شخصیت جنایی

دسته: جامعه شناسی جنابی , مطالب برگزیده
بدون دیدگاه
یکشنبه - ۱۷ بهمن ۱۳۹۵


شخصیت جنایی

شخصیت جنایی

گناه - مجرم

روژین فاروقی

 شخصیت جنایی اصطلاحی است که در علم روان شناسی جنایی مطرح است. این اصطلاح در رابطه با مجرمان به کار گرفته میشود. شخصیت جنایی، وضع و حال مشترک کسانی است که آنها را در مقابل قبول یا جستجوی اوضاعی قرار میدهد که خارج یا مخالف با هنجارهای موردقبول گروه آنهاست.

تکوین شخصیت جنایی در چیزی متبلور است که تحت عنوان (بلوغ بزهکاران ثابت) معروف است، یعنی موقعی که بزهکاران مزبور به بلوغ جنایی می رسند و نسبت به بزهکاری، نگرشی کلی و روش خاصی در شیوه عملکرد خود انتخاب می کنند، به‌گونه‌ای بروز می یابد که گویی امر بزهکاری آن‌چنان در شخصیت آنان تمام و کمال جا گرفته است که هیچ بحرانی آن را متزلزل
نمی کند.

لمبروزو این فرد را جانی بالفطر یا بالعادت، وعده‌ای دیگران را بزهکار دارای حالت خطرناک و جنایتکار واقعی نام نهاده‌اند.

این فرد مسلماً دارای شرایط خاص روانی، روحی، عاطفی بوده و با دیگر مجرمین فرق دارد.

درواقع این بزهکار را که به علت استمرار بزهکاری وعدم تأثیرپذیری از مجازات و سایر اقدامات تأمینی دارای ویژگیهای مخصوصی است، ژان پیناتل “شخصیت بزهکار” نام‌گذاری کرد.

 این فرد که به‌راحتی مرتکب جرم می‌شود در اکثر موارد دارای اختلالات روحی و شخصیتی است. خودخواهی، خویشتن دوستی، بی‌توجهی به شخصیت دیگران، بی‌تفاوت بودن نسبت به اطرافیان، عدم پیش‌بینی و درک صحیح اعمال خود ازجمله ویژگیهای چنین بزهکاری است؛ اما دو خصیصه مشخص این فرد شامل:

خودمحوری

عدم رشد و تکامل شخصیت

خودمحوری در توضیحی مختصر

ازنظر لاگوش یعنی وابستگی به تمام صور ممکنه، که تنها برای منفعت شخصی و نظر فردی بدون کمترین احساس مسؤولیت و توجه به منافع و نظر دیگران است در واقع فقدان احساس مسؤولیت و گناهکاری در این فرد بسیار مشهود است که آن را به وسیله احساس مظلوم واقع‌شدن یا تحمیل بی‌عدالتی توجیه می‌کند.

پس در کل خودمحوری در شخصیت بزهکار یا شخصیت جنایی در صور مختلف عدم احترام و توجه به منافع و جان و مال دیگران و خود را محق به انجام هر کاری دانستن (مرکز جهان) نمود پیدا می‌کند.

البته این منیت و خویشتن‌خواهی در تمام انسانها وجود دارد و تجاوز از حد اعتدال آن از توسعه و تداوم روابط تجاری و انسانی جلوگیری می‌کند.

نمونه‌های بروز تجاوز از این غریزه در زندگی روزمره:

عدم احترام به مقررات راهنمایی و رانندگی (عبور از چراغ‌قرمز، سبقت غیرمجاز، عدم رعایت حق تقدم و.)

گران‌فروشی

احتکار

رابطه سالاری و پارتی‌بازی و…

نمونه‌ بارز این نوع عدم تعادل شخصیتی و فرهنگی و خودخواهی مفرط است.

عدم تکامل شخصیت

عدم توانایی یا ناپختگی شخصیتی یعنی عدم توانایی در پیش‌بینی وقایع، ناتوانی در استفاده از تجارب گذشته و پیش‌بینی نتایج آینده و احتمالی رفتار خود. این فرد نمی‌تواند از ارضای فوری نیازهای با علم به تبعات کیفری عمل خود صرف‌نظر کند زیرا فقط به دنبال ترضیه خاطر خود بوده و در این رابطه از هیچ سدی باک ندارد.

در واقع شخصیت جنایی حالتی است که فرد در جست‌وجوی اوضاع و احوالیست که به طرد هنجارها و ارزشهای حاکم منجر می‌شود.

قبح اعمالش را درک نمی‌کند و از هیچ مجازاتی نمی‌هراسد و حتی در زمان ارتکاب به عمل به ضمانت اجرایی کیفری که از آن آگاه است نمی‌اندیشد، از موانع موجود در جامعه ابایی ندارد.

به دلیل این‌که عاطفه و مهربانی ندارد از خدشه‌دار کردن دیگران ابایی ندارد و حتی از این کار هم لذت می‌برد.

لذا از نظر جرم‌شناسی این افراد خطرناک تلقی و جامعه باید با اعمال اقدامات پیشگیرانه و از بین بردن فرصتهای جرم‌زا از وقوع جرایم جدید جلوگیری به عمل آورد. منبع: ابر گروه فوق تخصصی جامعه‌شناسی جنایی


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۱۷۲
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *