مدیران امروز در قضاوت آیندگان
مدیران امروز در قضاوت آیندگان
مدیران امروز در قضاوت آیندگان
تاریخ جایگاهى است که هر نوع سرمشق و الگو را از آن طلب کنیم در اختیار ما مى گذارد، گواینکه آزمایشگاهى است که آدمیت به انحاء گوناگون در آن آزمایش گزیده است ولى در آن میان پرچم نجات انسان را کسانى به دوش کشیده اند که مرتبط با مبدا آفرینش بوده وجودشان سیره و الگو براى تاریخ گشته است.
تاریخ آزمایشگاه است
همانگونه که انسان در بدو زندگانى خویش از والدین خویش الگو گرفته و شخصیت خویش را بر اساس آن تنظیم کرده و رشد میدهد، همواره آیندگان چشم به گذشتگان دوخته و اسوههای خویش را در میان آنان (آگاهانه یا ناخودآگاه) انتخاب و در پرتو سیماى گذشتگان شخصیت فردى و اجتماعى خویش را میسازند. این تأثیرات در تجزیهوتحلیل شخصیتهای بزرگ بهخوبی مشهود و ملموس است، بهگونهای که شخصیتهای گذشته در حیات آنان نمود عینى دارد. در زندگى روزمرهی مردم نیز اسوهها، سیرتها، خاطرات گذشته بهطور مستمر عمل میکند، بهطوریکه میتوان ادعا نمود در اکثر گزینشها و موضعگیریهای فردى و اجتماعى نقش دارند. مسلم است که هر چه این الگوها و اساطیر متعالیتر و صالحتر بوده باشند، تأثیرات سازندهتری در فرد و جامعه دارند. مقوله قضاوت تاریخی باید در پیشاپیش عملکرد زمامداران مدیران قرار گیرد. تا آنها سعى نمایند بهگونهای اعمال و حرکات خود را جلوه دهند که مورد ملامت قضاوت بد آیندگان قرار نگیرند.
تاریخ جایگاهى است که هر نوع سرمشق و الگو را از آن طلب کنیم در اختیار ما میگذارد، گو اینکه آزمایشگاهى است که آدمیت به انحاء گوناگون در آن آزمایش گزیده است ولى در آن میان پرچم نجات انسان را کسانى به دوش کشیدهاند که مرتبط با مبدأ آفرینش بوده وجودشان سیره و الگو براى تاریخ گشته است. اعمال گذشته مدیران هر جامعه نیز آیینهی تمام نماى شخصیت آنان و جامعه آنان است؛ بنابراین آیندگان به مدیران امروز توجه خواهند نمود. تاریخ تنها وسیلهی ارزیابى در دست آیندگان است.
امام علی علیهالسلام به گذشته استناد میکند
بر همین اساس، امام علی علیهالسلام در گفتارهاى متعدد به سوابق خود در قبال اسلام و نقاط ضعف گذشتهی مخالفین خود اشاره مینمایند. آن حضرت صحت راه خودش را مستند به گذشته خویش و غلط بودن مسیر دشمنان خود را به خاطر تداوم راه گذشتهی ایشان میشمارد. در نامهای به معاویه مینویسند:
«اى معاویه! کى لیاقت سیاستمدارى مردم و زمامدارى مسلمین را داشتهای؟ بدون داشتن سابقه نیک و بدون داشتن فضیلت و شرف روشنى؟! به خدا پناه میبرم از ملازمت پیشینههای شقاوتبار و تو را بر حذر میدارم که ادامهدهنده آمال گمراهکننده قبل باشى و شیوهای دو چهره را در پیشگیری»
دراین نامه ضمن روشن شدن این نکته که سیاستمداران اجتماع باید از میان صاحبان فضیلت و شرافت انتخاب شوند، این ابهام را که فضیلت هر کس را از کجا میتوان درک کرد؟ روشن مینمایند که راه سنجش آن همان ارزیابى سابقه و گذشتهی افراد است که باید ملاک و میزان قضاوت قرار گیرد.
تاریخ جایگاهى است که هر نوع سرمشق و الگو را از آن طلب کنیم در اختیار ما میگذارد، گو اینکه آزمایشگاهى است که آدمیت به انحاء گوناگون در آن آزمایش گزیده است.
طبق این بینش عوض کردن چهره در شرایط مختلف نباید معیار انتخاب سیاستمداران و بهسادگی موردقبول واقع شود، زیرا شخصیت آنها ملازم اعمال شقاوتبار گذشتهی آنان است و دوران حیات هر کس (هر جامعه) بهمنزله شکلبندی شخصیت اوست.
سخن پایانی
مقوله قضاوت تاریخی باید در پیشاپیش عملکرد زمامداران مدیران قرار گیرد. تا آنها سعى نمایند بهگونهای اعمال و حرکات خود را جلوه دهند که مورد ملامت قضاوت بد آیندگان قرار نگیرند. اگرچه این قضاوتها در آینده انجام میگیرد ولى ارزش فطرى و اخلاقى آن آنچنان زیاد است که بهعنوان یک انگیزه در مواضع امروزى سیاستمداران اثر میکند. على علیهالسلام این مقوله را ارزشمند دانسته تا جایی که قضاوت عمومى بر عملکرد یک حکومت را قضاوت الهى دانسته که بر زبان مردم جارى میگردد.
«اى مالک! بدان که تو را به سرزمینى روانه میکنم که قبل از تو حکومتهای عدل و ستم بر آن سرزمین حکومت کردهاند. مردم آن سرزمین نیز با همان نگاه که تو به حکومتهای گذشته مینگری به دولت تو مینگرند. راجع به تو همان میگویند که تو راجع به حکومتهای قبل میگویی، پس به سخنان و قضاوتی که خداوند به زبان بندگانش جارى میفرماید، میتوان به نیکوکاران پى برده آنان را شناخت. پس باید بهترین اندوخته تو عملکرد شایسته تو باشد»
از این گفتار برمیآید که:
– قضاوت عمومى را نباید ناچیز شمرد و باید آن را یک اصل دانست.
– قضاوت عمومى (و تاریخى) بر حکومتها از ناحیه خداست که بر زبان مردم جارى میگردد.
و بالاخره قضاوت بر اعمال دولتها بدون وقفه در میان امتها و جوامع وجود دارد؛ بنابراین باید حاکم و رهبر جامعه با اعمال شایسته به جرگه حکومتهاى عادل پیوسته تا موجبات قضاوت مثبت و خوب آیندگان را فراهم سازد.
منابع:
– نهجالبلاغه؛ نامه 53 و 10
– ارزش تاریخ در نهجالبلاغه، عباس نصر
منبع: تبیان