عوامل خشونت علیه زنان از خیابان تا جامعه کدامند؟

دسته: جامعه شناسی جنابی
بدون دیدگاه
دوشنبه - ۲۵ بهمن ۱۳۹۵


عوامل خشونت علیه زنان از خیابان تا جامعه کدامند؟

«تفکیک جنسیتی» هم خشونتزاست

عوامل خشونت علیه زنان از خیابان تا جامعه کدامند؟

Image processed by CodeCarvings Piczard ### FREE Community Edition ### on 2017-01-31 11:13:53Z | http://piczard.com | http://codecarvings.com

رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران گفت: مردان با نگاهی که به پدیده روسپیگری دارند، زنان روسپی را خلق میکنند ولی ما این مورد را آسیب زنانه تلقی میکنیم.

نشست «منع خشونت علیه زنان» در حلقه مطالعات مسایل اجتماعی زنان انجمن جامعه‌شناسی ایران برگزار شد. در این جلسه که با حضور دکتر کوروش محمدی رئیس انجمن آسیب‌شناسی ایران و دکتر عالیه شکر بیگی جامعه‌شناس و رئیس گروه خانواده انجمن جامعه‌شناسی ایران برگزار شد، از زوایای مختلف به مسأله خشونت علیه زنان پرداخته شد؛ این خشونتها چه در سطح جامعه و آزارها و خشونتهای اجتماعی و خیابانی و چه در خانواده و حوزه خشونت خانگی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

در ابتدای جلسه، دکتر عالیه شکر بیگی با بیان این‌که مگر آرزوها، خواسته‌ها و بیم و امیدهای زنان در خانواده و جامعه ایران چیست که همچنان مورد آزار و اذیت در سطوح خرد، میانه و کلان هستند؟ گفت: در اینجا نمی‌خواهم از یک ساختار صحبت کنم بلکه ما در انجام کنشی به نام خشونت اسیر چهار ساختار هستیم؛ ساختار ذهنی، ساختار احساسی، ساختار عینی و ساختار رؤیاپردازی.

او افزود: باید به این بپردازیم که اساساً خشونت چگونه و تحت چه شرایطی علیه ارزشهای انسانی و بالأخص زنان ساخته‌وپرداخته می‌شود؟ مصداقهای خشونت در خانه و اجتماع علیه زنان چیست؟ قابل ذکر است هر جا زبان خشونت کاربرد دارد، زبان حق مداری حضورش کمرنگ است و یا اساساً حضور ندارد. دوما باید بدانیم ابزارها و ویژگیهای خشونت در خانه و اجتماع چیست و چگونه خشونت گر علیه قربانی خود وارد عمل می‌شود؟ در نهایت خشونت تحت چه راهکارهایی کنترل می‌شود؟

شکر بیگی ادامه داد: مهم است بدانیم تجارب کشورهای موفق دنیا در این ارتباط چیست و سازوکارهایی که آنان برای کنترل زبان زور و قدرت و خشونت در خانه و اجتماع به‌کاربرده‌اند، چیست؟ هم‌چنین باید به این نکته مهم اشاره کرد که ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻋﻠﻴﻪ زﻧﺎن اﺧﺘﺼﺎص ﺑﻪ ﻳﻚ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺧﺎص ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ ﻳﺎ ﺳﻄﺢ ﻣﻌﻴﻨﻲ از اﻗﺘﺼﺎد و رﻓﺎه ﻧﺪارد و در ﻫﻤﻪ ﺟﻮاﻣﻊ و ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻻﻳﻪ‌ﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ قابل‌ردیابی اﺳﺖ، ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺷﻴﻮع، ﻧﻮع، ﺷﺪت، ﻋﻮاﻗﺐ و ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺴﺎﻋﺪﻛﻨﻨﺪه اﻳﻦ ﭘﺪﻳﺪه ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ؛ اﻣﺎ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲ‌رﺳﺪ زﻧﺎن در ﻣﻮﻗﻌﻴتهای پایین‌تر اﻗﺘﺼﺎدی و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ‌ﻫﺎی ﺑﺪﺗﺮ ﺧﺸﻮﻧﺖ را ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻨﺪ و ﻋﻮاﻣﻠﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﻄﺢ ﺳﻮاد ﭘﺎﻳﻴﻦ، درآﻣﺪ ﻛﻢ، ﻓﻘﺮ، ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺪک و ﻣﺸﻜﻼت ﻧﺎﺷﻲ از فرزند آوری در اﻓﺮادی ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺸﻮﻧﺖ دﺳﺖ می‌زنند ﻳﺎ ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﺧﺸﻮﻧﺖ می‌شوند، قابل‌توجه اﺳﺖ.

