شبیه امامتان باشید!
شبیه امامتان باشید!
شبیه امامتان باشید!
حامد رفیعی
براى آنکه شیعه على علیهالسلام را بشناسیم لازم است نخست على علیهالسلام را بشناسیم. شناخت شخصیت ممتاز و بینظیر على نیاز به تحصیل در دانشگاهها و مراکز علمى یا مطالعه کتبى که درباره او نوشتهشده؛ نیست.
شیعه در لغت پیرو و یار است، بنابراین شیعیان یارانى هستند که متابعت رأى رهبر خود را میکنند چنانکه خداى تعالى میفرماید: «وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْراهِیمَ» (صافات/82).
مورخین و فقها و متکلمین لفظ شیعه را اسم براى دستهای میدانند که على بن ابیطالب علیهالسلام و اولاد او را دوست میدارند و معتقد هستند که تصریح به خلافت واجب است زیرا پیغمبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله، تصریح فرمود: که على جانشین من است.
شیعه باید شبیه امامش باشد!
براى آنکه شیعه على علیهالسلام را بشناسیم لازم است نخست على علیهالسلام را بشناسیم. شناخت شخصیت ممتاز و بینظیر على نیاز به تحصیل در دانشگاهها و مراکز علمى یا مطالعه کتبى که درباره او نوشتهشده؛ نیست.
بهره شیعه از ظلم و ستم این جنایتکاران بیش از دیگر طوایف بوده و آنگاهکه انگلیس و فرانسه، اعراب را به بند کشیدند، حقوق و اموال شیعه بیش از دیگران به تاراج رفت
طالب این حقیقت را تنها مطالعه گفتارى مشهور از امام، کفایت میکند؛ و درخواهد یافت که تنها کلام او، گویاى عظمت و مقام والاى آن حضرت است. شخصیتى که همچون بزرگى هستى، در مقدار و اندازهاى نگنجد که خود معجزهای است غیرقابلانکار.
همین بر ناآگاهان به شخصیت آن حضرت بس که به این فرمایش وى گوش فرا دهند که فرمود: «واللّه لو أعطیت الاقالیم السبعه بما تحت افلاکها، على ان أعصى اللّه فى نمله اسلبها جلب شعیره ما فعلت؛ به خدا سوگند، اگر اقلیمهاى هفتگانه را و آنچه در زیر افلاک آن است به من بدهند تا با گرفتن پوسته جویى از دهان مورچهای، مرتکب گناهى شوم، هرگز چنین نخواهم کرد».
مردم دودستهاند
فانى شدن على در ذات حق، فنایى که مبدأ و نمونه حق است بلکه بالاتر، مترادف اسم حق است؛ خداوند آن را از انسانهاى ظالم دور ساخته است. اینجاست که مردم به دوستان و دشمنان على علیهالسلام، تقسیم میشوند، چنانکه در مورد حق نیز، مردم به طرفداران حق و دشمنان حق تقسیم میگردند. از امام صادق علیهالسلام، سؤال شد: چرا امام على علیهالسلام، تقسیمکننده بهشت و دوزخ گردید؟
فرمود: «چون دوستى او ایمان و دشمنى با او کفر به شمار میآید و بهشت براى مؤمنان و دوزخ براى کافران آفریده شد».
شرایط ورود به مذهب شیعه
اگر کسى خود را به چنین امامى منسوب نمود و تصمیم گرفت در جمله یاران و پیروان او گردد؛ باید به او اقتدا کند و به تعبیر دیگر، باید تمام شروطى را که اهل بیت بیان کردهاند، اطاعت کند.
شروطى که محور ورود به مذهب شیعه و انتساب به اوست. امام متقین در نهج البلاغه میفرماید: «من پیشواى مؤمنان و مال، پیشواى تبهکاران است». پس دنیاپرستان نمیتوانند شیعیان واقعی باشند.
امام صادق علیهالسلام، فرمود: «بر هر مسلمانى که ما را میشناسد بر او فرض است که نفس خود را در شبانهروز بهحساب کشد، اگر کار نیکى انجام داده بر او بیفزاید و اگر مرتکب خطایى شده؛ از خدا طلب بخشش کند».
اگر کسی خود را به چنین امامی منسوب نمود و تصمیم گرفت در جمله یاران و پیروان او گردد، باید به او اقتدا کند و به تعبیر دیگر، باید تمام شروطی را که اهلبیت بیان کردهاند، اطاعت کند
امام باقر علیهالسلام فرمود: «واللّه ما شیعتنا الّا من اتّقى اللّه و اطاعه. سوگند به خدا، شیعه ما نیستند مگر کسانى که تقواى خدا پیشه و از او پیروى کنند».
بنابراین، شیعه حقیقى آن است که روح ابوذر و عمار و سلمان در اوست وگرنه او فقط نامى از شیعه بر خود دارد.
تاریخ مظلومیت شیعه
شیعه از عهد امویان تا پایان دوره عثمانیان، هماره زیر یوغ و دربند حکام جور بوده است و پسازآن که استعمار غرب دامنه سیطره خود را بر سرزمینهاى عربى گستراند، بهره شیعه، از ظلم و ستم این جنایتکاران بیش از دیگر طوایف بوده و آنگاهکه انگلیس و فرانسه، اعراب را به بند کشیدند؛ حقوق و اموال شیعه بیش از دیگران به تاراج رفت بهخصوص لبنان که سهم بیشترى از غارت و کشتار را داشت؛ و مهجوریت شیعیان در جهان تا امروز ادامه دارد.
حرف آخر؛ اینگونه باشیم!
به نظر میآید جامعترین سخن امام شیعیان، درباره ویژگیهای شیعه، آن است که فرمود: شادیاش در چهره او و اندوه وى در دلش پنهان است، سینهاش از هر چیزى فراختر و نفس او از هر چیزى خوارتر است. برتریجویی را زشت و ریاکارى را دشمن میشمارد، اندوه او طولانى و همت او بلند است، سکوتش فراوان و وقت او باکار گرفته است، شکرگزار و شکیبا و ژرفاندیش است. از کسى درخواست ندارد و نرمخو و فروتن است، نفس او از سنگ خارا سختتر اما در دیندارى از بنده خوارتر است. منبع: تبیان
منابع نوشتار:
– نهجالبلاغه، خطبه 222، حکمت 316 و 333
– مغنیه، محمدجواد، امامت علی (علیهالسلام) در آینه عقل و قرآن؛ صص 168 -173
– مغنیه، محمدجواد، شیعه و زمامداران خودسر؛ ص 33