مصاحبه با دکتر محمد راسخ- استاد فلسفه حقوق
مصاحبه با دکتر محمد راسخ- استاد فلسفه حقوق
مصاحبه با دکتر محمد راسخ- استاد فلسفه حقوق
دنیای حقوق: آنچه در متن پیش رو میخوانید گفتوگویی است با نویسنده کتاب «حق و مصلحت» که از دلایل گردآوری کتاب و مزایای آن سخن به میان آمده است.
بهعنوان سؤال اول بفرمایید کتاب شما با عنوان «حق و مصلحت» مجموعهای مقالات را در برمیگیرد. غیرازآن که میخواستید مجموعه مقالات و گفتوگوهای خود را گردآوری کنید، آیا هدف دیگری در گردآوری و انتشار این مجموعه بهصورت یک کتاب داشتهاید؟
گردآوری نوشتارهای گوناگون در یک مجلد، در درجه نخست باهدف در دسترس قرار دادن مطالبی که در نشریات گوناگون منتشرشدهاند انجام میشود، البته با اضافه کردن برخی مطالب منتشرنشده. در درجه دوم، مؤلف در پی آشکار کردن بخشهایی از طرحهای پژوهشی خود است و ضمن ترسیم تصویری کلی و مرتبط ازآنچه تاکنون انجام داده میخواهد با در معرض نقد و گفتوگو قرار دادن آن طرحها زمینه پالایش و پختگی آنها را فراهم آورد. در درجه سوم، اینگونه مجموعهها میتواند بهنوبه خود سرنخهایی برای طرحهای پژوهشی دیگر به دست بدهد
در کتاب اشارهشده است که مقالات حق و مصلحت با توجه به دغدغهها و آرزوی پیدایش نسل سوم حقوقی نگاشته شده است (ص 21). مقصود از «نسل سوم حقوقی» چیست و دغدغههای خاص آن را چه میدانید؟
همانگونه که در مقاله «نوبت نسل سوم حقوقی» آمده، نسل سوم حقوقی نسلی نظریهپرداز است. تاریخ حقوق جدید در کشور، از نگاهی بسیار گسترده، با تدوین آغاز شد و سپس مرحله شرح و حاشیهنویسی را به شکل بسیار نیکو پشت سر گذاشته است. اندکاندک زمان تحلیل، پالایش و معرفی دیدگاههای بنیادین رقیب فرارسیده است. نظام حقوقی جدید که از پیش از انقلاب مشروطه آن را بهمنزله نظام جامع قواعد دوگانه عرف و شرع میخواستند، عمدتاً اقتباسی بوده است. بار نظریهپردازی نیز، در حد نیاز، بر دوش حاملان نظام حقوقی قدیم قرار داشته است. بااینحال، نظام حقوقی بهموازات پیچیدهتر شدن جامعه و گسترش آگاهی-ها، نیازها و مشکلات تحول و تطور مییابد. به یک معنا، به گمانم نوعی تغییر پارادایم حقوقی در حال رخ دادن است. آگاهیها، نیازها و مشکلات که گسترش مییابند نظام حقوقی رایج تا جایی میتواند خود را با آنها تطبیق بدهد؛ اما اگر آن گسترش به یک معنا جامعه را از مرحلهای وارد مرحلهای دیگر کند و در زیست فردی و جمعی دگرگونی پارادایمی رخ دهد، نظام حقوقی نیز ناگزیر از تغییر بنیادین است و الا از تنظیم و تمشیت جامعه بازمیماند. نسل سوم حقوقی نسل «میان حقوقی» و «میانرشتهای» است که نهتنها خود را در اتاقهای تنگ و تاریک رشتههای مجزای حقوقی حبس نمیکند، بلکه دنیای حقوق را جزئی از عالَم انسانی میداند. ازاینرو، نسل جدید حقوقی برای اینکه بتواند نظام حقوقی کارآمد، در راستای عدالت، طراحی و اجرا کند ناگزیر است از دادههای حوزههای مختلف معرفتی بهره ببرد و متناسب با وضعیت حیات فردی و جمعی موجود به جرحوتعدیل قواعد، رویهها و نهادهای رایج بپردازد. این امر بدون نگاهی نو و ذهنی آشنا با وجوه گوناگون موضوعِ حقوق نشدنی است.
منبع؛ وبسایت حقوق عمومی مصاحبه با دکتر محمد راسخ- استاد فلسفه حقوق