این جامعه‌شناس ادامه داد: ﻣﺎﻫﻴﺖ اﻳﻦ ﭘﺪﻳﺪه در ﺑﺮﺧﻲ از ﻛﺸﻮرﻫﺎ ﻣﺘﻔﺎوت است. ﺷﺪت و ﺑﺰرﮔﻲ ﻣﺴأﻟﻪ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻋﻠﻴﻪ زﻧﺎن و ﻧﺤﻮه ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ آن ﺗﺎﺑﻊ ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎ و ارزش‌ﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻫﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ اﺳﺖ، ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻧﻮع ﺑﺮداﺷﺖ و ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻋﻠﻴﻪ زﻧﺎن و ﻋﻮاﻣﻞ زمینه‌ساز آن می‌تواند ﻣﺘﻔﺎوت و واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻧﻮع ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺟﺎﻣﻌﻪ باشد. در اغلب مباحث نظری و یافته‏های تجربی اعمال خشونت علیه زنان را در دو ساحت و حوزه خصوصی و عمومی مطرح کرده‏اند. حوزه خصوصی شامل تمام اشکال خشونتی می‏شود که در محیط خانواده نسبت به زنان اعمال می‏شود و به آن «خشونت خانوادگی» می‏گویند.

خشونت خانوادگی، خشونتی است که در محیط خصوصی به وقوع می‏پیوندد و عموماً میان افرادی رخ می‏دهد که به سبب صمیمیت، ارتباط خونی یا قانونی به یکدیگر پیوند خورده‏اند. خشونت علیه زنان در حوزه عمومی، عرصه‏های گسترده‏تری را در برمی‌گیرد که شامل آداب‌ورسوم، فرهنگ شفاهی و کتبی، سنت‏ها و پاره‏ای تفاسیر سنتی از دین هستند. اگرچه نباید فراموش کرد که یک رابطه متقابل میان این دو حوزه عمومی و خصوصی و خشونتهای ناشی از آن وجود دارد که مهم‌ترین آن وابسته به شرایط مادی و اقتصادی است.

رئیس گروه خانواده انجمن جامعه‌شناسی ایران هم‌چنین افزود: هایدن هارتمن در «نظریه نظامهای دوگانه» خود رابطه میان عرصه عمومی و خصوصی و وابستگی زنان به مردان را که عامل اصلی خشونت است به‌خوبی نشان می‌دهد. از دید او مردسالاری مجموعه‌ای از روابط اجتماعی میان مردان و بر اساس پایه‌ای “مادی” است. هرچند در این روابط، سلسله‌مراتب، میان مردان مشاهده می‌شود، اما باوجود آن مردان برای سلطه بر زنان با یکدیگر دارای احساس وابستگی و همبستگی هستند.

هانا آرنت نیز به نقل از سارتر در این راستا می‌گوید: «خشونت سرکوب‌ناپذیر… همان انسان است که خود را بازمی‌آفریند.» این بیان آرنت گزاره‌ای بسیار قابل‌تأمل در تداوم کنش خشونت در عرصه خصوصی و عمومی است، به‌خصوص برای جوامع جهان‌سومی که به قول آرنت بیش از آن‌که گرفتار یک وضعیت واقعی جهان‌سومی باشند، گرفتار توهّم جهان‌سومی بودند.

