زیبایی‌شناسی صداقت در اخلاق شهروندی

دسته: حقوق و اجتماع
بدون دیدگاه
یکشنبه - ۱ اسفند ۱۳۹۵


زیبایی‌شناسی صداقت در اخلاق شهروندی

زیباییشناسی صداقت در اخلاق شهروندی

 index

ثریا محمودی-کارشناسی ارشد حقوق بشر

 در شغل حرفهای خود گاه خطاهایی ناخواسته مرتکب میشویم که بهراحتی حق دیگران را نادیده میگیریم. اینجاست که زیباییشناسی صداقت و اخلاق شهروندی را زیر سؤال میبریم. حتی در جامعه بهعنوان شهروند سوای میدان حرفهای کسبوکار نیز بارها این خطا را تکرار کرده و سعی در مداومت عمل داریم؛ بنابراین، اصولی را بنیان میدهیم و بر ترجیهات خودساخته خود پایبند میشویم بهطوریکه کمکم کلاه صداقت و حق بر دانستن را برای یادگاری نگه خواهیم داشت؛ اما در واقع، اکثر مردم در این بازار از ارزش هیچ نمیخرند و بهسوی تسخیر شهروندان یکهتازی میکنند. به قول آندرو مالرو در کتاب سرنوشت بشر: «انتخاب نتیجه حذف است و نه بالعکس و هنر از حذف به وجود میآید». و هنر انتخاب ما حذف ارزشهای شهروندی است و از این حذف صاحبهنری شدهایم.

شهروندان برای پرهیز از مواجهه با گره‌های اخلاقی ناگشودنی که حاصل ناآگاهی است و در پس اذهان خود رانده‌اند، دست به این انتخابهای هنرمندانه شهروندی می‌زنند و طرح این مسایل اجتماعی تلاشی است برای آگاهی و بیدار کردن جامعه خواب‌زده. بر سرخود وقایع بحثی نیست، چراکه به عاداتی تکرارپذیر و سازش‌پذیر بدل شده است و به‌نوعی پذیرای نقش شهروندی خود شده‌ایم. شاید منطقی‌ترین افکار و اعمال نیز موجب پیدایش پنداری می‌شود که الهام‌بخش رویه‌هایی می‌شود و رویه و منطق مانعه الجمع می‌شوند، بلکه بحث بر سر پیدایی وقایع و ناسازگاری شهروندی است و این‌که چگونه از زیبایی‌شناسی اخلاقی به دورمانده‌ایم و به‌آسانی مفاهیمی را تعریف کرده و به اذهان نسلهای آینده هم القا کرده‌ایم که بی‌معنا شدن ارزشها ناشی از انتخاب هنر حذف می‌باشد. زیبایی‌شناسی صداقت مبحثی پیچیده است و پیچیدگی آن در اخلاق شهروندی نمود پیدا می‌کند و سؤالهای بسیاری را همراه با پارادایمهایی جلوه‌گر می‌سازد. همه مردم، صرف‌نظر از فرهنگ نیازمند شناخت چگونگی ایفای درست وظایف خود و ارزشها هستند. زیبایی صداقت مصنوعات دست بشر نیست و از مجرایی می‌گذرد که مخاطب آن مردم هستند و مسأله‌ای بس مهم. شناخت این زیبایی و عمل به آن می‌تواند حالات تاز‌ه‌ای را در روابط بین انسانها پدید آورد. هنر انتخاب بشری، محصول ذهن بشری است که اندیشه مربوط به زندگی را مجسم می‌کند و در مدار ابدی جامعه خودنمایی می‌کند. این هنر در مجراهای سازمان‌یافته اجتماعی رسوخ می‌کند و عموماً نگرشی بر لحظه خاص نیست، بلکه جریانی است در شرایط بنیادی‌تر که کم‌وبیش آگاهانه بر افراد جامعه تأثیر می‌گذارد. شناخت زیبایی صداقت و احساس زیبایی‌شناختی، امکانات تازه‌ای را به روی انسان می‌گشاید و پیوند مشترک تازه‌ای میان آدمیان می‌آفریند و ذهن با آگاهی یافتن بر وجود قدرتهای تازه، شاید به‌اندازه یک‌بند انگشت رشد کرده و هنر جدیدی شکل می‌گیرد. جاودانی این هنر، مرحله تازه‌ای در انسانی شدن روابط میان آدمیان و رشد متقابل است. بشر مدرن سوار بر سورتمه‌ای، تازیانه به دست معرفت انسانی را نشانه رفته است و درگذر زمان، آشفتگیهای مدنیت، زیباییهای انسانیت را به تباهی می‌کشاند و انسان، نابودگر انسان می‌شود. خرد ناب می‌طلبد تا تحولی رخ دهد. جامعه‌ای که به درک انسانیت نایل نشده است، صداقت و مفهوم آن در آشفته بازار همچون زاغه‌نشینی غربت‌زده به حاشیه رانده می‌شود، حق راستین بشریت برای زندگی توأم با کرامت پایمال می‌شود و شناخت زیبایی کاری بیهوده می‌نماید. جهالت انسان، گردانندگان جامعه را به نمایش‌دهندگان خیمه‌شب‌بازی تبدیل می‌کند که انسان در آن نقش تلقین شده‌ای را دارد.


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۷۹
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *