مروری بر پروندهی رابطهای خطرناک در فضای مجازی / حتما بخوانید
مروری بر پروندهی رابطهای خطرناک در فضای مجازی / حتما بخوانید
شوهرم مرد خوب و سربهراهی بود و مشکل خاصی در زندگی نداشتیم. آپارتمانی نقلی کرایه کردیم و یک خودروی ارزانقیمت هم خریدیم. داشتیم زندگیمان را میکردیم که چشم و همچشمی، کار دستمان داد.
شوهرم راه میرفت و میگفت چرا نباید یک خودروی باکلاس و خوب داشته باشیم و حالا که جوان هستیم، باید به سفر برویم و صفا کنیم. متأسفانه من هم در این حرفها همراهیاش میکردم و آتشبیار معرکه میشدم. یک روز بهطور اتفاقی، آگهی فروش خودروی اقساطی را دیدیم. وسوسه شدیم و بلافاصله خودروی نازنینمان را به نصف قیمت فروختیم. باعجله برای خودروی صفر کیلومتر ثبتنام کردیم.
چندماه گذشت و به آرزوی خود رسیدیم اما چه فایده که خوشحالی ما خیلی زود به غم و غصهای بزرگ تبدیل شد. با سررسید اولین قسط فهمیدیم چه بار سنگینی برداشتهایم. شوهرم مجبور شد دوشیفت سر کار برود تا از پس اجاره خانه و قسطهای خودرو برآید. او از نظر روحی و روانی بهشدت آسیب دیده بود و اصلا حوصلۀ مرا نداشت. گاهی ناخودآگاه به گریه میافتاد و رفتاری نشان میداد که برایم عجیبوغریب بود. احساس تنهایی و افسردگی میکردم. در آن شرایط بیشتر وقتم را با گوشی تلفن همراه، در فضای مجازی میگذراندم. اصلا نفهمیدم چطور اسیر هوسهای کثیف مردی شیطانصفت شدم. یکیدو ماه با او در تماس تلگرامی بودم و برایش درددل میکردم اما احساس گناه باعث شد به این رابطه پایان دهم. حالا این فرد گرگصفت دستبردارم نیست و با تهدید به انتشار پیامها و عکسهایم ایجاد مزاحمت میکند. به کلانتری۲۶ آمدهام تا از مشاور کلانتری کمک بگیرم. نمیدانم چکار کنم. اگر شوهرم بفهمد چنین غلطی کردهام دق میکند. ای کاش…
منبع: شهر خبر