دکتر عالیه شکر بیگی با بیان این‌که هشت ویژگی در تحقیقات و تئوریها به‌دست‌آمده است که تحت عنوان ابزارهای زایش خشونت در خانه و اجتماع معرفی می‌شوند، آنها را این‌طور برشمرد: 1- مهار کردن و تحت کنترل خود درآوردن 2- جدایی و انزوا 3- بی‌ارزش کردن قربانی 4- زبان ابهام داشتن و در پرده سخن گفتن 5- غیرقابل تخمین بودن خشونت گر 6-خشونت فیزیکی 7- خشونت توهمی 8- هویتهای تکواره و انکار انتخاب و مسؤولیت.

شکر بیگی در ادامه اظهار داشت: معتقدم زمانی که خشونت به‌منزله یک مسأله اجتماعی در خانه- جامعه شکل می‌گیرد، گفتگو می‌تواند زمینه‌ساز حل آن باشد. به گفته هانا آرنت، خشونت عنصری از زندگی است. این توضیح آرنت به‌خصوص در این سالها که مرگ پراکنی داعش و گروههای مشابه آن جان جهان را زخمی‌تر کرده قابل‌فهم‌تر است. او با تکیه‌بر تلقی قانون از عمل خشونت‌آمیز به این نتیجه می‌رسد که در ستایش زندگی از این‌دست، ستایش خشونت گری هم نهفته است.

آرنت در شکل‌گیری خشونت به عامل دیگری به نام شانس و اتفاق اشاره می‌کند که در بعضی از برساختها خشونت را تشدید یا کمرنگ می‌کند و می‌گوید: یکی از عواملی که می‌تواند اختیار را از کف آدمی برباید، عنصری به‌ نام اتفاق است: «خشونت افزون بر عامل اراده، عنصری دیگر نیز به ‌نام اتفاق یا تصادف در بردارد. هیچ جا در امور بشر نقش بخت، اعم از بخت نیک یا بخت بد سرنوشت‌سازتر از میدان جنگ نیست.» تا حدودی صدق این ادعای آرنت را این سالها به‌خوبی می‌توان در رویدادهای خشونت‌بار خاورمیانه هم دید. امروز جهان با پدیده‌ای خشونت زا به نام ترامپیسم روبرو است و خود این عامل می‌تواند به شکلی دیگر در زایش خشونت در خانه تا جامعه علیه زنان در تمام نقاط جهان اثرگذار باشد و سهم همدلی قدرتهای جهانی را در گسترش این خشونت‌گراییهای منطقه‌ای و جهانی علیه زنان نمی‌توان نادیده گرفت.

جامعه امروز ما همچنان تحت تأثیر نظام مردسالاری است

در ادامه، سخنران دیگر نشست، دکتر کوروش محمدی رئیس انجمن آسیب‌شناسی ایران، بحث خود را این‌گونه آغاز کرد: خشونت مقوله‌ای است که به‌درستی با آن روبرو نشده‌ایم! ما بایستی خشونت را در ساختار اجتماعی ایران بررسی کنیم تا بتوانیم حرکتی درست انجام دهیم.

این سؤال مطرح می‌شود که: “زنان برای رفع خشونت چه کردند؟” در بحث خشونت این سؤال مطرح می‌شود که چه کسی خشونت می‌ورزد و باید روشن کرد کدام دسته از مردان خشونت‌ورز هستند؟ ما در چارچوبهای فکری اعتقادی مشخصی در ایران حرکت می‌کنیم، اما آیا این اعتقاد و چارچوب فکری به ما اجازه می‌دهد که در این‌باره صحبت کنیم؟ آیا نگاه اسلام به زنان نگاه تبعیض‌آمیز بوده و خشونت را تجویز کرده است؟ قرائتهای متفاوتی در این خصوص شده اما با نگاهی به دوران اولیه اسلام می‌توان تا حدودی به واقعیت پی برد که این‌چنین نبوده است.

او ادامه داد: باید چند نکته مهم را هم گفت؛ مثلاً این‌که شکل‌گیری کمپینهای حمایتی برای زنان علیه خشونت، شاید خود نوعی خشونت است! چرا ما فکر می‌کنیم که زنان نیاز به حمایت دارند؟ حمایت برای معضلات غیرانسانی در نظر گرفتن خود نوعی خشونت نهان است. این بدان معنی است که جامعه زنان پذیرفته‌اند که ما ضعیف هستیم. پس شاید از منظری بتوان گفت که گاهی زنان خود از عوامل استمرار فرآیند خشونت‌ورزی هستند. زنان بایستی به آن حد از خودباوری برسند که به‌جای دنبال حمایت بودن، به دنبال احقاق حقوق خود باشند و به خودباوری برسند. زنان ما نیاز به ورود به عرصه اجتماعی دارند و لازم است باور کنند که به‌اندازه کافی توانایی و عزت‌نفس برای حضور در عرصه‌های اجتماعی را دارند.

این آسیب‌شناس اجتماعی با بیان این‌که جامعه امروز ما همچنان تحت تأثیر نظام مردسالاری است و نگاهها چندان تغییر نکرده است، افزود: مصداق این ادعا، نگاههای موجود به مسایل زنان است. این سابقه هنوز از بین نرفته و خشونت را تقویت می‌کند. یکی دیگر از معضلات ما در این حوزه، پدیده زنان گهواره‌ای است یعنی سبک تربیتی بر اساس زدودن ریشه‌های خشونت در خانواده در معرض آموزش دهی قرار نمی‌گیرد. جامعه به زن مرحله مواجه‌شدن با بحران را آموزش نمی‌دهد اما وحشت را آموزش می‌دهد! نگاه مردسالارانه خطای مردان را نمی‌بیند، اما کافی است زنی خطا کند تا دودمانش بر باد رود و ما بایستی برای رفع ریشه‌های خشونت به اصلاح نظام تربیتی ورود کنیم.

محمدی هم‌چنین اظهار کرد: حتی انتخاب زنان نیز تحت خشونت است، زن حق ازدواج دارد اما بعد از ازدواج نمی‌تواند انتخاب کند که چگونه و در چه شرایطی طلاق بگیرد! یکی دیگر از آسیبهای جدی در حوزه خشونت علیه زنان نگاه به پدیده روسپیگری است، چرا در بررسی پدیده روسپیگری به مردان نگاه نمی‌کنیم؟ آمارها فقط در خصوص زنان است؛ مثلاً چرا نمی‌گوییم مردان نیز دنبال روابط خلاف عرف هستند؟ مردان با نگاهی که به پدیده روسپیگری دارند، زنان روسپی را خلق می‌کنند ولی ما این مورد را آسیب زنانه تلقی می‌کنیم و مسلماً این ایراد در پژوهشها و تحقیقات ورود پیدا کرده است.

رئیس انجمن آسیب‌شناسی ایران در پایان با اشاره به این‌که مسأله مورد تأمل دیگر در این حوزه، تجمل‌گراییهای آسیب‌زاست که به‌نوعی می‌توان آن را هم حاصل تفکر و جامعه مردسالار دانست، گفت: زنان باید به عرصه عمومی ورود فعال پیدا کنند ولی مطابق برخی آمارها، آنها تنها دو درصد را در مناصب عالی اشغال کرده‌اند که این هم خود یک معضل قابل‌توجه در راستای دامن زدن به خشونتهای موجود در عرصه عمومی است. مسأله مهم دیگری که می‌توانم به آن اشاره کنم، تفکیک جنسیتی است که این مسأله هم به‌نوعی آسیب‌رسان و خشونت‌زاست. هم‌چنین مسأله منزلت اجتماعی زن نیز در حوزه مطالعات خشونت مهم است که با توجه با نظام کارفرمایی و نگاه کارفرمایان، می‌تواند به‌نوعی منجر به خشونت علیه زنان شود. منبع: خبر آنلاین


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۹
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *