سیر تاریخی “حقوق زن” در قوانین موضوعه ایران


دسته: تاریخ
بدون دیدگاه
جمعه - ۱۲ آذر ۱۳۹۵


سیر تاریخی “حقوق زن” در قوانین موضوعه ایران


سیر تاریخی “حقوق زن” در قوانین موضوعه ایران

«در رم، پدر خانواده، حق داشته به حیات هریک از اعضای خانواده مخصوصا زن خود خاتمه دهد و ناچار نبود به هیچیک از مقامات رسمی و عمومی، در خصوص تصمیمی که گرفته توضیحی داده یا دلیلی ذکر کند. در خانواده‏های رومی، قرابت و خویشاوندی رسمی و حقوقی جز بین مرد با مرد، معنا نداشت و بین زن با مرد یا زن با زن خویشاوندی حقوقی وجود نداشت.»
1 «میراث پدر فقط به پسرانی می‏رسید که فرزند حقوقی او بوده‏اند و عموم دختران و پسرانی که اخراج یا آزاد می‏شدند و نیز زن متوّفی حقّی در میراث نداشتند.»
2 پیش از اسلام، همچنین در انتخاب شوهر نیز به هیچ وجه نظر زن، دخیل نبوده و دختر بدون چون و چرا باید تسلیم می‏شد. زنجیرهائی که بر دست و بال زن بسته بود، بدست اسلام، در 14 قرن قبل شکست. حال آنکه مغرب زمین در همین سه قرن اخیر، بتدریج متوجه ابتدائی‏ترین حقوق زن شده است:
«از قرن هفده و هجده به بعد در زمینه مسائل اجتماعی، توجه به حقوق بشر در غرب شکل گرفت. از اصول اساسی آن این بود که انسان بالفطره و به فرمان خلقت و طبیعت، واجد یک سلسله حقوق و آزادی‏هاست که نمی‏توان از فرد یا قومی سلب کرد.»3 امّا در عکس‏العملی افراطی به مظلومیت زن در اروپا، طرفداران فمینیزم، آزادی مطلق زن و تساوی همه جانبه او را با مرد، متمّم حقوق بشر دانسته و مدعی شدند همه مشکلات خانوادگی، ناشی از عدم آزادی زنان و عدم تساوی مطلق در حقوق با مردان است و با تأمین این جهت، همه مشکلات او 
یک‏جا حل می‏شود.
 در مشرق زمین نیز جایگاه زن از این بهتر نبود. در جامعه‏ای مثل عربستان قبل از اسلام، زن بدترین موقعیت اجتماعی را دارابوده است. در زمانی که در شرق و غرب، میان ملتهایی چون روم، یونان، ایران و هند، از اطلاق عنوان «انسان» بر زن، دریغ می‏کردند و با او معامله مملوک یا بنده زر خرید می‏شد، جای تعجب نیست که در عربستانِ جاهلی دختران بیگناه زنده‏به‏گور شوند و دختران در نظر پدران، و زنان در نظر شوهران، موجوداتی ضعیف و بی‏قیمت یا شی‏ء قابل تملّک و قابل معامله باشند.
 «در ایران قبل از اسلام نیز زنان، شخصیت اجتماعی و صلاحیت معاملات حقوقی نداشته‏اند و رأی مرد درباره آنها نافذ بوده است. زنان، حقّ رأی و اختیار و تشخیص خیر و شر در زندگی خود نداشته و نفوذ مطلق‏العنان مرد، طاقت‏فرسا بوده است.»
4 امّا با ظهور اسلام، نگرش به زن و حقوق او متحوّل شد. ابتدا در جامعه جاهل عربستان که دختران معصوم به عنوان مایه‏های شرمندگی، زنده به زیر خاک می‏شدند و زن مانند اموال، به ورثه می‏رسید اسلام، زنان را مایه مودّت و رحمت، معرفی کرد و سپس این فرهنگ به احیاء حقوق و کرامت زن در سطح جهان دامن زد.
و من آیاته ان خَلَق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنُوا الیها و جعلَ بینکم مودّهً و رحمهً. (سوره آیه) ملاحظه می‏شود که در اسلام، کشتن و هرگونه آزار و توهین به دختران ممنوع می‏شود و احترام به دختران و زنان سفارش می‏گردد و رابطه زن و مرد را براساس محبّت و مودّت، نه رقابت و نه مالکیت و ربوبیت، قرار می‏دهد.
چنین نگرشی، دیدگاه‏ها را بتدریج نسبت به زن تغییر می‏دهد و زن را در جایگاه واقعی‏اش می‏نشاند. در ایران بعد از اسلام نیز تلقّی جامعه نسبت به زن دگرگون می‏شود و حقوق و موقعیت زن تغییر می‏یابد. پس از اسلام، مقرّرات نکاح، ازدواج با محارم، میراث زن، طلاق، مشارکت زن در امور اجتماعی و اقتصادی همگی دچار تحوّل بنفع زنان شده و زن به عنوان عضوی اصیل از جامعه، حق مشارکت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در تعیین سرنوشت خود را می‏یابد. این تغییر را بویژه در «دوره قانون‏گذاری» می‏توان مشاهده کرد.
تلاش این مقاله نیز همین است که سیر تحول تاریخی حقوق زن را در دوره قانون‏گذاری بررسی کند:
نگاه قراردادها، میثاقها و معاهدات بین‏المللی به مسئله، مبتنی بر نگرش خاصّی به انسان و جهان است. با توجه به مبانی فلسفی که زیربنای میثاقها و معاهدات مزبور است، زن و مرد ـ البته بر روی کاغذ و طبق ادّعاء ـ از هر جهت و در همه حقوق، بطور کلی مساوی بلکه مشابه فرض می‏شوند. به این جهت و تحت تأثیر جنبشهای فمینیستی، «حقوق زن» در سطح بین‏المللی در قالب چنین پیمانهایی مطرح شده است. اما اسلام، مجموعه‏ای از مقررات و قواعد را برای تنظیم روابط انسانها وضع کرده و به زن و مرد به‏عنوان رقیب یکدیگر نگاه نکرده است. احکام و قوانین الهی، مشترک بین انسانهاست و موضوع این قوانین، انسان است، اگرچه در مواردی، موضوع حکم، خصوصیت ویژه‏ای در انسان باشد. اسلام، زن را یکبار جدا از خانواده و یکبار در خانواده و به عنوان عضوی مهثر برای تکامل جامعه، مورد توجه قرارداده و اگر گاه تفاوتی در برخی حقوق به چشم می‏خورد ناشی از نگاه اسلام به انسان و تکامل جامعه بطورکلی است. اسلام قبل از مرد یا زن، به انسان توجه کرده و در این زمینه تفاوتی قائل نشده و نظام حقوقی خود را با این نگرش تنظیم کرده است لذا در اغلب حقوق و وظائف، مرد و زن یکسانند.
جلیل قنواتی-
منبع: کتابخانه دیجیتالی تبیان

نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۱۵۹
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *