مفهوم قدرت در جامعه شناسی کیفری
مفهوم قدرت در جامعه شناسی کیفری
مفهوم قدرت در جامعه شناسی کیفری
نویسندگان: عبدالرضا جوان جعفری بجنوردی؛ سید محمد جواد ساداتی
چکیده
کیفر، همچون دیگر پدیدارهای اجتماعی، نقشهای متعددی را در فرایند تعاملات روزمره میان شهروندان و حتی فراتر از آن، میان ساختارهای موجود در یک جامعه و شهروندان آن ایفا میکند. شماری از این نقشها آشکار بوده و بهسهولت قابل شناسایی هستند. در مقابل، تحمیل مجازات نمایشنامهای از ایفای نقشهای پیچیده و پنهان است که گاه شناخت آنها نهتنها برای شهروندان بلکه حتی برای دستاندرکاران نظام عدالت کیفری نیز دشوار خواهد بود.
مجازات آخرین زنجیره از سلسله واکنشهای تنبیهی است که در روابط شهروندان با یکدیگر و نیز با ساختارهای اعمالکننده قدرت اجتماعی پیوسته اعمال میگردند. مجازات یک تحمیل رنج صرف بهعنوان واکنش در برابر بزهکاری نیست؛ مجازات یک فناوری عقلانی است که در قالب اقتصاد تنبیه قابل فهم خواهد بود. فراتر از تصورات مرسوم در خصوص اهداف مجازاتها، تمامی اشکال واکنشهای تنبیهی ارتباطی مرموز و پیچیده با مناسبات قدرت برقرار کرده اند. تکرار بی پایان الگوی انضباط- تنبیه در حقیقت، همان هنر ساختن و پرداختن انسانهاست؛ شهروندانی که نخست از طریق اجبار به پیروی از هنجارها به موجوداتی از پیش تسخیر شده بدل گردیده و سپس با بهرهگیری از روشهای تنبیهی دوباره جامعهپذیر و به تعبیر شایسته تر قدرت پذیر میشوند.
مجازات فناوری بهغایت پیچیده مطیع کردن است. واکنش کیفری نه مطلقا یک عکسالعمل ناخودآگاه برای حراست از ارزشهای اجتماعی که یک رفتار محاسبه شده برای وادار کردن شهروندان به تبعیت در برابر قدرت اعمالکننده آن است. این اجبار به پیروی به تناسب اشکال مختلف اعمال اقتدار گاه از طریق خشونت و گاه از طریق روشهای پیچیده ساختن و پرداختن حاصل میگردد. بهواسطه ارتباط ناگسستنی میان قدرت و مجازات، تغییر در چهره قدرت موجب دگرگونی در شیوههای اعمال آن و از جمله الگوهای کیفرگذاری میگردد.
در این مقاله، تلاش بر آن است تا از طریق کالبدشکافی مفهوم پیچیده قدرت و نیز با بهرهگیری از تبارشناسی تاریخی اشکال این مفهوم، ارتباط میان پدیدار قدرت و واکنشهای کیفری آشکار گردد.
کلیدواژگان: اقتصاد تنبیه؛ قدرت کیفری؛ حقیقتهای رفتاری؛ خشونت کیفری؛ انسان قابل شناخت
پژوهش حقوق کیفری؛ دوره 3، شماره 11، تابستان1394