فرار از زندان، ژانری با محتوای امید

دسته: جامعه شناسی جنابی
بدون دیدگاه
شنبه - ۲ اردیبهشت ۱۳۹۶


فرار از زندان، ژانری با محتوای امید

فرار از زندان، ژانری با محتوای امید

شیرین ولی پوری- حقوقدان،استاد دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری
ایام زیادی منازل ایرانیان حوالی نیمه‌شب شاهد میخکوب شدن افراد خانواده پای تلویزیون بود بالأخص قشر ذکور که حتی به اندازه یک مژه زدن از فیلم غفلت نمی‌کردند.
بالعکس سریال LOST که مخاطبین بانویش هم به واسطه طراحیهای صحنه و پررنگ‌تر بودن درامش، کم نبود، اما در Prison Break (فرار از زندان) معدود بانوانی تماشاچی آن شدند.
اینجا با این سؤال عمده می‌توان مواجه شد که چرا تا این اندازه آقایان ایرانی در هر جا که بودند و با هر موقعیتی خود را به سریال می‌رساندند؟ دوستی نقل می‌کرد موقع شروع سریال حتی نمی‌شود از جناب همسر سؤالی در مورد خود سریال پرسید!
فرار از زندان فیلمی است کاملاً موافق روحیات آقایان محترم و گرامی! آنها را با مفاهیم انتزاعی بسیار درگیر می‌نماید و می‌دانیم که از نظر روانشناسی توجه به مفاهیم انتزاعی مانند حل معما و یا مباحث ریاضی و هندسه و فضای سه‌بعدی و پرسپکتیوی جذابیت بیشتری برای آقایان دارد.
این سریال با همه فرازوفرودهایش مخاطبینش را با انواع تنگناها و فرارهای متفاوت مواجه می‌کند و گذشته از هیجان معماگونه‌اش، مرد ایرانی امروزی که در هر ثانیه از زندگی خود را به نوعی در این فرازوفرودها و تنگناها می‌یابد، از این همسان‌سازی در ضمیر ناخودآگاه خود لذت می‌برد و از سوی دیگر در تمام لحظات فیلم باهمزاد پنداری با کاراکتر فیلم همسو می‌شود و پیروزی او را پیروزی خود پنداشته و حتی در تنگنا افتادن او را، در تنگنا قرار گرفتن خود می‌داند و برای همین گام‌به‌گام با او شروع به چاره‌اندیشی می‌کند.
در تمام لحظات مرد ایرانی با کاراکتر فیلم پیش می‌رود بنابراین مغز او نمی‌تواند به دنیای واقعی اطراف توجه
می‌کند و همین موجب می‌شود که اغلب در زمان پخش این سریال موجبات نارضایتی همسر و دختران خانواده را فراهم نماید. در این سریال به راحتی می‌توان مُثُل افلاطونی را دید که چگونه مخاطب مرد، کاراکتر را سایه‌ای از خود می‌پندارد و سرنوشتش را به سرنوشت او گره می‌زند. از سوی دیگر در زندانهای چندلایه گیر می‌افتد که در جامعه کنونی ایران به وفور برای تک‌تک افراد، بالأخص آقایان که بنا بر قوانین و وظایف شرعی- عرفی، سکان‌داران اصلی خانواده محسوب می‌شوند، وجود دارد. زندان اجتماع که همان چالشها و دخمه‌های اقتصادی- اجتماعی- سیاسی است که به واسطه عدم وجود عدالت واقعی، مردان را در امواجی قی‌آور، سرگردان می‌نماید؛ و این چالشها همان شرایطی را فراهم می‌نمایند که فروید و میشل فوکو (در کتاب مراقبت و تنبیه) را به این سمت سوق داده است که:”انسان، دائماً در بسترِ فرار است”!
یکی از بارزترین زندانهای مؤکد در فیلم، زندانِ خود است که به طرق مختلف برای مرد ایرانی هم وجود دارد و در سالی که گذشت آمار رسمی- غیررسمی خودکشیهای آقایان و نامه‌ها یا سخنانی که از این افراد برجای ماند اکثراً حاوی این پیام بود که از فشارهای موجود، خسته شده‌اند و تصمیم به فرار و رهایی از خود گرفته‌اند.
همه مایکل را در این سریال قهرمان می‌پندارند. در ادبیات غرب، مایکل همان فرشته مقرب پروردگار، جناب میکاییل است که بنا بر فرمایش وجود مبارک نبی اکرم صلوات الله و سلامه علیه: “…اما میکاییل فصاحب کل قطره تسقط و کل ورقه تنبت و کل ورقه تسقط…” و دایره اختیارات و توانمندیهای ایشان به اذن پروردگار بسیار گسترده است و البته بنا بر فرمایش امام صادق علیه‌السلام: “ان الله تبارک و تعالی اربعه املاک فی اهلاک قوم لوط جبرییل و اسرافیل و کروبیل”؛ گاه در امور ملائک دیگر نیز همکاری می‌نماید از جمله هلاکت نا اهلان! بنابراین مخاطب، منتظر میکاییل (مایکل) است تا او را از زندانهای موجود برهاند و این همان نقطه “امیدی” است که موجب می‌شود بیننده، بالأخص بیننده آقا، شاداب و سرشار از خوشی و امید از تلویزیون جدا شود!

نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۹۴
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *