شروط ممکن و غیرممکن در اسناد ازدواج

دسته: حقوق همگانی
بدون دیدگاه
یکشنبه - ۲۷ تیر ۱۳۹۵


شروط ممکن و غیرممکن در اسناد ازدواج

پرسش و پاسخی پیرامون:

شروط ممکن و غیرممکن در اسناد ازدواج


شرط طلاق در مدت معین
پرسش
 زنی با شوهرش شرط کرده بود بعد از پنج سال ازدواج، او را طلاق بدهد، آیا این شرط صحیح است؟
پاسخ
 اگر منظور از این ازدواج، ازدواج دائم باشد، این شرط غیر مشروع بوده و باطل است.
چرا که اولاَ قید مدت در ازدواج دائم خلاف مقتضای آن است
و ثانیاً درج شرط طلاق در یک زمان خاص در دلِ یک عقد دائمی نظیر نکاح، مشروعیت را از چنین عقدی خواهد گرفت؛ بنابراین، در صورت اصرار به چنین شرطی، به نظر می‌رسد بهتر باشد طرفین به جای اینکه اساس یک عقد دائم را از ابتدا متزلزل کنند، از همان ابتدا به ازدواج موقت تن داده و شرایط آن را بپذیرند.
 شرط وکالت بلاعزل زن
پرسش
 آیا زوج می‌تواند در ضمن عقد نکاح، زوجه خود را وکیل کند که اگر ازدواج مجدد کرد یا نفقه او را مثلاً به مدت 6 ماه نداد، خود را مطلقه کند؟
و آیا چنین وکالتی صحیح است؟ بر فرض صحت،
آیا قابل عزل می‌باشد یا خیر؟

پاسخ
این شرط و شروطی از این دست در قالب مجوز قانون مدنی (ماده 1119 قانون مدنی: 
طرفین عقد ازدواج می‌توانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنماید مثل اینکه شرط شود هرگاه شوهر زن دیگر بگیرد یا در مدت معینی غایب شود یا ترک انفاق نماید یا برعلیه حیات زن سوءظن یا سوءرفتار نماید که زندگانی آنها با یکدیگر غیر قابل تحمل شود، زن وکیل و وکیل در توکیل باشد که پس از اثبات تحقق شرط در محکمه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه سازد.) 
صحیح است و همین که مخالف با مقتضای عقد نکاح نیست، کفایت می‌کند و قابلیت استناد و اجرا دارد. 
(البته باید دقت شود شرط به گونه‌ای باشد که در انشای وکالت، تعلیقی نباشد تا وکالت صحیح باشد).
این وکالت در طلاق نیز از آنجا که در ضمن عقد نکاح شرط شده است و عقد نکاح هم عقدی لازم است، قابل عزل نخواهد بود؛ بنابراین زن برای طلاق وکیل خواهد بود لیکن برای اجرای طلاق، زن لازم است که به دادگاه مراجعه نماید تا دادگاه به زن اجازه دهد که با استفاده از وکالت بلاعزل اعطایی از زوج، خود را مطلقه کند.
 طلاق
پرسش: در ضمن عقد شرط شده است که چنانچه زوج بیش از شش ماه ترک نفقه نماید، زوجه وکالت دارد با مراجعه به دادگاه خود را مطلقه نماید. 
چنانچه زوجه‌ای که هنوز عروسی نکرده و در منزل والدین خود می‌باشد، به اختیار خود حدود ده ماه از روبه‌رو شدن با شوهرش و حتی صحبت کردن با وی امتناع کرده، آیا می‌تواند به دادگاه مراجعه و مدعی شود که شوهرم در این مدت به من نفقه نداده و طلاق خود را از دادگاه بگیرد؟
پاسخ
 گرچه به محض وقوع عقد، نفقه به زن تعلق می‌گیرد، اما در این مورد که زن حاضر به روبرو شدن با شوهر و حتی صحبت کردن با او نیست، اگر باقی شرایط عادی باشد، از مصادیق بارز نشوز (ناسازگاری زن) است و به همین دلیل که تکمین نمی‌کند، نمی‌تواند مدعی نفقه 
باشد.
 ولی صرفِ اینکه در منزل پدری هست یا نه حق نفقه را ساقط نمی‌کند؛ اما با آن شرط اولیه (غیبت شش ماهۀ شوهر) درخواست طلاق قابلیت پذیرش دارد که احراز آن با دادگاه است که غیبت را هم‌زمان با عدم پرداخت در این چنین شرایطی، موجب تحقق شروط طلاق بداند یا خیر.
 شرط خلاف قانون
پرسش
 این شرط که «اگر همسرم باکره باشد به او مهرالمسمی تعلق می‌گیرد، اگر نباشد به او مهریه اختیاری که خود مرد تعیین می‌کند بدهد» درست است؟

پاسخ
 اگر مهرالمسمی تعیین و بر آن تراضی شده و سپس این شرط بشود مانند آن است که چنین شرطی اصلاً نشده باشد ولی چنانچه بر مهریه توافق نشده و از ابتدا چنین شرطی بیان شده باشد موضوع از مصادیق مهرالمثل خواهد بود که با شرایط آن از سوی دادگاه تعیین می‌شود.
 قد نکاح دوم
پرسش
 دختری که با اذن و رضایت پدرش شوهر کرده، ولی پس از عقد و پیش از نزدیکی و زوال بکارت، از شوهرش جدا شده¬ و طلاق گرفته آیا می‌تواند برای ازدواج دوباره بدون اذن پدر؛ شوهر نماید؟
پاسخ
حکمی که در قانون مدنی آمده (ماده 1043 قانون مدنی)، ازدواج دختر باکره را به طور کلی منوط به اجازۀ پدر یا جد پدری او می‌داند؛ بنابراین، میان دختری که عقد کرده ولی پیش از نزدیکی طلاق گرفته و باکره مانده است و دختری که هنوز شوهر نکرده و باکره است، تفاوتی قائل نشده تا بتوانیم اذن پدر را در اولی ساقط و در دومی حاکم بدانیم.
در یکی از آرای وحدت رویه دیوان عالی کشور نیز، صرفاً ازاله بکارت، سبب سقوط حق و اذن پدر اعلام شده است. (رأی وحدت رویه 62/62-29/1/63)
 شرط صلح مهریه به فرزند
پرسش
 آیا زن می‌تواند مهریه‌ای را که برعهده شوهرش هست، به دخترش صلح کند؟
پاسخ
 هر چند با تعریف عقد صلح در قانون مدنی (رفع تنازع موجود و یا جلوگیری از تنازع احتمالی) در بدو امر، صلح کردنِ مهریه‌ای که بر عهده شوهر است به دختر، ظاهراً صحیح نیست، لیکن با توجه به اینکه عقد صلح گستره وسیعی دارد که می‌توان اعمال حقوقی متعدد را در آن گنجاند و گاه نتیجه عقدی یا قراردادی دیگر را در قالب صلح به دست آورد، بی‌آنکه خود را ملزم به رعایت تمام شرایط آن عقد کنیم، به نظر می‌رسد صلح مهریه به دختر از نظر حقوقی بلامانع
 باشد.
در اینجا هدف مادر، انتقال طلبِ خود به دختر است و در واقع تحت عنوان صلح، قصد دارد طلبی که از همسرش دارد به دخترش انتقال دهد تا از این پس دخترش قائم‌مقام وی به عنوان طلبکار باشد
منبع: کتاب مجموعه پرسش و پاسخهای حقوقی در امور خانواده 4
معاونت آموزش قوه قضاییه، انتشارات جاودانه سال 1387
سال برداشت مطلب مردادماه 95

نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۵۴
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *