، تهران، دریا، چاپ دوم، 1383 ش.
[4]. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص 95، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410 ق.
[5]. همان، ص 457.
[6]. آل عمران، 159.
[7]. بقر در زبان عربی به معنای گاو است.
[8]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 46، ص 289، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403 ق.
[9]. سید رضی، محمد بن حسین، نهجالبلاغه، محقق، صبحی صالح، حکمت 50، ص 477، قم، هجرت، چاپ اول، 1414 ق.
[10]. همان، نامه 46، ص 420- 421.